کاهش تدریجی جلب‌وجذب ارتش کشور در پی تهدید خانواده‌ها از سوی طالبان

نیویورک تایمز/نجیم رحیم و مجیب مشعل
ترجمه: جلیل پژواک

رحیم‌الله دو سال در ارتش ملی افغانستان خدمت کرده است. او دوره‌ی خدمت‌اش را در خط اول نبرد خونین در ولایت جنوبی، هلمند گذرانده است. اما هنگامی که ارتش ملی را ترک کرد، به خاطر سنگینی جنگ نبود؛ او به این خاطر وظیفه‌اش را ترک کرد که طالبان به خانه‌ی او رفته و به خانواده‌اش گفته بودند که اگر رحیم‌الله ارتش را ترک نکند، خانواده‌اش باید یک کلاشینکوف، هفت خشاب گلوله و یک‌هزار دالر به طالبان جریمه بدهد – یا هم بدتر از این.
رحیم‌الله 30 ساله که حالا با خانواده‌اش در ولایت شرقی، کنر زندگی می‌کند، گفت: “پدرم با من تماس گرفت که بگوید طالبان این تقاضا را دارند. من اردو را ترک کردم و برخی از دوستانم نیز ترک کردند. ما پول نداشتیم که به آن‌ها بدهیم. ما از فقر به اردوی ملی پیوسته بودیم”.
چنین تقاضاها راه دیگری است که طالبان از طریق آن قادر شده‌اند ارتش افغانستان را تحت فشار قرار دهند. ارتشی که بی آن هم، با رکورد بالای تلفات و کاهش پرسونل دست‌وپنجه نرم می‌کند. شورشیان که حالا خود را به شمال و شرق افغانستان رسانده‌اند–مناطقی که از دیرزمانی محل سربازگیری ارتش ملی افغانستان بوده- به صورت مستقیم توانایی ارتش برای دوباره پر کردن صف‌های تقلیل یافته‌اش را تهدید می‌کنند.
مصاحبه‌ها با شهروندان و افسران جلب‌وجذب ارتش ملی در چندین ولایت نشان می‌دهد که فشار طالبان، خسارات جدی وارد می‌کند. مقام‌های برخی از ولایت‌ها گزارش می‌دهند که سطح جلب‌وجذب در حدود 50 درصد پایین آمده است. آمار دقیق در این مورد توسط دولت افغانستان و ایالات متحده، که حامی عمده‌ی نیروهای امنیتی است، رده‌بندی سری شده است.
مقام‌های ارشد در کابل، پایتخت، اُفت جزئی جلب‌وجذب در سال جاری را پذیرفته‌اند اما امیدوار‌ند که این خسارات را تا آخر سال بتوانند جبران کنند. جنرال محمد ابراهیم، فرمانده‌ی مرکز جلب‌وجذب ارتش ملی افغانستان گفت که ارتش در سال گذشته 37 هزار نفر را جذب کرده و در سال 2015 نیز 42 هزار تن را جذب کرده است.
او گفت: “در شش ماه نخست سال جاری، ما 13هزار نفر را جذب کرده‌ایم اما برنامه داریم که در شش ماه دوم 25هزار نفر دیگر را جذب صفوف ارتش کنیم. البته که ما با چالش‌هایی در جلب‌وجذب پرسونل کافی روبرو هستیم، و نمی‌توانیم آنرا پنهان کنیم”.
این جنرال مشکلات جلب‌وجذب را همان‌قدر به خشونت رو به افزایش نسبت می‌دهد که به کاهش تمویل مالی تلاش‌های تبلیغاتی مانند آگهی‌های تلویزیونی.
عبدالقادر، رییس جلب‌وجذب ارتش ملی در ولایت کندز، جایی که در سال‌های اخیر طالبان دوبار مرکز آن‌ را تصرف کردند، می‌گوید: “ما ماهانه حدود 350 تا 400 نفر را جذب می‌کردیم، اما اکنون این رقم به تقریبا 150 نفر در یک ماه کاهش یافته است. همه‌ی ولسوالی‌های خارج از شهر تحت نفوذ دشمن قرار دارند و آن‌ها جوانان را تهدید می‌کنند که به اردو نپیوندند”.
فشار طالبان شامل جریمه‌ خانواده‌های سربازان، مجازات فزیکی سربازانی که به خانه بر‌می‌گردند و حتا مصادره‌ی خانه و زمین‌های آن‌ها می‌شود.
مجتبا خان، رییس جلب‌وجذب ارتش ملی در ولایت بدخشان با اشاره به جریمه‌ی حدودا شش هزار دالری، می‌گوید: “طالبان به پدر یک سرباز اردوی ملی می‌گویند که یا پسرش را به خانه فرابخواند یا به طالبان یک کلاشینکوف و 400هزار افغانی جریمه بدهد. و هنگامی که پسر به خانه بر می‌گردد، مورد ضرب‌وشتم قرار می‌گیرد و از سوی طالبان زندانی می‌شود”.
