حمدالله محب، مشاور شورای امنیت ملی افغانستان، در یک گفتوگو با طلوع نیوز، گفته است که اگر حکومت افغانستان بتواند تا چهار ماه آینده، ارتش را در وضعیت تهاجمی که اکنون قرار دارد، نگه دارد، کمر طالبان در جنگ میشکند. او همچنان گفته است که از ادعاهایش در مورد زلمی خلیلزاد نمایندهی ویژهی ایالات متحده برای صلح افغانستان دفاع میکند و تلاشهای او در مذاکره با طالبان برای استقرار صلح در افغانستان ناکام است. چند ماه قبل، حمد الله محب، زلمی خلیلزاد را متهم کرده بود که در لفافهی مذاکرات صلح با طالبان، در پی دستیابی به قدرت در افغانستان است. آقای محب، گفتوگوهای صلح میان طالبان و احزاب و چهرههای سیاسی عمدتا مخالف رییسجمهور غنی در مسکو و روابط کشورهای همسایه با طالبان را تهدیدی برای امنیت ملی افغانستان خوانده است.
فارغ از اینکه ادعاها و سخنان مشاور شورای امنیت ملی افغانستان، چقدر درست یا نادرست است و چه مجالی برای نقد و بررسی دارد، این مصاحبهی آقای محب، نشان میدهد که با گذشت هر روز، شکافها و اختلافنظرها میان طرفهای درگیر در مذاکرات صلح افغانستان بیشتر میشود.
ایالات متحده بهعنوان رهبری ائتلاف جهانی ضدتروریزم در جنگ افغانستان و بزرگترین حامی مالی و سیاسی نظام قانون اساسی کشور ما، بخش بزرگی از رهبری مذاکرات صلح با طالبان را بر عهده دارد. مذاکرات صلح افغانستان، با ورود ایالات متحده به گفتوگو با نمایندگان طالبان در قطر کلید خورد. شاید تعبیر دقیقتر این باشد که ایالات متحده تأثیرگذارترین طرف درگیر در منازعه و مصالحهی افغانستان است. از سخنان حمدالله محب در مورد زلمی خلیلزاد که چند ماه قبل گفته بود و به تیرگی روابط میان ایالات متحده و مشاوریت شورای امنیت ملی افغانستان منجر شد و سپس تکرار آن در جدیدترین گفتوگوی آقای محب با طلوع نیوز، برمیآید که حکومت افغانستان با ایالات متحده، در خصوص مذاکرات صلح افغانستان، اختلافات عمیق و جدی دارد. حکومت افغانستان، به هر میزانی که تصور میشود سهم چندانی در بازی مصالحه و منازعهی افغانستان ندارد؛ در نهایت، تنها نهاد مشروع اعمال قدرت و ادارهی امور کشور است و نقش قابل توجهی در مذاکرات صلح افغانستان دارد. بزرگترین بازیگر جنگ و صلح افغانستان با حکومتی که در این کشور بر سر کار است، در تقابل آشکار قرار گرفته است. از سال 2015 به اینسو، رقبا و ای بسا دشمنان استراتیژیک ایالات متحده روابطشان با گروه طالبان را آغاز و مستحکم کرده است. روسیه و جمهوری اسلامی ایران، روابط تنگاتنگی با گروه طالبان دارند و این روابط تأثیر قابل توجهی بر دوام جنگ یا استقرار صلح در افغانستان میگذارد. جمهوری اسلامی ایران در خصوص پروسهی صلح افغانستان با ایالات متحده اگر در تقابل تمامعیار نباشد، دستکم بهصورت عمیق اختلاف نظر دارد. روسها، پس از مذاکرات صلح دوحه، مذاکرات صلح مسکو را با اشتراک نمایندگان طالبان و چهرههای سیاسی مخالف رییسجمهور غنی، آغاز و برگزار کردند. حکومت وحدت ملی، در مذاکرات صلح افغانستان با امریکاییها اختلافنظرهای جدی دارند و به ادعای مشاور شورای امنیت ملی آن، این مذاکرات محکوم به ناکامی است. در مواجهه با روسها، حکومت وحدت ملی از اختلافنظر فراتر رفته و مشاور شورای امنیت ملی آن، مذاکرات صلح مسکو را تهدیدی برای امنیت ملی کشور تفسیر میکند. در بعد داخلی، طالبان هیچ تمایلی به گفتوگو با نمایندگان حکومت وحدت ملی ندارد و ترجیح میدهند با اپوزیسیون حکومت گفتوگو کنند. اپوزیسیون، به کاهش عملیاتهای نظامی بر طالبان و افزایش تماسهای دیپلماتیک با نمایندگان این گروه تأکید میکند، اما حکومت ارتش و دیگر نهادهای امنیتی را در حالت تهاجمی قرار داده و از چهار ماه به اینسو، حملات و عملیاتهای نظامی بر مواضع طالبان آغاز و شدت گرفته است. سطح اختلاف میان حکومت و اپوزیسیون در خصوص مذاکرات صلح افغانستان، آنقدر بالاست که دو طرف همدیگر را به تخریب روند صلح و تهدیدکردن امنیت ملی کشور متهم میکنند.
چنین بهنظر میرسد که با گذشت هر روز، گسست اجماع نظر میان طرفهای بینالمللی، منطقهای و داخلی منازعه و مصالحهی افغانستان در خصوص پروسهی صلح، شدت میگیرد. دشوار است که تصور کنیم پروسهای به پیچیدگی و حساسیت مذاکرات صلح افغانستان، بدون خلق دستکم حداقل اجماع نظر میان طرفهای دخیل در آن، به نتیجهی مثبت یا دستکم پیشرفت چشمگیر برسد. راه حلی جز کوتاهآمدن طرفها در خصوص موارد مورد اختلاف و دستیابی به توافقات و اجماع نظرهای حداقلی در خصوص چگونگی تحقق روند صلح افغانستان وجود ندارد. در صورت دوام این وضعیت، بهنظر میرسد مذاکرات صلح افغانستان که اکنون میان طرفها جاریست، صرفا بخشی از دوام جنگ باشد و امید بستن به استقرار صلح، آب در هاون کوبیدن است.