ادارهی امنیت ملی کشور اعلام کرده که از میان 88 زندانی که توسط آمریکاییها خطرناک توصیف شده بود، تنها مدارک جرمی شانزده تن آنان موجود و سایر این زندانیان فاقد مدارکیاند که بتوان آنها را مجرم قلمداد کرد. این درحالی است که مقامهای آمریکایی قبلاً به حکومت افغانستان هشدار داده بود که تمامی این 88 تن از جمله افراد خطرناکیاند که برای امنیت افغانستان یک تهدید جدی محسوب میشود. آمریکاییها همچنان هشدار داده بودند که رهایی این افراد میتواند به گونهی بیسابقه روابط کابل– واشنگتن را وخیم نماید. اما احتمال میرود که هفتاد و دوتن از 88 زندانی که آمریکاییها آنها را خطرناک توصیف کرده بودند، از سوی حکومت افغانستان رها شوند.
حکومت افغانستان در حال تصمیم به رهایی این زندانیان گرفته است که دو روز قبل یک فرمانده طالبان با 14 تن از همکارانش توسط نیروهای امنیتی درولایت قندهار گرفتار شد که در این اواخر توسط حکومت افغانستان از زندان بگرام آزاد شده بود. همچنان گمانهزنیهایی وجود دارند که شماری از مقامهای بلندپایهی مستقر در ارگ در رهایی این زندانیان نقش دارند.
حالا با توجه به این واقعیت که زندانیان آزاد شده از زندان بگرام به جبهات جنگ برگشتهاند و با تأمل براین ادعا که همسانی سیاسی بعضی مقامهای حکومت با طالبان و زندانیان زندان بگرام، مردم نگران ایناند که نکند تروریستان رها شوند و جدیترین پرسش برای مردم این است که چرا مردم نمیدانند که پشت تپهی ارگ و سفارت آمریکا چه خبر است؟
اصرار حکومت بر بیگناهی این زندانیان و تأکید مقامهای امریکایی بر خطرناک بودن آنان تأکید حکومت مبنی بر اینکه دلایل و اسناد جرمی برای این زندانیان وجود ندارد و تأکید آمریکا بر اینکه اسناد و دلایل قوی مبنی بر تروریست بودن این افراد وجود دارد، مردم را گیج کرده است و مردم حق دارند بدانند که واقعیت چیست و پشت تپهی بعدی چه خبر است؟
موضع دوگانهی کابل-واشنگتن در قبال زندانیان این زندان بیش از اینکه بر حقانیت یکی از طرفین در افکار عامه تأثیر داشته باشد، مردم را با این سوال مواجه کرده است که میخواهند بدانند چه کسی دروغ میگوید و حقیقت چیست؟ اینکه زندانی از این زندان آزاد میشود و علیه حکومت و خارجیها میجنگد، ناشی از دوعلت است: اول، آن فرد مجرم و تروریست بوده و با تبانی و مصلحت اندیشی حکومت افغانستان رها شده و دوباره به جنگ برگشته است. دوم، آمریکاییها آن فرد را بدون انجام عمل جرمی بازداشت کرده و ممکن است او پس از رهایی در صدد تلافی باشد. علت برگشت دوبارهی زندانیان رها شده به جبهات جنگ هرچه باشد، مردم میخواهد بداند که این علت چیست؟
اما این پرسش مشکل را حل نمیکند. نه حکومت به مردم پاسخگوست و نه آمریکاییها اسناد جرمی این افراد را رو خواهند کرد. اگر نیت و انگیزهی هر دو حکومت (کابل و واشنگتن) این است که بدانند آیا تروریستی را زندانی کردهاند یا بیگناهی را به بند کشاندهاند، حل مسئله آسان است. اما دشواری کار اینجاست که دلیل اصرار و بازی دوگانه تشخیص گناهکار و مجرم از بیگناه نیست. مسئلهی اصلی بازی سیاسی است که بر سر زندان بگرام و زندانیان آن وجود دارد. دلیل این بازی نیز پنهان کاریهای خفقانآور و سیاستهای غیرشفاف دوطرف به زندانیان و پروندههای آنان است. اصرار کابل بر رهایی زندانیان این زندان نشان دهندهی این نکته است که دغدغهی بزرگ کابل نه تأمین اصل حاکمیت ملی، بلکه استفاده از زندان بگرام و زندانیان آن به عنوان یک اهرم فشار سیاسی علیه آمریکاست. اگر دلایل و اسناد کافی برای مجرم بودن زندانیان این زندان وجود ندارند، آنگاه مردم چگونه بدانند که دلایل و اسناد کافی برای بیگناهی این افراد وجود دارند؟
حقیقت مسئله این است که اگر دلایل و اسناد کافی برای مجرم بودن این افراد وجود ندارند، اطمینان و اعتماد لازم برای بیگناهی این افراد نیز وجود ندارد. بازگشت افراد رها شده به جبهات جنگ، این نگرانیها را افزایش داده و مردم نگران ایناند که حکومت با رهاسازی تروریست در صدد بازی سیاسی با آمریکا و باجدهی به تروریستان نباشد. مردم حق دارند نگران باشند که افراد رها شده دوباره بمب نپوشند و جان عزیزان آنها را نگیرند.
از اینرو برای مردم کافی نیست که حکومتشان اعلام کنند که افراد رها شده بیگناه بودند. مردم میخواهند بدانند که روند رسیدگی به پروندهی این زندانیان چگونه بود و دلایل جرمی و بیگناهی این افراد چه بود. حکومت افغانستان مکلف است که برای مردم اطمینان دهد که تروریستی رها نشده، همانگونه آمریکا نیز مکلف است که به مردم افغانستان اسناد و مدارک کافی ارائه کند که این افراد مجرم و تروریستاند و تنها در این صورت میتوان تروریست را از بیگناه شناخت و این حق مردم است که بدانند آیا تروریست رها میشود یا خیر؟