نورمحمد از همان کودکی آرزو داشت روزی بازرگان شود. کار بازرگانی او در واقع از فروش تخم مرغهای رنگشده و مربای آلوبالو، بهدور از چشم پدر از سر کوچهی خانهاش در مزار شریف شروع شد و حالا از مرزهای افغانستان فراتر رفته و سر از بازارهای منطقهیی و جهانی در آورده است.
او در سال 2001 شرکت بزرگ نمک آیودیندار و آب معدنی کریستال و یک هوتل بزرگ را در مرکز شهر تاشکند تأسیس کرد. اکنون حجم تجارت شرکت نور محمد فیض در اوزبکستان و روسیه نزدیک به 10 میلیون دالر میرسد. او همچنان در ازبکستان در بخش جادهسازی که از سوی بانک جهانی تمویل میشود نیز سهم قابل ملاحظهیی دارد.
بر اساس براورد اتاق تجارت و صنایع کشور، هماکنون سرمایهی بازرگانان افغان در خارج و داخل کشور به بیش از 150 میلیارد دالر میرسد و در 51 کشور جهان مجتمعهای صنعتی و تجاری دارند. آذرخش حافظی رییس روابط بینالمللی اتاقهای تجارت و صنایع کشور میگوید که سرمایهگذاران افغان بخش بزرگی از تجارت سیگار و چای را در جهان در اختیار دارند. به گفتهی او همچنین تجارتهای کوچک و متوسط آسیای میانه در دست افغانهاست.
چای با سیگار
رییس روابط بینالمللی اتاقهای تجارت و صنایع کشور میگوید اکنون بازرگانان افغان در بخش تجارت سیگار با شرکتهای کوریای جنوبی شریک هستند و بخش بزرگ تجارت سیگار جهان را در اختیار دارند. به گفتهی آقای حافظی تنها حجم تجارت سیگار بازرگانان افغان در خارج از افغانستان، بیشتر از درامد سرانهی داخلی کشور است: «تجارت سگرت در کشورهای روسیه، اکراین، پولند و برخی کشورهای اروپای شرقی در دست افغانها است و حجم این تجارت بیشتر از عاید سرانهی کشور است.»
او میافزاید بخش بزرگ تجارت چای در حوزهی شوروی سابق (کشورهای آسیای میانه) اروپای شرقی، اروپای غربی و «حتا» ایالات متحدهی امریکا در دست بازرگانان افغانستان است.
رییس روابط بینالمللی اتاقهای تجارت و صنایع به عنوان نمونه از شرکت چای الکوزی یاد میکند و میگوید که این شرکت در کشورهای امارات متحدهی عربی و سریلانکا کارخانههای بزرگ پروسس و بستهبندی چای را مدیریت و آن را به سراسر جهان صادر میکند.
نزدیک به 40 سال جنگ و ویرانی سبب شد که میلیونها افغان در جهان آواره شوند. آوارگی و مهاجرت بهرغم تمام بدبختیهایی که برای افغانها به بار آورد، زمینهساز دسترسی به فرصتهای بزرگ اقتصادی و اجتماعی نیز شد.
به باور آقای حافظی 40 سال جنگ و به دنبال آن مهاجرت و آوارگی بهرغم تمام بدیهایش سبب به میان آمدن انقلاب اجتماعی، سیاسی و اقتصادی شد: «در اثر جنگ، افغانها در سراسر جهان مهاجر شدند. این امر باعث شد که آنها با جامعهی جهانی آشنا شوند و زبانهای بینالمللی را یاد بگیرند و برای امرار معاش تن به کارهای شاق بدهند. برای این که تجارت در خون افغانها وجود دارد. آنها کارهای شان را گسترش دادند و اکنون به بازرگانان و متشبثان بزرگی در آن کشورها مبدل شده اند.»
«بازارهای کوچک و متوسط کشورهای آسیای میانه در اختیار افغانهاست»
آقای حافظی میگوید که بخش بزرگی از بازارهای کوچک و متوسط آسیای میانه نیز در اخیتار افغانهاست. به گفتهی وی سرمایهگذاران افغان در کشورهای آسیای میانه و حوزهی قفقاز در بخشهای پرورش اسب و پرنده، هوتلداری و تولید آهنآلات از جمله سیخ گول سهم عمده دارند.
آقای حافظی میگوید که پاکستانیها، ایرانیها و ترکها بارها تلاش کردند که این بازارها را از دست افغانها بگیرند اما موفق نشدند.
یکی از بازرگانان فعال در آسیای میانه، مهاجر افغانی است که در در زمان دولت کمونیستی افغانستان را ترک کرده بود. او در سال 1995 در تاشکند، پایتخت اوزبکستان ساختمانی با 400 دکان ساخت و آن را به افغانهایی که از افغانستان آواره شده بودند اجاره داد. در آن میان شماری از شهروندان سیک و هندو نیز شامل بود. زمین ساختمان دولتی بود و آقای فیض آن را در ازای 20 سال استفاده، تعمیر کرد.
آقای حافظی میگوید اکثر بازرگانانی که در کشورهای آسیای میانه به فعالیت بازرگانی مشغول اند، دانشجویانی بودند که برای تحصیل به شوروی سابق رفته بودند: «وقتی که اتحاد جماهیر شوروی سوسیالستی سقوط کرد و به روسیهی امروزی مبدل شد و در آن نظام اقتصاد بازار در عوض نظام سوسیالستی به میان آمد، دانشجویانی که در آنجا درس میخواندند، دوران تحصیلشان یا به پایان رسیده بود و یا هم بورسیههای آنها به دلیل تغییر رژیم در افغانستان و روسیه، قطع شده بود. آنها که از برگشت به وطن ناامید شده بودند تن به کارهای طاقتفرسا دادند و کارهای اقتصادی را از رینکها (دستفروشی) و حمالی آغاز کردند و اکنون به بازرگانان موفقی مبدل شده اند که تصورش در آن موقع سخت بود.»
نورمحمد فیض، رییس فیض گروپ و عضو هیأت مدیرهی اتاق تجارت و صنایع افغانستان، یکی از همان دانشجویانی است که تجارتش را با 100 دالر در اوزبکستان آغاز کرد و اکنون دهها میلیون دالر سرمایه دارد.
پیش از حاکمیت مجاهدین و طالبان و موقعی که افغانستان در سایهی امپراطوری شوروی از ثبات نسبی برخوردار بود، نور محمد برای ادامهی تحصیل در رشتهی حقوق به اوزبکستان رفت. تازه سه سال از تحصیل او در اوزبکستان میگذشت که اتحاد جماهیر شوروی فروپاشید و دولت مورد حمایت شوروی در کابل نیز سقوط کرد. سقوط حکومت داکتر نجیب باعث شد که بورسیهی نورمحمد لغو شود. به دنبال لغوشدن بورسیه، نورمحمد مجبور شد که ترک تحصیل کند و تن به کارهای شاقه بدهد. او کارش را با 100 دالر از بازارهای کوچک اوزبکستان که به «رینکها» معروف است، آغاز کرد. نورمحمد با یکی از دوستانش پارچههای ابریشمی را از یک شهر به شهر دیگر اوزبکستان میبرد و میفروخت: « از یک مغازه، پارچه یا دستمال ابریشمی میخریدیم و پس از چندین روز سفر آن را به دیگر شهرهای اوزبکستان میفروختیم و 20 تا 50 دالر سود میکردیم.»
کارهای بازرگانی آقای فیض از دستفروشی آغاز شد و با فروش دالر و واردات روغن موتر «موبلایل» از آلمان توسعه یافت. پیش از این هیچ یک از اعضای خانوادهی آقای فیض بازرگان نبودهاند. پدرش در زمان حکومت داکتر نجیب رییس اصلاحات ارضی بود.
«حکومت از بخش خصوصی حمایت نمیکند»
حکومت افغانستان حمایت از بخش خصوصی را همواره از اولویتهایش خوانده و مدعی است که در راستای رشد اقتصادی و انکشاف بخش خصوصی کارهای زیادی انجام داده است اما بازرگانان و سرمایهگذاران آن را رد میکنند.
آذرخش حافظی رییس روابط بینالمللی اتاقهای تجارت و صنایع کشور میگوید که حکومت با سرمایهگذاران سلیقوی و گزینشی برخورد میکند و وضعیت سرمایهگذاری در داخل افغانستان چندان مساعد نیست: « حکومت به شکل گزینشی برای یکی دو نفر همه امکانات را فراهم میکند و دیگران را جواب میدهد. با آنکه حکومت افغانستان تلاش کرد اقتصاد کشور را سروسامان دهد اما این کار نتیجهی برعکس داد و در پی مداخلهی حکومت، بخش خصوصی آسیب جدی دید. کابل بانک و صافی ایرلاین سقوط کرد و کامایر نیز در آستانهی سقوط است. قرار بود از لحاظ تولید سمنت خودکفا شویم، اما حکومت با لغو قراردادها، کارخانههای تولید سمنت را از کار انداخت.»
آقای حافظی استدلال میکند که در کنار نبود سیاستهای مدون اقتصادی خروج بخش بزرگی از نیروهای خارجی در سال 2014 از افغانستان و فساد اداری سبب شد که میلیاردها دالر از افغانستان خارج شود و اقتصاد کشور صدمه ببیند.
به باور آقای حافظی حکومت افغانستان برای اینکه بتواند زمینهی جذب دوبارهی سرمایه را در افغانستان فراهم کند، باید برنامههای مشخص و مدون حمایت از بخش خصوصی را روی دست گیرد و فساد اداری را ریشهکن کند.
آقای حافظی ابراز امیدواری میکند که اگر برای ورود سرمایههایی که در خارج از کشور در اختیار افغانها است، زمینهسازی شود، در 10 سال آینده افغانستان از کشورهای همسایه پیشی خواهد گرفت.
پس از سقوط رژیم طالبان و روی کار آمدن نظام جدید، شمار زیادی از بازرگانان و سرمایهگذاران افغان که در خارج از کشور به فعالیتهای تجاری و صنعتی مشغول بودند به وطن برگشتند و در بخشهای مختلف سرمایهگذاری کردند.
ورود نیروهای ناتو و امریکایی به افغانستان، پای آقای فیض را به زداگاهش کشاند. او در سال 2001 قرارداد انتقال تجهیزات نیروهای ناتو از روسیه به افغانستان را به دست آورد. آقای فیض با منتقلکردن بخشی از تجهیزات نیروهای ناتو از روسیه به افغانستان، رسما وارد بازار کار در افغانستان شد. فعالیتهای بازرگانی وی در داخل افغانستان بیشتر در حوزهی ساختمان متمرکز بوده است. شرکت ساختمانی فیض گروپ در داخل افغانستان صدها کیلومتر جاده ساخته و چندین میدان هوایی را نیز تعمیر کرده است.