کابل از ویران‌گرش پذیرایی کرد

گاردین/سن انگل راسموسن
ترجمه: جلیل پژواک

در سال جاری هنگامی که گلبدین حکمتیار، جنگ‌سالار فراری افغان و متحد سابق القاعده و طالبان، به کابل، شهری که او روزگاری راکت‌باران‌اش کرده بود، برگشت. از او در کاخ ریاستجمهوری استقبال صورت گرفت.
حکمتیار سال‌ها در لیست‌ تروریست‌های تحت تعقیب جهانی بود، اما از زمان بازگشت او به کابل در ماه می، او با تعداد زیادی از دیپلمات‌های بلندپایه به شمول سفرای ایالات متحده، اتحادیه اروپا و ناتو، به عنوان بخشی از تلاش‌ها برای ادغام خود در جریان اصلی سیاست ملاقات کرد.
حکمتیار که جنایاتش در معاهده صلح با دولت بخشیده شد، اکنون خود خواستار پیگرد جنایت‌کاران جنگی است. در دو مصاحبه با گاردین‌–‌برای نخستین‌بار با یک رسانه بین‌المللی از زمان بازگشت‌اش-‌او گفت که می‌تواند افغان‌ها را متحد و به تسهیل مذاکرات با طالبان کمک کند.
هنگامی که گاردین اتهامات جنایات جنگی و شکنجه علیه او را پیش کشید، حکمتیار آن‌ها را به عنوان «دروغ‌ها» رد کرد. او هم‌چنین این را که به‌خاطر سابقه نقض حقوق‌بشر، از جمله راکت‌باران ناموجه غیرنظامیان، ترورهای هدف‌مند و ناپدیدشدن مخالفان سیاسی محکوم شده است، انکار کرد.
حکمتیار به گاردین گفت: «اگر شما نظرسنجی‌یی را انجام داده‌اید و در آن تعداد زیادی از مردم چنین دیدگاهی دارند، لطفاً آن‌را به ما نشان بدهید.»
امین کریم، دستیار قدیمی او، گفت که اعتراضات علیه بازگشت حکمتیار، ناچیز بوده است: «چند نفر؟ ما 43 نفر را شمردیم.»
حکمتیار، به عنوان رهبر یکی از احزاب سیاسی اصلی افغانستان، حزب اسلامی، مطمئناً طرف‌دارانی دارد. اما او در خانه و در بیرون، همچنان بدنام باقی مانده است.
با این‌حال، در حال حاضر حکمتیار به فهرستی از جنگ‌سالاران سالخورده در موقعیت‌های قدرت‌مند در داخل دولت و خارج از آن پیوسته است. اهرم فشار اصلی آن‌ها روی دولت، همان پایگاه‌های قدرت باالقوه مخرب آن‌هاست و به نظر می‌رسد که آن‌ها کمک اندکی به سیاست‌گذاری و دولت‌سازی می‌کنند.
عبدالرشید دوستم، معاون رییس‌جمهور، مرد قدرت‌مندی که شهرتش با شهرت حکمتیار در هم‌چشمی است، ائتلاف اعتراضی را تشکیل داده که شامل وزیر خارجه و یک والی که متهم به در اختیار داشتن شبه‌نظامیان قانون‌شکن است، می‌شود. آن‌ها در ترکیه با هم ملاقات کردند؛ جایی که در آن دوستم پس از قرارگرفتن در معرض تحقیقات به خاطر پرونده تجاوز به یک رقیب سیاسی‌اش، زندگی می‌کند.
اخیراً گاردین حکمتیار را در حالی‌که به مسجدی در محله‌ی فقیرنشین شرق کابل برای نماز جمعه می‌رفت، همراهی کرد. محور خطبه‌ی او سیاست بود. حزب او برنامه دارد که در انتخابات پارلمانی آینده شرکت کند، اما او می‌گوید که هنوز تصمیم شرکت در انتخابات ریاست‌جمهوری سال 2019 را نگرفته است.
چند هفته پیش در مسجدی در هرات، یک نمازگزار کفش‌اش را، در عملی عمیقاً توهین‌آمیز نزد مسلمانان، به سوی حکمتیار پرتاب کرد. حزب اسلامی گفت که حمله با کفش توسط یک سازمان اطلاعاتی خارجی، برنامه‌ریزی شده بود.
حکمتیار تا هنوز با احتیاط مختص به یک «فراری سابق» حرکت می‌کند. او برای مصاحبه‌ها بدون همراهی از درِ پشتی وارد می‌شود و رسیدن‌اش به مساجد اعلام‌شده است. افراد امنیتی او پیش از این‌که محل اقامت محافظت‌شده‌اش را ترک کنند، نمی‌دانند که حکمتیار قصد دارد به کدام مسجد برود.
