خبرنگارناراضی

هادی دریابی
شما فرض کنید که شخصاً با کمال میل ابن سینای بلخی تشریف دارید. بر‌اساس گفته‌ها و ناگفته‌های دانش‌مندان و دانش‌گندان کشور عزیزم، یکی از خصوصیات شخصی ابن س‌ها‌ در ایام نوجوانی این است که علاقه‌ی شدید به چسپ (نه چپس) دارند و از آزار دادن دختران نوجوان و جوان و زنان تازه زن شده لذت می‌برند. حتماً خیلی‌ها در فیس‌بوق نوشته که هشتم مارچ مبارک! روز هم‌بستگی زنان رنج‌دیده‌ی افغانستان و به‌ویژه زنان مبارک کابل مبارک! روز مادر، خواهر و زن مبارک‌ و از این جملات پر بار و پر معنا…!
من احساس یکایک طرف‌داران زن را درک می‌کنم. از رییس جمهور عزیز گرفته تا کربلایی قربان! همه به اندازه‌ی توان برای شادی زنان افغانستان حرف زدید و کار کردید. رییس صاحب جمهور کشور عزیز و زن‌خیز افغانستان‌ که بعداً جنازه‌اش به خاک سپرده خواهد شد، یک سخن تاریخی برای پیشرفت و حامله‌دار شدن هرچه بیش‌تر روز جهانی زنان عرضه کرده و مردان افغانستان را به ‌زور‌آزمایی مقابل امریکا فراخوانده است. کرزی که شخصاً از آرای زنان کشور افتخار می‌کند، گفته که خشونت علیه زنان افغانستان نشان ‌دهنده‌ی زور و توانایی مردان نه، بل نشان ‌دهنده‌ی ضعف و درماند‌گی مردان معامله‌گر افغانستان است. کرزی فتوا داد، اگر مردان زور دارند، بیایند همراه امریکا زورآزمایی کنند. حالا من مانده‌ام که به رییس جمهور کشورم افتخار کنم یا نه؟
البته مقام و منزلت دفاعی من در حد نیروهای امنیتی کشور نیست. از همین‌رو، در اولین ساعت بعد از بیدار شدن در روز هشتم مارچ به این فکر افتادم که اگر خدا خواسته باشد و وزارت کمیته‌ی سوالات کانکور کشور به یک عمر چند ساله مواجه شده باشد، یکی از سوال‌های امتحان بعدی کانکور این خواهد بود: سوال: دختر دوم کرزی چندمین فرزند مادر خود است؟ جواب: 1- هشتمین 2- سومین 3- اولین 4- چهل‌وچهارمین رییس جمهور افغانستان یک سیاه‌پوست خواهد بود. ممکن سوال‌های دیگری نیز مطرح شوند، بدین ترتیب: مروه ‌بهار متولد افغانستان نیست، به نظر شما در تولد این فرزند کرزی کدام یکی از گزینه‌های ذیل مناسب به نظر می‌رسد؟ جواب: 1- قرار است سه کشور افغانستان، ایران و تاجکستان، طبق نوبت بهار سال 1393 را در کابل تجلیل کنند (البته منظور ما از بهار، همان نوروز است که امید می‌رود این ناهم‌آهنگی در منظورات ما، روی روند انتخابات تأثیر منفی نگذارد). داکتران افغانستان مصروف تهیه و تدارک این جشن‌اند و وقت برای مراقبت از زایمان مادران ندارند. 2- تاریخ 5 هزار ساله را به سر خود بزنیم وقتی مشکل صحی بانوی اول مملکت‌ در بیرون از کشور رفع شود و وزارت صحت‌عامه به شفاخانه‌های تجارتی اجازه بدهد که هرچه دل‌شان خواست در تبلیغات تجارتی به خورد مردم بدهند؟ مثلاً یکی از شفاخانه می‌گوید که فلانی شفاخانه‌ که از پول حاجی صاحب فلانی ساخته شده، با افتتاح شعبه‌ی 24 ساعته‌ی زایمان، اینک در خدمت بازماندگان تاریخ 5 هزار ساله قرار دارد و افتخار دارد که در هر هفته یک داکتر مراقب از هند دعوت نموده تا زایمان شما جوانان و مردان غیور‌ ضایع نشود. 3- تا که امریکا شرایط عاقای کرزی را قبول نکند، پیمان امنیتی امضا‌ نخواهد شد. عدم امضای پیمان امنیتی، از یک طرف بر عاید سرانه‌ی خالص جاپانی‌های مقیم افغانستان تأثیر منفی گذاشته و از طرف دیگر، احتمال یک توطئه برای ضربه زدن به فامیل و خود شخص اول مملکت از سوی کارمندان «سیا» متصور است که بنا‌بر ارشادات ابن سینای بلخی، پیش‌گیری از هر توطئه، نشان ‌دهنده‌ی ذکاوت ارثی شخص است. مخصوصاً اگر چندی بعد، فاتحه‌ی ناز و نزاکت‌های ارباب خوانده خواهد شد! 4- سکتور صحت افغانستان، مثل ادب ابن س‌های کشور، دچار بی‌نظمی و بی‌شخصیتی است. مخصوصاً که بلوای 2014 امان از تشخیص داکتران ربوده و مرض شکر را سرطان گرده تشخیص می‌دهند و بی‌خوابی را سکته‌ی مغزی معرفی می‌کنند (دور از جان داکتر صاحب که تمام امراض بنده را به فساد مالی مقامات افغانستان مربوط دانسته و گفت که اگر تیم ما برنده شود، هیچ‌مرضی جرأت نخواهد کرد که در شش کیلومتری شما تشریف داشته باشد، چه رسد به این‌که وارد بدن و خون مبارک شما شود). البته سازمان شفافیت لین‌العمل اعلام کرده که این رخداد تازه‌ در قطار اعمال فسادسنجشی شامل نمی‌شود و نباید مرد اول و بانوی اول افغانستان را محکوم کنیم. طبق موافقت‌نامه‌ی کیفیت و رضایت خاطر سازمان بین‌العمل، هر مریضی حق دارد در بهترین کشور و بهترین شفاخانه‌های دنیا تحت درمان و معالجه قرار بگیرد، مشروط بر این‌که توان مالی‌‌اش ایجاب کند. هیچ‌فردی، حتا اگر اضطرار بدنش تا نیویارک موج بزند، در صورتی‌که توان مالی شخصی نداشته باشد، حق ندارد به توان و مهارت و صداقت داکتران افغانی شک کند (‌ولو که بچه‌ی کاکایش قوماندان بسته شهر نو باشد!)‌
اوه خدای من! من عملاً در مقابل هشتم مارچ گرفتار خیانت شدم! امیدوارم زنان کشورم ارادت خویش را نسبت به بنده از دست ندهند! من باید احساسات و تجربه‌ی چند ساله‌ی خویش را به کار می‌انداختم و جملات فریبنده برای مبارک‌بادی این روز خدمت زنان و دختران میهن عزیزم، کشف می‌کردم و تقدیم می‌کردم…
حالا که از این بابت شرمنده‌ام، برای زنان پیش‌نهاد دارم که من‌بعد از این روز خودتان تجلیل کنید، چون تا زمانی‌که مردان عشوه‌گر میهنم این روز را برای شما تجلیل کنند، ماهیت و ارزش این روز، تصور پوشالی از گرامی‌داشت مقام زن خواهد بود!
حالا برای پیشرفت میهن عزیزمان یک صلوات به زبان انگلیسی ختم بفرمایید!