صلاح‌الدین ربانی؛ فرزندی که پس از مرگ پدر تنها شد

روزی‌که (29 سنبله 1390) برهان‌الدین ربانی رییس شورای عالی صلح در خانه‌اش توسط یک مهاجم انتحاری ترور شد، صلاح‌الدین ربانی پسر ارشدش به‌عنوان سفیر افغانستان در ترکیه خدمت می‌کرد. سفارت افغانستان در ترکیه بالاترین سمتی بود که تا هنوز صلاح‌الدین ربانی – با وجود چند مدرک تحصیلی (لیسانس مدیریت و بازاریابی از دانشگاهی در عربستان، مدرک ماستری مدیریت و تجارت از دانشگاه کینگستون بریتانیا و مدرک ماستری دیگر در رشته‌ی روابط بین‌الملل از دانشگاه کلمبیای نیویورک)-، در آن کار کرده بود.
پس از ترور پدرش، صلاح‌الدین ربانی درماه میزان به‌عنوان سرپرست حزب جمعیت انتخاب شد و به دنبالش در ماه حمل 1391 توسط شورای عالی صلح و تأیید کرزی به مقام ریاست شورای عالی صلح افغانستان گماشته شد.
این‌گونه صلاح‌الدین ربانی پس از ترور پدرش هر دو سمت او (شورای عالی صلح و ریاست حزب جمعیت) را به میراث گرفت و پس از تشکیل حکومت وحدت ملی که منجر به تقسیم پنجاه – پنجاه قدرت میان دو نامزد دور دوم انتخابات شد، صلاح‌الدین ربانی با حفظ ریاست حزب جمعیت اسلامی در تاریخ 13 دلو 1393 به‌عنوان وزیرامورخارجه‌ی افغانستان آغاز به کار کرد.
تقسیم قدرت میان عبدالله عبدالله نامزد حزب جمعیت در انتخابات و اشرف غنی بر اساس توافق‌نامه‌ی سیاسی باعث تنش‌ها و مخالفت‌های عمیقی در حکومت وحدت ملی شده است. نشانه‌ها و مواردی از این اختلافات پس از بیشتر از دو سال هنوز بر سر تعیینات، اختیارات و مسئولیت‌ها وجود دارد. این اختلاف‌ها از سطح بالا میان دو مقام حکومت وحدت ملی (رییس‌جمهور و رییس اجراییه) تا سطوح پایین‌تر جریان داشته و دارد. صلاح‌الدین ربانی به‌عنوان وزیر خارجه‌ی افغانستان نیز بخشی از این اختلاف‌ها را تجربه کرده و با آن درگیر بوده است.
یکی از درگیری‌های جدی وزیر امور خارجه به‌عنوان وزیر و رییس حزب جمعیت با ریاست‌جمهوری، بر سر تقرر یوسف نورستانی رییس کمیسیون مستقل انتخابات بود. رییس‌جمهور با صدور حکمی یوسف نورستانی را به‌عنوان سفیر افغانستان در استرالیا معرفی کرد، اما صلاح‌الدین ربانی با تقرر نورستانی به‌عنوان سفیر مخالفت کرد. دلیل این اختلاف بسیار روشن بود: از نگاه جمعیت و نامزد حزب جمعیت و ستاد انتخاباتی‌اش، یوسف نورستانی یکی از افرادی است که غایله‌ی بزرگ انتخابات 93 را ایجاد و مسئول آن بود. بنابراین، تقرر او به‌عنوان سفیر برای عبدالله و صلاح‌الدین ربانی پیامدهای منفی در افکار عمومی و آینده‌ی سیاسی آنان و حزب جمعیت داشت. بنابراین صلاح‌الدین با ایستادگی و حمایت سیاسی همفکرانش مانع تقرر نورستانی شد و نورستانی در یک فرمان دیگر به‌عنوان مشاور رییس‌جمهور گماشته شد. اما در موارد دیگر با وجود مخالفت، نتوانست جلو تقرر افراد نزدیک به رییس‌جمهور را بگیرد. مثلاً شکریه بارکزی و شینکی کروخیل با وجود مخالفت تیم رقیب غنی و وزیر امور خارجه در سفارت‌های افغانستان در ناروی و کانادا گماشته شدند.