حکمتیار اصرار دارد که او هرگز افغانستان را ترک نکرده، هرچند که مقامات اطلاعاتی خارجی می‌گویند که او برای مدتی در پاکستان بوده است. او عادتی که در کوه‌ها داشته را حفظ کرده است. برخواستن زودهنگام برای نماز، خواندن اخبار جهان‌–اکنون در شبکه‌‌های اجتماعی-‌و استراحت طولانی در بعد از ظهرها. او که ظاهر یک عالِم را به خود می‌گیرد، می‌گوید که بیش از 80 جلد کتاب نوشته است.
حکمتیار روزگاری یک قهرمان بود. در دهه‌ی 1980 او نسبت به هر مجاهدی دیگر، بیشترین کمک امریکا را برای مبارزه علیه تهاجم شوروی به افغانستان دریافت می‌کرد و بسیاری از افغان‌ها، او را به عنوان قهرمان مقاومت می‌دیدند.
با این‌حال، بعد از جنگ داخلی، حکمتیار به خاطر حملات راکتی غیرموجه‌اش به کابل بدنام شد و لقب «راکتیار» را به خود گرفت. پیروان او به راه‌اندازی اردوگاه‌های شکنجه و حمله به زنان با اسید، متهم هستند.
او بعداً با حمایت از و راه‌اندازی حملات بالای نیروهای امریکایی و غیرنظامیان در افغانستان، علیه حامیان امریکایی خود قرار گرفت. او ادعا می‌کند که بعد از 2001، به فرار اسامه بن‌لادن از کوه‌های تورا بورا کمک کرده است. حکمتیار هنوز با طالبان گفت‌وگو می‌کند و پیشنهاد کرده است که یک میانجی باشد.
او می‌گوید: «موقعیت آن‌ها تغییر کرده است. طالبان اکنون بیشتر مشتاق صلح‌اند. ما باید آغوش خود را برای مذاکره باز کنیم و باید همه‌ی شرایط معقول آن‌ها را بپذیریم.»
سازمان ملل نام حکمتیار را از فهرست تحریم‌هایش، به عنوان بخشی از معاهده صلح که حکومت افغانستان امیدوار است توجه طالبان را به مذاکره جلب کند، حذف کرد. اتحادیه اروپا برای اعمال این معاهده، متعهد به کمک 3 میلیون یورویی به شمول «تقاضا‌های خاص» شده است.
با این‌حال، منتقدان گفته‌اند که حکومت برای حکمتیار زیاده‌روی کرده است، و تکریم و ستایشی که از حکمتیار توسط برخی مقامات بلندپایه خارجی صورت گرفته، بسیاری از افغان‌ها را رنجانده است.
سازمان دیدبان حقوق بشر، معاهده صلح دولت با حکمتیار را «بی‌حرمتی به قربانیان قانون‌شکنی‌های جدی» خوانده است، که «فرهنگ مصئونیت» که توسط دولت و دونرهای خارجی ترویج شده است را می‌سازد.
در همین حال، حکمتیار خواسته است که دیگران مجازات شوند: «خانواده‌ها شهدا باید احترام شوند. اگر مجازات قاتلان این افراد و کسانی که مرتکب جنایات جنگی شوند، ممکن باشد، ما از چنین دادگاه‌هایی حمایت خواهیم کرد.»
حکمتیار، تنها فرماندهی نبود که کابل را به توپ بست. اما او شاید تنها کسی است که پشیمان نیست.
حکمتیار با رد مدارک و شواهد بسیار از سوی دیدبان حقوق بشر در رابطه به جنایات او، می‌گوید: «ما یک‌بار هم روی مناطق غیرنظامی شلیک نکردیم. من آروز می‌کنم که آن‌زمان یکی از این سازمان‌هایی می‌بود که قابل اعتماد بودند.»
مجید، یکی از ساکنین کابل، در جریان جنگ داخلی هنگامی که جنگ‌جویان حکمتیار محله‌ی او، دارالامان را بمباران کردند، یک نوجوان بود. کشتار آن‌قدر شایع بود که خانواده‌اش ابزار کفن و دفن را در خانه نگهداری می‌کردند. روزی، یک راکت به خانه‌یی یکی از خویشاوندان آن‌ها اصابت کرد و چهار کودک را کشت. مجید به یاد می‌آورد: «ما قادر به تشخیص این که کدام بخش از بدن متعلق به کدام کودک است، نبودیم.»
با این‌حال، موافقت‌نامه صلح، حامیان خودش را دارد. فایزه ابراهیمی خبرنگار زن در هرات می‌گوید: «هیچ‌کس نمی‌تواند انکار کند که جنگ‌سالاران کشور را نابود کردند. اما ما در حال حاضر زندگی می‌کنیم. در ابتدا دشوار خواهد بود، اما مردم باید برای رسیدن به صلح، بعضی چیزها را رها کنند.»
دیگران بیشتر تردید دارند. بابر ایتوک که در حال بازدید از هرات است می‌گوید: «می‌ترسم بازگشت او منازعات سیاسی را افزایش دهد و از این‌که جنگ داخلی می‌تواند دوباره در بگیرد، نگرانم. مردم هرگز جنایات او را فراموش نخواهند کرد.»