معنای دخول در دوره‌ی هخامنشیان

من به دولت وحدت ملی پیش‌نهاد می‌دهم مرا به‌عنوان مشاور امور مربوط به منحرف کردن اذهان استخدام کند. نه این‌که من در این رشته درس خوانده باشم یا توانایی ویژه‌یی داشته باشم. فقط فیس‌بوک زیاد می‌خوانم و می‌بینم که در فیس‌بوک چه آسان می‌توان نگاه‌های مردم را از کوه به دریا برد و از دریا به آفاق و از آفاق به انفس و از انفس به هههههههه و لول. حتما مثال می‌خواهید:
قوماندان امنیه‌ی کابل گفته که طالبان می‌خواستند به فلان ناحیه‌ی شهر دخول کنند و نیروهای امنیتی جلوشان را گرفته‌اند. حالا 98 درصد کاربران افغان شبکه‌های اجتماعی در باره‌ی تبارشناسی واژه‌ی دخول بحث می‌کنند و اگر همین حالا طالبان شهر کابل را به تصرف خود درآورند، خبرش در فیس‌بوک منتشر نخواهد شد. یک‌بار دیگر هم طالبان 90 نفر را کشتند و در همان شب‌ها و روزها در بدخشان بر یک گاو تجاوز کردند. شما فکر می‌کنید مردم شریف افغانستان به آن 90 نفر پرداختند؟ نه. تجاوز بر گاو سوژه بود.
گاه که دولت، مثل همیشه، به وظایف خود عمل نمی‌کند یا شیطنتی می‌کند که خیلی فاش است، مسئولان خیلی تلاش می‌کنند که به مردم بفهمانند که آن‌طور نیست، این‌طور است. در چنین مواقعی اصلا لازم نیست که کمپاین تبلیغاتی راه بیندازند و از وجهه‌ی دولت یا گرداننده‌گان‌اش دفاع کنند. فقط کافی است که یک مسئول دولتی به یکی از تلویزیون‌های پایتخت برود و مثلا به‌جای تشکر از کلمه‌ی «شکریه» استفاده کند. از همان لحظه همه‌ی مغزهای فرار کرده و نکرده‌ی وطن متمرکز می‌شوند بر شکریه. فرض کنید که دولت یک ولایت کامل را به دست برادران ناراضی سپرده و قتل و غارت و شکنجه در آن ولایت ادامه دارد. ملت شهیدپرور فیس‌بوکی عصبانی است و دوست دارد یکی از مسئولان دولت بیاید و توضیح بدهد که چه شد که آن ولایت به‌دست طالبان افتاد. یکی از بلندگوهای دولت در میزگردی شرکت می‌کند و دو سه بار به مردم اطمینان می‌دهد و قصدا به‌جای این‌که بگوید اوضاع آن کشور تحتِ مدیریت ماست (چنان که رییس‌جمهور می‌گوید)، بگوید «همه چیز در زیرِ ماست. من به مردم شریف افغانستان اطمینان می‌دهم که همه چیز در زیرِ ماست». از همان لحظه به‌بعد دیگر نیازی نیست دولت چیزی بگوید. همان یک کلمه‌ی «زیر» + ما معجزه خواهد کرد و ملت آگاه و سر به‌کف و کف پر از اسمارتفون تا ده روز دیگر جز «زیر» به چیز دیگری نخواهد پرداخت.

دیدگاه‌های شما
  1. این برمی گرددبه حافظه تاریخی ملت هاییکه حافظه تاریخی ندارنندوگردانندگان سیاسی باطرفندهای بندبازی باطرح یک مسئله واقعی ویاساخنگی ذهن هارابه سمت موردنظرخودشان سوق می دهند

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *