خبرنگار ناراضی

هادی دریابی
امروز گزارش ویژه‌‌ای تحت عنوان روان‌شناسی انتخابات دارم! روان‌شناسی در اکثر کشورهای دنیا، به معنای نیل به اهداف سیاسی از تنگنای منازعه، حاتم‌بخشی، فریب و اقناع مردم است. مثلاً نجار دروازه و پنجره و میز و هر‌آن‌چه که بتواند تولید و در بازار عرضه می‌کند، یا فرمایش گرفته درست می‌کند. قصاب بزان نامرد و مرد را سورت‌بندی کرده و نرخ جداگانه بر‌ گوشت آن‌ها وارد می‌سازد‌ و هر کسبه‌کاری به کاری مشغول است که مخصوص است. در این میان، یکی از کارشناسان کشور که د‌کترای مشاهده‌ی انتخابات و مجوز عرضه‌ی حرف در زمینه دارد، فهرست‌ جالبی از نیازمندی‌های نامزدان به صورت عموم ارائه داده‌ است. این نیازمند‌ی‌ها تقدیم گل‌ رو و تار موی شما عزیزان!
الف‌– هیچ‌نامزدی در افغانستان، بدون حمایت خارجی‌ها به ریاست جمهوری نخواهد رسید، سندش کتابچه‌ی خاطرات شاه‌شجاع! بناءً تمام این نامزدان ملزم‌اند که در جلب توجه جهان، هر یک شش پوستر مزین به شعار خارجی‌کش، به مقر سازمان ملل در وزیرستان شمالی بفرستند. به باور این کارشناس، توجیه این کار در این است که نامزدان ما‌ به جای این‌که حریف هم باشند، مخالف هم‌اند. (بعد از این‌که نامزدان اختصار شد)
ب- تلاش شود شخصیت انتخاباتی تعریف شود. مثلاً هیچ‌نیاز نیست ادعا شود که عقل سقراط به دلیل داشتن نسبت خانوادگی در جمجمه‌ی فلانه نامزد‌ تبلور یافته و باید حمایت شود تا این کشور به دست سقراط هدایت شود. نه بابا! سقراط مقراط در این کشور هنگ می‌کند (مغزش از کار می‌افتد). باورتان نمی‌شود؟ به هر وزارت سر بزنید، چند مشاور خارجی دارد؟ چند مشاور افغانی دارد؟ بعد تحقیق کنید که این مشاوران از چه درجه‌‌ای برخوردارند؟ هر قدر هم هوشیار باشید، در فهمیدن سیر و پیاز این مشاوران هنگ می‌کنید؛ چه رسد به تریاک و طالب و ترور و تجاوز!
ت- مصئونیت غذایی هر نامزد، تأثیر مستقیم روی آزادی بیان آن‌ها خواهد داشت. مثلاً هر صبح، هر نامزد باید مکلف باشد که شیر گوسفند، گاو یا بز را بنوشد. وزارت صحت عامه‌ی سازمان بین‌المللی خوار و بار جهانی اعلام کرده که جنگ‌های مداوم در افغانستان باعث شده که شیر بدن نامزدان به‌شدت کم شود. کاهش شیر در افغانستان، به معنای عدم مصئونیت غذایی است. همین نامصئون بودن غذا، باعث می‌شود که شعارها مضحک به نظر برسند.
پ‌– در زمینه‌ی اقتصاد، ایجاب می‌کند هر نامزد برای اثبات انگیزه‌ی کارمندی، دو روز سر چوک کوته‌ی سنگی برای روزانه‌کاری منتظر یک صاحب‌کار کلان‌کار بنشیند. اگر کار میسر شد، خوش‌بختی و بدبختی نامزد مذکور، طرف‌های شام معلوم می‌شود‌ و اگر میسر نشد، باید در حوالی ظهر همان روز، این سوال‌ها را جواب بدهد: 1- نان چه معنی دارد؟ 2- چرا وقتی نان را از هر طرف بخوانی، باز نان می‌شود؟ 3- کودکان نان را دوست دارند یا نان‌آور را؟ به کدامش بیش‌تر ضرورت دارند؟… این قسمت را با قسمت مصئونیت غذایی اشتباه نگیرید. نامزدان فعلاً تاج سر شهرند.
ث- هر نامزد نیازمند دل‌تنگی است. پیروزی از آن کسی‌ است که روزانه منظم به مدت 30 دقیقه بر نداشته‌های خویش به تفکر بنشیند و از صمیم قلب، با خلوص نیت، دل‌تنگ شود. انسان از روز اول مجهز به دل‌تنگی آفریده شد. انسان دل‌تنگ گندم شد. همین دل‌تنگی باعث شد که انسان در برابر بهشت پیروز شده و این دنیا را نیز فتح کند. البته امیدوارم هیچ‌نامزدی برای بهشت دل‌تنگ نشود، چون ممکن است نتیجه‌ی انتخابات بر وفق مرادش نباشد… ان‌الله مع‌الصابرین!
خ- در زمینه‌ی سیاسست، هیچ‌کاری را بدون بسم‌الله شروع نکنید.
ج- در عرصه‌ی ورزش، کوشش کنید یکی از اعضای تیم ملی فوتبال را در ستاد انتخاباتی خویش به حیث مربی پخش پوستر استخدام کرده و از بارگاه ایزد‌ منان، سلامتی این حقیر را نیز خواهان باشید.
و- هر وقتی از سوی نهادی، وزارتی یا کشوری مورد تقدیر قرار گرفتید، به سبک دنیای متمدن، سه مرتبه و در یک نفس واوووو واوووو واوووو بگویید. شاید این رسم نهادینه شود و شرم آمار ننگین نقض حقوق بشر در کشور فروکش کند. البته قتل شکیلا در بامیان هیچ‌ربطی به شما ندارد، چون رییش جمهور آن‌وقت آقای کرزی بود.
ن- نمک بدن خویش را متعادل نگه‌دارید. کاهش نمک بدن، منجر به سر دادن شعارهایی مثل زنده باد افغانستان می‌شود. شما که همه معتقدید طالبان نیز جزئی از افغانستان‌اند. این‌گونه طالبان ادامه پیدا کرده و شما را به چالش خواهند کشید‌ و هر سال وزارت جلیله‌ی داخله، مجبور خواهد بود برای حفظ جان شما از شر اشرار، 15 محافظ قابل اعتماد و در حفاظت قوی، برای شما استخدام کند. خدا می‌داند روند تورید موترهای زره ادامه پیدا می‌کند یا نه؟
س- سایشته‌سالاری را معیار و ملاک استخدام خارجیان برای انکشاف معدنی منابع طبیعی‌ قرار دهید تا در سایه‌ی تکنولوژی تری‌جی افغان‌ تیلی‌کام، ورق بازی در کشور خاتمه بیابد. دقت کنید من‌بعد سایشته‌سالاری مطرح است، نه شایسته‌سالاری!
ز- زبان سرخ سر سبز می‌دهد برباد! نگران این عبارت نباشید. من خودم در یک تحقیق میلیونی و میدانی، شاهد بودم که زبان همه‌ی آدم‌ها سرخ است. هیچ‌زبانی سبز یافت نشد، مگر این‌که زهر هلاهل خورده بوده باشد.
همین نکات را مراعات کنید، زندگی‌تان رونق خواهد گرفت. این نمونه در فلیپین، سنگاپور، تایوان، چین، نواز شریف، حسن روحانی‌ و انگلا مرکل تطبیق شده است.

دیدگاه‌های شما

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *