مؤسسهی صلح ایالات متحده – آریا نجات و جنیفر مرتضاشویلی
خلاصهی گزارش
جامعهی مدنی، رسانهها و سکتور خصوصی
نقش زنان در جامعهی مدنی نوپای افغانستان، به گفتهی یک جامعهشناس ارشد به «پدیداری ارزشمند و ظهور گفتمان برابری دستکم در مناطق شهری» کمک کرده است. به گفتهی یکی از نمایندگان پیشین مجلس و فعال جامعهی مدنی، رهبران زن در این سکتور «گروه فشار»ی بودهاند که سیاستهای دولت را زیر نظر داشتهاند و در موارد خاص مانند فرمان اجرایی ریاستجمهوری در رابطه به قانون محو خشونت علیه زنان، خواستار اقدام فوری شدهاند. مشارکت فعال زنان در جامعهی مدنی، با گذشت زمان به «نهادینهسازی فرهنگ اعتراض و حمایت در شرایط سنتی افغانستان که صدای بلند زنان در بیرون از خانه را ممنوع قرار داده» کمک کرده است. این امر از بررسی تعداد اعتراضات به رهبری زنان و از سوی زنان در طی چهارده سال گذشته نیز آشکار میشود.
تلاشها برای ارتقای رهبری زنان باعث امیداوری نسبت به ظهور سازمانهای جامعهی مدنی قوی که بتواند زنان را بسیج کنند، شده است. به عنوان مثال، در جریان کارزار انتخابات ریاستجمهوری سال 2014، شبکهی زنان افغان، یکی از بزرگترین گروههای جامعهی مدنی متمرکز بر زنان در کشور، تقاضانامهی شش نکتهیی را تهیه و آن را به امضای عبدالله عبدالله و اشرف غنی رساند. این حرکت گرایش سازمانهای زنان برای تمرکز بیشتر بر متقاعدسازی مقامات تا تمرکز بر بسیج درونی را تأیید کرد. با اینحال، این گرایش -که تنها افراد در بستهای رسمی و برخوردار از قدرت و اختیار، قدرت آوردن تغییر را دارند- نقش مردم در آوردن تغییر را تقلیل میدهد.
به رغم اعتراضات شورای علما، دولت افغانستان به حمایتش از ورود زنان به جامعهی رسانهیی افغانستان ادامه داده است. با اینحال، یکی از خبرنگاران زن که از خبرنگاران برجستهی افغانستان است، میگوید که چنین اعتراضات از سوی عناصر محافظهکار جامعه به نقش زنان در رسانهها صدمه میزند زیرا زنان معمولا «در نقشهای غیرجدی در نظر گرفته میشوند یا گفته میشود که از آنها به عنوان اشیای خوشایند برای افزایش بیننده استفاده میشود.» خبرنگاران زن اغلب هنگام گزارشدهی در مورد مسائل مرتبط با زنان با تهدید مواجه میشوند و ساختار حمایتی از زنان در درون سازمانهای رسانهیی همچنان محدود است.
در رابطه به نقش رهبری زنان در سکتور خصوصی، پاسخدهندگان این گزارش مشخصا از آنچه که آنها توجه ناکافی حکومت به تسهیل نقش زنان در سکتور خصوصی میخوانند، انتقاد میکنند. یکی از بازرگانان زن به این باور است که «دولت آنچنان که باید نقش زن در تجارت را تسهیل نکرده است. آنچه که امروز میبینیم، اساسا به دلیل تلاشهای خود سکتور خصوصی است.» هرچند که گزارش سالانهی سال 2014 اتاق تجارت و صنایع افغانستان از حمایت برای مشارکت زنان در تجارت سخن میزند، اما چالش کلی این سکتور، مانند ناامنی که پویایی زنان را محدود میکند و عدم موجودیت زیرساختها که از موانع جدی به شمار میروند، همچنان پابرجا هستند. علاوه بر این، فساد در گمرکات، قراردادها و قرضهها پیشرفت زنان در این سکتور را دشوار میکند.
بیشتر مصاحبهشوندگان این گزارش احساس میکنند که زنان به طور چشمگیری از حضور در صنعت تولید بازماندهاند. این روند با بررسی ادبیات محدود در رابطه توانمندسازی اقتصادی زنان نیز آشکار میشود. به گفتهی یکی از بازرگانان زن «تولید زعفران شاید تنها مثال خوب» از حضور زنان در صنعت تولید افغانستان باشد. یک کارشناس بینالمللی رهبری زنان مستقر در کابل، نگرانیاش را در رابطه به برنامهی پروموت ادارهی توسعه بینالمللی ایالات متحده امریکا ابراز کرد. او گفت که اجزای اصلی این برنامه احتمالا «رقم زنانی که در دولت، جامعهی مدنی و تجارت کار میکنند را افزایش میدهد» اما به حضور زنان در عرصهی تولید کمکی نمیکند.
چه چیزی رهبری زنان را ممکن میکند؟
حمایت خانواده
به گفتهی یکی از نمایندگان پیشین مجلس «فضای امن زنان برای رشد از خانوادهیی شروع میشود که حامی زن باشند. ما به رهبران زن در هر عرصهیی نیاز داریم، بنابراین، ما باید کودکانمان را به تحصیل در رشتههایی که آنها دوست دارند تشویق کنیم تا در آن سکتورها رهبر شوند. ما به زنان در نیروی هوایی، طب، انجنیری یا معلمی ضرورت داریم.»
خانوادهها نقش مهمی را در شکلدهی نگرش جامعه که زنان پس از خروج از خانه با آن روبرو میشوند، ایفا میکنند. خبرنگاری که در بحث گروهی مرتبط با این گزارش شرکت کرده بود، گفت که او به خواهر کوچکش اجازه نخواهد داد که در بیرون از خانه کار کند زیرا «زنان در دفاتر و جادهها مورد آزار و اذیت قرار میگیرند.» این نگرانی نشاندهندهی ماهیت گستردهی این مشکل است و همچنین ناتوانی جامعه در رسیدگی به آن را برجسته میکند. با توجه به اینکه سالهای اولیهی کودکان، تعیینکنندهی بخش بزرگی از ویژگیهای شخصیتی آنها است، فضای خانواده در خانه نقش کلیدی را در اینکه پسران و دختران چگونه در خانه و فضای عمومی با همجنس و جنس مخالفشان رفتار کنند، ایفا میکند.
زنان الگو
ارتقای رهبری زنان در صورتی مؤثر خواهد بود که دولت زنان توانا را در سمتهای ارشد تصمیمگیری از طریق یک روند معتبر که مشروعیت را در پیشگاه مردم تضمین کند، تعیین کند. یکی از ناظران رسانهیی افغانستان میگوید که شیوهی حکومت وحدت ملی برای انتخاب زنان در سمتهای ارشد، به ویژه دو نامزد زن که از پارلمان رأی اعتماد به دست نیاوردند به وضوح «فاقد اعتبار بود و به این ترتیب مشروعیت آن زنان را سلب کرد.» یک کارشناس ارشد سیاست خارجی افغانستان به این باور است که زنان با داشتن نقش رهبری مشروع در دولت، به ساختن یک «دولت قوی که پیشنیاز همهی آن چیزی هست که باید در افغانستان به دست آورده شود، از جمله تقویت حق زنان در رابطه به وراثت و مالکیت، کمک میکند.»
همانطور که چندین فعال حقوق زن و زنان پیشگام در عرصههای سیاسی، اقتصادی و اجتماعی میگویند، انتصاب زنان در نهادهای کلیدی ارائهی خدمات مانند صحت، معارف، تحصیلات عالی، قوهی قضائیه و سکتور امنیتی، میتواند برای زنان پلتفرم مشروعی را برای اعمال رهبری و عمل به عنوان الگو فراهم کند. چنین اقدامی به زنان صدای رسایی را خواهد بخشید که نه دولت و نه هم سکتور خصوصی و رسانهها میتوانند آن را نادیده بگیرند.
تحصیلات
در میان مصاحبهشوندگان این گزارش اجماع بر این بود که دسترسی به آموزش و پرورش و تحصیلات عالی، اولین گام برای ساختن «نهاد» زنان برای رهبری است. با اینحال، پاسخدهندگان هشدار دادند که نباید کیفیت قربانی کمیت شود. یکی از فعالان حقوق زن گفت «با اینکه داشتن نهادهای بیشتر تحصیلات عالی و افزایش مداوم دسترسی زنان به تحصیلات عالی میتواند مؤثر باشد، اما تغییر ذهنیت بدون اصلاحات در برنامهی آموزشی-تحصیلی اتفاق نخواهد افتاد.» باورها در میان مصاحبهشوندگان بر این بود که اصلاحات در برنامهی آموزشی-تحصیلی مراکز آموزشی دینی را نیز باید در بر بگیرد زیرا «دینی را که امروز کودکانمان میآموزند، دین ملاها است، نه دین حضرت محمد.»
توصیهها
برنامههای توسعهی رهبری زنان باید یک رویکرد جنسیتشمول را در پیش بگیرند و با زنان و مردان وارد تعامل شوند. رهبری باید آموخته شود، فهمیده شود و به کار گرفته شود و به عنوان فعالیتی متمایز از قدرت و فراتر از مقام رسمی ترویج شود. زیرا تعریف قدرتمحور اجتماعی کنونی از رهبری، به صورت قابلملاحظهیی مانع ارتقای نقش رهبری زنان میشود. برنامههای توسعهی رهبری زنان باید بر آگاهی زمینهیی-بافتاری و هدفمندی رهبران تأکید کند و رهبری را به عنوان عمل بسیجسازی مردم برای مقابله با یک چالش جمعی ترویج دهد و به قدرت به عنوان یکی از ابزارهایی که رهبری ممکن است استفاده کند، تکیه کند.
در سطح فردی، زنانی که مشتاق به تمرین رهبری هستند باید اعتماد به نفس را بیاموزند، آن را به کار بگیرند و به صورت فعالانه به دنبال مربی باشند و خود برای سایر زنان نقش مربی را اختیار کنند. آنها باید به صورت هوشمندانه از طریق اولویتبندی اهداف، بررسی و دیدن تصویر بزرگتر جامعه مبارزه کنند و به صورت فعال برای خود حلقههای اتحاد و شبکههای حمایتی بسازند.
رسانههای افغانستان باید تصویر دلگرمکننده و مثبت از رهبران زن را نهتنها از طریق پروفایلنمودن رهبران زن در سیاست، تجارت و جامعهی مدنی به جامعه تقدیم کنند، بلکه به ارزش آنها در برنامههای رسانهیی نیز توجه کنند و نقش زنان در برنامههای تحلیلی-سیاسی جدی را افزایش دهند.
جامعهی مدنی و دولت افغانستان باید در کشف و استفاده از توانایی اجتماعی، سیاسی و اقتصادی زنان با هم همکاری کنند. برای گسترش فضای زنان برای فعالیتهای اجتماعی و اقتصادی و تعامل با آنها به عنوان بخشی از نیروی کار، جامعهی مدنی و برنامهی درسی-آموزشی دولت باید نسل جوانتر را از این امر که کار زنان در خانه به عنوان «کار» محسوب میشود، آگاهی دهند.
دولت افغانستان باید سیاست عدم تحمل آزار و اذیت زنان در محل کار و نهادهای آموزشی را به منظور ترویج فضاهای عمومی خالی از آزار و اذیت، توسعه و روی دست بگیرد. اصلاحات خلاقانهی سیستم حملونقل ملی، رفتوآمد زنان را امنتر و محیط خانوادگی را که حامی اعضای زن خانواده باشد ترویج خواهد کرد.
برای گسترش توانمندسازی زنان به مناطق روستایی، سازمانهای جامعهی مدنی باید به صورت جدی با گروههای دینی-مذهبی و رهبران فکری وارد تعامل شوند. در همین رابطه، جامعهی بینالمللی باید درک کند که این افکار دینی-مذهبی است که مردم افغانستان به آن به عنوان اصل مشروعیتدهنده نگاه میکنند نه اعلامیه و قطعنامههای سازمان ملل متحد.
دونرها نیز باید به حمایتشان از نقش معنیدار زنان در عرصههای اجتماعی، سیاسی و اقتصادی ادامه دهند. این امر متضمن تلاشهایی خواهد بود که به حضور گستردهتر زنان در خدمات عمومی، تقویت سازمانهای جامعهی مدنی و کمک به دولت برای استفاده از توانایی زنان برای سکتور اقتصادی و افزایش درآمد دولت، منجر میشود.