سایر مقام‌ها می‌گویند که افزایش تلفات ارتش در حملات بزرگ و مخوف در سال گذشته، نیز روی جلب‌وجذب تاثیر گذاشته است.
در یک قتل عام اخیر در ولایت کندهار، طالبان تقریباً یک واحد کامل ارتش متشکل از 60 سرباز را از کشتند. در ماه آپریل، شورشیان با حمله به مقر ارتش در ولایت بلخ، دست‌کم 140 سرباز را در یک عملیات وحشیانه که چند ساعت طول کشید، به قتل رساندند. در حمله‌ی ماه مارچ که مسوولیت آنرا دولت اسلامی یا گروه داعش به عهده گرفت، شبه‌نظامیان با یورش به یک بیمارستان نظامی در کابل، ده‌ها سربازی که در آنجا تحت درمان بودند را، به قتل رساندند.
در حالی‌که دولت افغانستان آمار دقیق تلفات را افشا نمی‌کند، سیل تابوت‌ها اما هنوز به روستاها و خانه‌ها سرازیر است. در گفتگوهای خصوصی، مقام‌ها می‌گویند که به طور متوسط 20 تا 30 سرباز ارتش ملی و افسران پلیس هر روز در خشونت‌های رو به گسترش کشته می‌شوند.
عبدالمعروف مسوول جلب‌وجذب ارتش ملی در ولایت تخار می‌گوید: “پیش از حمله به قول اردوی شمال و بیمارستان نظامی در کابل، رقم جلب‌وجذب بالاتر بود اما اکنون کاهش یافته است. در مقایسه با سال گذشته، من گفته می‌توانم که جلب‌وجذب اردو در حدود 50 درصد کمتر شده است”.
هنگامی که ارتش جدید افغانستان گام‌های اولیه‌ی خود را در اوج حضور بین‌المللی با ده‌ها هزار سرباز ائتلاف ناتو به رهبری امریکا بر می داشت، بیشترِ نبردهای سنگین در جنوب و بخش‌های از جنوب شرق کشور متمرکز بود. با این‌حال، عمده‌ی سربازان ارتش ملی افغانستان از شمال کشور بودند؛ جایی که اشتغال کمتر بود و کشاورزی در حدی نبود که بتوان از پس مخارج خانواده‌های بزرگ برآمد.
در سال‌های اخیر، با وجودی‌که جنگ در جنوب تشدید شده است، اما به شمال و شمال‌شرق کشور نیز گسترش یافته است. نیروهای افغان رهبری جنگ را به عهده دارند و کمک نیروهای امریکایی بیشتر به پشتیبانی هوایی، آموزش و مشوره‌دهی محدود شده است.
اُفت در جلب‌وجذب، ضربه‌ی بزرگ به نیرویی است که از تلفات شدید سربازان و از دست‌دادن قلمرواش رنج می‌برد. بعضی از واحدهای ارتش به حدی مردان و تجهیزات‌اش را از دست داده است که باید به طور کامل از نو بازسازی شوند. جنگ، مشکلات در رهبری نیروهای افغان را نیز آشکار کرده است. بسیاری از افسران فاسد شناخته شده‌اند یا برای جنگ به روش‌های جدید ناکافی و ناتوان‌اند.
ارتش افغانستان در حال راه‌اندازی برنامه‌یی برای بازنشسته‌کردن صدها جنرال و دگروال کهن‌سال رده‌بالایی است. این ارتش امیدوار است که با این کار، نسل جدید از فرماندهان ارتش را ترفیع بدهد.
درحالی‌که بسیاری از خانواده‌ها زیر فشار طالبان تسلیم می‌شوند و فرزندان خود را از ارتش به خانه فرا می‌خوانند، هستند کسانی که مقاومت می‌کنند و قیمت آنرا می‌پردازند.
پس از این‌که طالبان پیشرفت‌های عمده‌یی در ولایت کندز بدست آوردند، به دنبال خانواده‌ی پروان آمدند. این خانواده در حومه‌ی شهر کندز زندگی می‌کرد و دو تن از فرزندان‌شان در ارتش ملی افغانستان خدمت می‌کردند.
آرش پروان 23 ساله در این مورد می‌گوید: “آن‌ها به ما گفتند یا برادران خود را از اردو بیرون بکشید یا ما زمین شما را مصادره می‌کنیم”.
خانواده‌ی پروان متکی به حقوق دو سرباز خانواده بودند و پس از یک محاسبه، به این نتیجه رسیدند که تنها کشاورزی در زمین‌های شان نمی‌تواند مخارج خانواده را بسنده کند. بنابراین، آن‌ها در مقابل خواست طالبان مقاومت کرده و در عوض، تصمیم فرار به مرکز شهر را گرفتند.
آقای پروان می‌گوید: “طالبان دو خانه و زمین‌ مان را گرفتند. آن‌ها یکی از خانه‌ها را تخریب و آنرا به پایگاه خود تبدیل کردند”.