شایعاتی وجود دارد که ملاعمر به زودی از مجرای روند صلح ( البته هوایی نه زمینی) به کابل خواهد آمد. قراراست ملا، درهمسایگی ما مسکن گزین شود. براساس مندرجات این شایعه نامه، ملاعمر درنهایت پس از بحثهای طولانی وقصیرالمدت، پذیرفته است که ازمجرای روند صلح، جنگ را به اتمام برساند. نه ببخشید به اتمام نه، بلکه جبهه جنگ را تغییردهد. من دچار لکنت زبان و کلامم، روایت من نمی تواند صدفیصد خالص باشد. اما منظور کلی من این است که ملاعمر به کابل برمی گردد، آرگاه میزند و سپه سالار جدید میشود. بربنیاد این شایعه نامه، ملاعمر رییس کمیسیون منتقد حقوق بشرخواهد شد. با این حساب کار خانم سیماسمرتمام است. بربیناد شنیدهها و گفتهها جامعه زنان، موسیاهان، بی ریشان، روشنفکران، نیکتایی زنان، فن و پروژه خوران وهمین دفتر ذلیل ما، نتوانسته اند در برابر این تصمیم کرزی، لام تا کلام بگویند. حالا قراراست ملا به شکل پروژه یی وارد کاخ نیلی شود و مسوولیت کمیسیون حقوق بشر افغانستان را بر دوش بگیرد.
البته این شروع کار نیست. بر بنیاد اطلاعات موثق خودم، قبلاً چندتن از اعضای بلند رتبه(کمیشنران) کمیسیون، توسط رییس جمهور کرزی به پیشوازحضورملاعمر، شامل فهرست اعضای این کمیسیون شده و عده یی از این عالی جنابها و علیا جنابها، فعلاً درگیر امور حقوق بشری و حیوانی ماست. آگاهان و تحلیلگران، پیش ازپیش هشدار داده اند که با حضور این اشخاص، دستاوردهای حقوق بشری ما چنان خواهد بود که کمیسیون حقوق بشر اروپا و حتی بخش حقوق بشر سازمان ملل متحد، از همین اکنون دست به کارشده اند تا تقدیرنامه و حیران نامه، ویژه به کارمندان این کمیسیون اعطاکنند.
درهمین راستا، براد آدامز مسوول بخش آسیایی دیدبان حقوق بشر، چند روز پیش دلتنگی و حرصش را اعلام کرد. او نا محترمانه از اینکه ترکیب جدید کمیسیون میتواند، دستاوردهای حقوق بشری سازمان او را به چالش بکشد و درحقیقت کمیسیون مستقل حقوق بشری کشورما، پیشتاز از دیده بان حقوق بشرخواهدشد، یکی ازمولویهای عزیزکشورما و کمیسیون را به متلک کشاند و متلک گفت که :” انتصاب هوتک به عنوان کمیشنر در کمیسیون مستقل حقوق بشر به معنای این خواهد بود که روباه را به محافظت از پرندگان بگماریم”.
آخ جان! مرا کُشته این حرف او. باورکنید به ندرت میتوان چنین سخنی از این سیاسیون شنید. اگرکمی از غرورملی(چیزی که بسیاراز آن میگوییم) پایین بیاییم، دراین وطن نه تنها آقای هوتک ابر روباه پرندگان این سرزمین نیست، بلکه روباههای زیادی وجود دارد که برپرندگان فقیر این وطن، غُر میزنند. حالا چرا باید، این آدامزنامرد چنین حرفی به زبان بیاورد. به نظرمی رسد سر آدامز را مار گزیده است. چطورجرأت کرد درلانه شیران وسرزمین شیرپرور، شیرچور و شیرپور، چنین گپی بزند.
از آدامز بگذریم. او را نمی شود کاری کرد. من پیشنهادم این است که کمی تلورانس( شکیبایی)(تساهل) به خرچ بدهیم. اگر رییس این مملکت ما را شیرمی پندارد و او خودش ابرشیر این مملکت است. بگذار روباه هم شویم. چه فرق است میان شیر و روباه، وقتی هم روباه گرسنه و ناامید باشد و هم شیر؟ تازه به نظرمن با روباه خواندن، صفت ما تکمیل تر میشود. آخر بچههای این وطن سیاسی زاده میشود. مادران ما سیاسی میمیرند. پدران ما سیاسی مهاجر و کُشته میشوند. پس چه بهتر که ما فرزندان اصیل ماکیاولی شویم. مثل سربازان ایده آل ماکیاولی درجهان سیاست به رقابت بپردازیم. مگر این شعارمعروف او را فراموش کرده اید که درسیاست بایستی هم روباه بود و هم شیر. چه بهتر که ما هم شیر باشیم و هم روباه. البته ما تاحدودی این طوری هم هستیم. همین آقای هوتک، کمیشنرجدید کمیسیون مستقل حقوق بشر، زمانی به صراحت ضدحقوق بشربود، حالا یکه تازمیدان و مدافع درجه اول حقوق بشر. او زمانی قانون منع خشونت را غیر اسلامی میدانست، اما وقتی رسانهها گفت که اوچنین فکری دارد، بلافاصله روباه میدان شد و گفت که چنین چیزی نگفته و وی طرفدار تطبیق این قانون است. حالا شما مقایسه کنید، چه کسی میتواند بهتر از ما هم شیر و هم روباه میدان سیاست باشد. پس هستیم، دست آقای آدامز و آدامس خلاص!
به بیراهه نروم. حالا براساس شایعه نامه مندرجه خبرنگارناراضی امشب، شماری از اعضای کمیسیون، همین اکنون زمینه چینی میکنند تا ملاصاحب (ملاعمر) با واسکت درکمر و بمب درسر، تاچند روزدیگر، وارد کابل کند و به عنوان رییس کمیسیون منتقدحقوق بشر فعالیتهای چریکی خود را آغازکند. درهمین راستا من به عنوان خبرنگار مسئول اما ناراضی، به اطلاع تان میرسانم که ملاعمربه یکی از وابستگان و مدیران ارشدش دراین کمیسیون گفته که به زودی مرکز کمیسیون مستقل حقوق بشر را به وزیرستان انتقال خواهد داد و فعالیتهای اصلی این کمیسیون را درآنجا متمرکزخواهد کرد. با این وصف ملاعمر درنظردارد، نظم جدید حقوق بشری پی ریزی کند و ازحقوق بشرغربی وکفری رهایی یابیم.
محمد اسماعیلی