نامزدان حزبی؛ پرطمطراق در تبلیغات، کم‌فروغ در محبوبیت

نامزدان حزبی؛ پرطمطراق در تبلیغات، کم‌فروغ در محبوبیت

انتخابات پارلمانی پیشرو، عمدتا میدان رزم سیاسی احزاب یا نامزدانی با خط فکری احزاب و کاندیداهای نوظهور و مستقل است. به همین دلیل انتخابات ۲۸ میزان، آزمون سخت و روز گزینش دشوار برای مردم  افغانستان است. بریدن از احزابی که در چند دهه‌ی اخیر بر زندگی مردم تأثیر گذاشته و اعتماد به نیروی جوانی که هنوز امتحان پس نداده، انتخاب را برای مردم سخت‌تر کرده است.

اطلاعات روز با پنج شهروند در پنج حوزه‌ی انتخاباتی گفت‌وگو کرده و از آنان پرسیده است که در آن حوزه‌ها کاندیداهای حزبی چقدر محبوبیت دارند و در افکار عمومی نسبت به کاندیداهای مستقل چه جایگاهی دارند.

به گفته‌ی مصاحبه‌شوندگان در اکثر حوزه‌ها، به استثنای حوزه‌‌ی انتخاباتی ولایت بلخ، کاندیداهای حزبی در میان مردم محبوبیت چندانی ندارند و فضای عمومی متمایل به کاندیداهای مستقل است.

جواد عمید، فعال مدنی و باشنده‌ی ولایت هرات، می‌گوید که در هرات همه‌ی کاندیداها خودشان را مستقل معرفی می‌کنند: «چون احزاب سیاسی وجهه‌ی خوبی میان مردم ندارند. شماری از کاندیداها هرچند از سوی یک حزب خاص حمایت می‌شوند، اما خود را به عنون نامزد متسقل جا می‌زنند. روحیه‌ی جمعی در سطح شهر هرات این است که به کاندیداهای مستقل رأی بدهند.» به گفته‌ی آقای عمید، در ولسوالی‌ها و روستا‌ها اما قضیه فرق می‌کند و نگاه مردم به انتخابات قومی و حزبی است.

ذبیح‌الله زمری، باشنده‌ی شهر جلال‌آباد، مرکز ولایت ننگرهار است. آقای زمری می‌گوید که افکار عمومی در ولایت ننگرهار از نامزدان مستقل حمایت می‌کند. به گفته‌ی وی کاندیداهایی که از طرف احزاب حمایت می‌شوند، نیز خود را مستقل جا زده‌اند. زیرا به قول وی نگاه مردم نسبت به احزاب مثبت نیست: «احزاب فعلی در سایه‌ی تفنگ قدرت گرفته‌اند و حالا می‌خواهند که سیاست کنند. در رأس این احزاب افراد و اشخاصی اند که در جنگ‌های داخلی و تخریب شهرها دست باز داشته‌اند. آنان امتحان‌شان را داده‌اند و مردم افغانستان از آنان گریزان می‌باشند.»

به نظر می‌رسد که مردم در ولایت کندهار نیز مثل ولایت‌های دیگر از کاندیداهای مستقل و جوان حمایت می‌کند. عطاالله عطا، باشنده‌ و فعال مدنی از ولایت کندهار به روزنامه‌ی اطلاعات روز می‌گوید که مردم از کارکرد نمایندگان قبلی راضی نیستند و به کاندیداهای احزاب نیز رأی نمی‌دهند: « در حوزه‌‌ی کندهار احزاب سیاسی هیچ محبوبیتی ندارند. مردم از شش الی ۱۰ کاندیدای مشخص جوان و با برنامه حمایت می‌کنند و تلاش دارند آنان را به پارلمان بفرستند.»

محمد احمدی، فعال مدنی و باشنده‌ی ولایت بامیان است. او می‌گوید مردم در بامیان توجه چندانی به احزاب ندارد و در اکثر موارد رأی مردم بر اساس منطقه و روستا به صندوق ریخته خواهد شد و در برخی موارد هم شخصیت و کاریزمای خود کاندیداها مطرح است.

رزقا یفتلی، فعال مدنی از کابل می‌گوید که در پایتخت شمار افرادی که خودشان را از آدرس یک حزب کاندیدا کرده‌اند، محدود است. او معتقد است که به جز از افرادی که عضویت احزاب را گرفته است، متباقی مردم به کاندیداهای احزاب رأی نمی‌دهند. به باور وی مردم در پایتخت خاطره‌ی خوشی از احزاب جهادی-سیاسی ندارد.

در ولایت بلخ اما به صورت استثنایی میزان محبوبیت نامزدان حزبی با نامزدان مستقل برابری می‌کند. داکتر محمد افضل حدید، رییس شورای ولایتی بلخ می‌گوید که هرچند نگاه مردم در مورد احزاب جهادی-سیاسی نسبت به گذشته عوض شده است، اما هنوز احزاب به عنوان وزنه‌های سنگین سیاسی در این ولایت مطرح اند. به گفته‌ی او، به ترتیب سه حزب جمعیت، جنبش و وحدت اسلامی از احزاب بانفوذ در بلخ می‌باشند. او می‌گوید جو انتخاباتی طوری به نظر می‌رسد که ممکن رأی مردم میان کاندیداهای احزاب و کاندیداهای مستقل ۵۰-۵۰ تقسیم ‌شود.

احزاب سیاسی: در میان مردم نفوذ فعال و گسترده داریم

احزاب سیاسی اما هرکدام ادعا می‌کنند که از پایگاه و جایگاه قوی اجتماعی برخوردار اند و اگر انتخابات عادلانه و عاری از تقلب برگزار شود، شمار زیادی از کاندیداهای همسو با احزاب جهادی-سیاسی به پارلمان بعدی راه خواهند یافت.

حزب اسلامی به رهبری گلبدین حکمتیار -که نزدیک به دو سال می‌شود به روند صلح پیوسته است- در انتخابات پیشرو بیش از ۱۰۰ کاندیدا دارد. نادر افغان، سخنگوی حزب اسلامی می‌گوید که اگر انتخابات مطابق طرح احزاب پیش می‌رفت و تمام خواست‌های احزاب برآورده می‌شد، حزب اسلامی بیشترین کرسی را در پارلمان آینده به دست می‌آورد. با آن هم او ابراز امیدواری می‌کند در صورتی که انتخابات پارلمانی پیشرو به بن‌بست تقلب نخورد، بیشترین رأی را کاندیداهای حزب اسلامی به دست خواهند آورد.

هیأت رهبری حزب جمعیت اسلامی افغانستان اما تصمیم گرفته است که در این انتخابات، هیچ فردی را از نشانی این حزب به عنوان نامزد معرفی نکند. نور رحمان اخلاقی، از اعضای این حزب می‌گوید که کاندیدای حزبی و مستقل هیچ تغییر حقوقی‌یی به میان نمی‌آوردند: «هیأت رهبری حزب جمعیت تصمیم گرفت که هیچ کاندیدایی نداشته باشد.» با آن‌هم او می‌‌گوید که شمار کاندیداهای که با حزب جمعیت هم‌سو اند، به بیش از ۲۰۰ نفر می‌رسد. به گفته‌ی آقای اخلاقی، پس از آنکه کمیسیون انتخابات اعلام کرد که در روز رأی‌دهی از سیستم بایومتریک کار می‌گیرد، امیدواری‌ها و خوشبینی‌ها از راه‌یابی شمار زیاد نامزدان همسو با حزب جمعیت در پارلمان آینده، بیشتر شده است.

حزب وحدت اسلامی مردم افغانستان از ۱۵ ولایت ۲۳ کاندیدا دارد. انجنیر ضیا، مسوول انتخابات این حزب می‌گوید که بیش از نیمی از کاندیداهای حزب وحدت به پارلمان راه می‌یابند. به گفته‌ی وی، در انتخابات گذشته از ۱۸ کاندیدای این حزب ۱۰ تن آنان به مجلس راه یافته‌ بودند.

حزب جنبش اسلامی افغانستان -که در حوزه‌ی شمال به عنوان حزب بانفوذ مطرح است- امسال از ۱۶ ولایت کشور ۴۵ کاندیدا دارد. بشیر احمد ته‌ینج، از اعضای ارشد حزب جنبش می‌گوید که آنان در نظر دارند در پارلمان بعدی ۲۰ درصد از کرسی‌های پارلمان و یک کرسی هیأت اداری را از آن خود کند: « ما امیدواریم به‌رغم تمامی مشکلات، نمایندگان بیشتری نسبت به گذشته، به مجلس بفرستیم. ما برای سرنوشت و تثبیت هویت [خویش] مبارزه کرده‌ایم و در واقع تاریخ مردم را یک بار دیگر زنده کرده‌ایم. دلیل اینکه مردم از حزب جنبش حمایت می‌‌کنند، همین است.»

به گفته‌ی او، در مجلس گذشته از آدرس حزب جنبش اسلامی ۱۳ تا ۱۴ نفر به مجلس نمایندگان راه یافته بودند و سه چهار نماینده‌ی دیگر نیز با حزب جنبش هم‌سو بودند.

کارشناسان به این باور ‌اند که اکثر احزاب در افغانستان بر اساس انگیزه‌ها و تعلق‌های قومی، سمتی یا مذهبی شکل گرفته‌اند.

سید محمد فقیری، استاد دانشگاه معتقد است که تأثیرگذاری و جایگاه احزاب در میان مردم چندان مطلوب نیست و مردم نسبت به احزاب نگاه مثبتی ندارد: «شانس کاندیداهای که خودشان را از آدرس یک حزب کاندیدا کرده‌اند کم است و اگر شماری از آنان هم به مجلس راه یافتند، بیشتر به دلیل کاریزما و محبوبیت شخصی‌شان بوده است، نه اینکه به حزبی تعلق داشته‌اند.»

به گفته‌ی آقای فقیری، احزاب سیاسی‌یی که در رأس آن چهره‌های جهادی قرار دارند، پایگاه اجتماعی سنتی داشته‌اند و با ارزش‌های نوینی که جوانان به آن باور دارند، سازگار نیست. او استدلال می‌کند که بر اساس آمارهای رسمی ۶۵ درصد جمعیت کشور را جوانان تشکیل می‌دهند؛ جوانانی که در زمان شکل‌گیری و تولد احزاب سیاسی یا کودکان خردسال بودند یا هنوز به دنیا نیامده بودند و اکنون با ارزش‌های احزاب سیاسی چندان موافق نیستند.

آقای فقیری معتقد است که زیست اجتماعی نسل نو نسبت به زیست اجتماعی دورانی که احزاب سیاسی در آن تولد شده بودند، تفاوت فاحش دارد: «اکنون ارزش‌ها عوض شده است. حالا کسی برای رهبر یک حزب از جان خود نمی‌گذرد و خود را قربانی نمی‌کند.»

آقای فقیری معتقد است که احزاب سیاسی، به دو دلیل محبوبیت خود را در میان مردم از دست داده‌اند: اول به این دلیل که آنان کارنامه‌ی مثبت و مؤثر نداشته‌اند؛ دوم اینکه اکثر احزاب موجود در افغانستان وابسته به یک فرد است، نه به یک ساختار و تشکیلات منظم حزبی: «در افغانستان وقتی که یک فرد یک اشتباه می‌کند، با خود تمام ساختار را به بی‌راهه و انحراف می‌کشاند. به باور من یک سازمان به جای اینکه یک رییس قوی داشته باشد، باید اعضای قوی داشته باشد. رییس باید یک فرد متوسط باشد.»