اما اختلاف‌های ریاست‌جمهوری با ریاست اجراییه و همچنان وزارت امورخارجه در این مورد خلاصه نمی‌شود. غنی آن‌گونه که با کمیته‌سازی‌ها و کمیسیون‌ها تمامی روندهای اقتصادی، سیاست‌گذاری، امنیتی و تدارکاتی را در ارگ انحصارکرده، صلاح‌الدین ربانی در دو سال گذشته نقش چندانی در تقرری‌ها و برنامه‌ریزی‌های وزارت نداشته است. مثلاً سفرای افغانستان در واشنگتن، چین، آلمان، انگلستان، روسیه، پاکستان و تمامی کشورهای مهم مستقیماً با رییس‌جمهور در تماس بوده و هیچ مسئولیتی در برابر وزیر خارجه نداشته‌اند. از جانب دیگر، سفرای کشورهایی که داشتن روابط با آن‌ها به هر دلیلی به افغانستان مهم است، نیز مشترکات کاری با وزارت خارجه نداشته و مستقیماً با ریاست‌جمهوری سروکار داشته‌اند.
بنابراین صلاح‌الدین ربانی از تشکیل حکومت وحدت ملی تا هنوز، از دو جهت درگیر این اختلاف‌ها برسر تقرری‌ها و توزیع صلاحیت‌ها و قدرت بوده است؛ وزیر خارجه و رییس حزبی که بر اساس توافق‌نامه نامزدشان 50 درصد قدرت را با تیم انتخاباتی‌اش تسجیل کرده، اما در عمل آن را به رقیب واگذار کرده است. از جانب دیگر، صلاح‌الدین ربانی به‌عنوان رییس حزب جمعیت کلیدی‌ترین وزارت مربوط به تیم اصلاحات و همگرایی را نیز عهده‌دار شده و پس از عبدالله عبدالله قدرتمندترین فرد حزب جمعیت و ستاد انتخاباتی اصلاحات و همگرایی در حکومت وحدت ملی بوده است. بنابراین، ریاست حزب جمعیت اسلامی که یکی از تأثیرگذارترین احزاب چند دهه‌ی گذشته بوده و عهده‌داری وزارت امور خارجه انتظارات فراوانی را نسبت به صلاح‌الدین ربانی خلق کرده بود. اما واگذاری اختیارات و تسلیمی یکی‌یکی صلاحیت‌های وزارت امور خارجه به ریاست‌جمهوری و یاران غنی، اقتدار وزارت خارجه‌ی افغانستان را در دوران صلاح‌الدین ربانی با افول مواجه کرد و صلاح‌الدین با اقتدار از لحاظ سیاسی و بی‌اقتدار از لحاظ حکومتی در دو سال گذشته همزمان با از دست دادن میراث‌های پدری و فرصت‌های خدادادی، اقتدار وزارت خارجه و هیبت ریاست حزب جمعیت اسلامی را نیز با خودش در تحولات سیاسی و بازی‌های پیچیده‌ی قبیله‌یی و قومی به قمار بست.
این باخت زمانی روشن شد که مجلس نمایندگان در یک اقدام عجیب و غیرمنتظره 16 وزیر کابینه را استیضاح کرد و وزرای ناتوان‌تر از صلاح‌الدین را ابقا، اما صلاح‌الدین ربانی از سمت وزارت امور خارجه با تمام داشته‌های میراثی، تحصیلی، سیاسی و پشتوانه‌ی قومی اینک برای ابقایش چشم به راه تصمیم دادگاه عالی است. تمام توانایی صلاح‌الدین در برابر آن‌چه که او یک «کودتای سیاسی» علیه خودش عنوان کرد، همین یک کلمه‌ی «کودتای سیاسی» بود. هرچند که ریاست‌جمهوری هیأتی را به دیدارش فرستاد و جلسه‌یی با نمایندگان مجلس ترتیب داد، اما همه‌ی این مراسم‌ها و تلاش‌ها بیشتر شبیه یک دلداری بچگانه بود تا کرنشی آگاهانه در برابر وزیر امور خارجه و رییس حزب جمعیت اسلامی افغانستان.
به‌نظر می‌رسد که حزب جمعیت نیز در میان کرختی سیاسی یک‌ونیم دهه‌ی گذشته و زوال افراد نامدارش در حیطه‌های اقتصادی، توانایی سیاسی مدیریت این وضعیت را ندارد. دلیل آن روشن است: صلاح‌الدین ربانی رییس حزب جمعیت از مجلسی رأی منفی گرفت که وکلای جمعیت هیچ کاری برای اقدام مشابه در مورد وزرای مورد اعتماد غنی نتوانستند بکنند.
بنابراین، وضع موجود اگر بر وفق مراد غنی باشد یا به طبع دل حریفان داخل حزبی صلاح‌الدین ربانی، برای ربانی یک شوک سیاسی است که برای اولین‌بار پس از ترور ربانی مرحوم در برابر چشمانش سبز می‌شود. دادگاه عالی در برابر وضعیتی که صلاح‌الدین قرار دارد، ممکن است در میان وزرای رد صلاحیت‌شده گوشه‌ی چشمی به او داشته باشد، اما ابقای صلاح‌الدین توسط دادگاه عالی نیز روند استیضاح و سپس استهزای سیاسی صلاح‌الدین ربانی را متوقف نمی‌تواند. دادگاه عالی در برابر تصمیم پارلمان سه رأی دارد: 1- تصمیم مجلس مطابق قانون اساسی، و موجه است. 2- تصمیم مجلس خلاف قانون اساسی و غیرموجه است. 3- تصمیم مجلس در مورد سایر وزرا قانونی و در مورد وزیر خارجه خلاف قانون و غیرموجه است. دو مورد از این سه تصمیم منجربه ابقای صلاح‌الدین و یک مورد منجر به پایان کارش به‌عنوان وزیر خارجه می‌شود. اما تمامی این تصمیم‌ها تأثیر چشم‌گیری بر آن‌چه که برای صلاح‌الدین اتفاق افتاده نخواهند داشت.
ابقای صلاح‌الدین در وزارت خارجه منجر به افزایش تنش میان قوه‌ی مجریه و مقننه از یک‌طرف و ایجاد تنش میان قوه‌ی مقننه و قضاییه از جانب دیگر خواهد شد. و این چیزی نیست که دولت افغانستان به آسانی تشدد و پیامدش را برای ماندن صلاح‌الدین در وزارت امور خارجه در شرایط بی‌ثبات و بحرانی کنونی بپذیرد. افزون بر این، ابقای صلاح‌الدین یک تقابل ماندگار فردی او و مجلس را به‌دنبال خواهد داشت و در افکار عمومی نیز آن‌چه تا هنوز در مورد رنگنین دادفر اسپنتا جریان دارد، جریان خواهد داشت.
رفتن صلاح‌الدین ربانی بر اساس رأی دادگاه عالی از وزارت خارجه نیز آسان نیست. شاید صلاح‌الدین در صورت رفتن، به مقام دیگری گماشته شود. اما تأثیرات این شوک سیاسی به آسانی قابل جبران نیست. چنان‌چه که در جلسه‌ی بزرگ سران حزب جمعیت با رییس‌جمهور غنی صلاح‌الدین نشانه‌های آشکاری از درماندگی پس از باخت از خود با گفتار به قول یارانش «چاپلوسانه» در آن جلسه جا گذاشته و ناامیدی‌های ابتدایی از شایستگی او برای ریاست حزب جمعیت در دل مقامات جمعیت جا گرفته، دشوار است که صلاح‌الدین پس از این به‌عنوان رییس حزب جمعیت در بحبوحه‌یی که گلبدین حکمتیار وارد کابل می‌شود، اقتدار و کاریزمای رهبری حزب جمعیت اسلامی را داشته باشد.
صلاح‌الدین ربانی قطعاً باید با آن‌چه که از پدر برای او مانده بود، حالا خداحافظی کند و برای آینده‌ی سیاسی خودش شروع تازه‌یی داشته باشد. هرچند که بخت بزرگ صلاح‌الدین این است که در دسترخوان فردی بزرگ شده که روزی حتا رییس‌جمهور افغانستان بوده است، اما واقعیت روشن در برابر او این است که آن‌چه بود در میان تحولات شتابان سیاسی دارد به پایانش می‌رسد و صلاح‌الدین ربانی برای برگشتن به روزهای بهتری در سیاست باید کاری بکند.

دیدگاه‌های شما

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *