ضرورت بررسی یک ادعا؛ آیا چین به طالبان مشروعیت می‌دهد؟

ضرورت بررسی یک ادعا؛ آیا چین به طالبان مشروعیت می‌دهد؟

به نقل از مولوی عبدالسلام حنفی، معاون اداری دفتر سیاسی، عضو شورای رهبری و هیأت مذاکره‌کننده‌ی طالبان، در یک گفت‌وگوی تلفنی که فایل صوتی آن در اختیار اطلاعات روز قرار گرفته است، هیأتی 13نفره از مقامات بلندرتبه‌ی این گروه به سرپرستی ملا برادر، معاون سیاسی طالبان، هفته‌ی پیش به چین رفته است. آقای حنفی ادعا می‌کند که هیأت مذاکره‌کننده‌ی طالبان در این سفر، از طرف مقامات عالی‌رتبه‌ی چین و به‌صورت مشخص نماینده‌ی ویژه‌ی این کشور در امور افغانستان و پاکستان، با «توجه خاص» به گرمی استقبال شده و موضوع گفت‌وگو میان دو طرف، «تعلقات دوجانبه»، «پروژه‌های اقتصادی چین در افغانستان و منطقه» و پروسه‌ی صلح افغانستان بوده است. آقای حنفی ادعا می‌کند که هدف این گروه از سفر هیأت‌های سیاسی‌شان به کشورهای منطقه و مشخصا سفرشان به چین، «ایجاد روابط نزدیک با کشورهای منطقه و فرامنطقه‌ای»، «اهداف امارت اسلامی طالبان در آینده»، «پایان دادن به اشغال» و «ارایه‌ی توضیح در مورد اهداف امارت اسلامی طالبان به کشورهای منطقه» است.

ادعاهای عبدالسلام حنفی معاون اداری دفتر سیاسی و عضو شورای رهبری طالبان در مورد سفر هیأت 13 نفره‌ی این گروه به چین از چند جهت می‌تواند بررسی شود.

یکم: فرض نخست این است که ادعاهای آقای حنفی، نادرست و در راستای تبلیغات رسانه‌ای هدفمند این گروه برای بهبود موضع دیپلماتیک و مشروعیت‌بخشی به قدرت نظامی و سیاسی‌شان باشد. به فرض نادرست و تبلیغاتی‌بودن این ادعاها، حکومت افغانستان می‌باید پس از ایجاد تماس‌های دیپلماتیک با کشور چین و دریافت اطمینان از غلط‌بودن این ادعاها، مبتنی بر استراتیژی‌های رسانه‌ای و ارتباطات عامه‌اش، از طریق شعبات سخن‌گویی و مطبوعاتی، غلط و تبلیغاتی‌بودن این ادعاها را توضیح دهد. فارغ از بعد نظامی جنگ‌ها، یکی از مهم‌ترین عرصه‌ها، مقابله و جنگ رسانه‌ای و تبلیغاتی است. به‌نظر می‌رسد با توجه به قیاس حجم منابع مالی و بشری که شعبات سخن‌گویی و رسانه‌ای نهادهای حکومت و گروه طالبان در اختیار دارد، بخش رسانه و تبلیغات طالبان، گوی سبقت را از حکومت افغانستان ربوده و در این عرصه موفق‌تر عمل کرده است. حکومت افغانستان باید مبتنی بر استراتیژی‌های مشخص و مدون رسانه‌ای و تبلیغاتی (اگر داشته باشد) این‌گونه تلاش‌های رسانه‌ای هدفمند طالبان را خنثا کند. چنین تلاش‌های اغلب موفق طالبان در جنگ‌های رسانه‌ای و تبلیغاتی، به قطع به بهبود مواضع دیپلماتیک و رسانه‌ای آن‌ها می‌انجامد که کم‌تر از موفقیت‌های نظامی این گروه در میدان‌های جنگ نیست.

دوم: فرض دوم، درست‌بودن ادعاهای آقای حنفی است. اگر این ادعاها درست باشد، حکومت افغانستان باید به‌صورت رسمی به نهادهای دیپلماتیک چین در کابل، اعتراض کند. چین باید پاسخ بگوید که براساس ادعاهای آقای حنفی، چرا با ارسال نماینده‌ی خاص‌اش برای پاکستان و افغانستان به دیدار هیأت طالبان و با «توجه خاص» از هیأت این گروه به گرمی استقبال می‌کند، چه «روابط دوجانبه»ای با یک گروه اگرنه تروریستی که دست‌کم شورشی در افغانستان دارد و بر چه مبنا و عرف دیپلماتیک، در مورد پروژه‌های اقتصادی‌اش در افغانستان و منطقه با یک گروه شورشی به گفت‌وگو می‌پردازد. بر مبنای اصول و عرف‌های دیپلماتیک، مذاکره در مورد پروژه‌های اقتصادی یک کشور در خارج از خاک‌اش، باید در چارچوب روابط دولت با دولت صورت بگیرد. اگر این ادعاها درست باشد، چین به‌عنوان همسایه‌ی افغانستان، آشکارا به گروه شورشی طالبان نه‌تنها مشروعیت یک دولت منتخب را داده که این گروه را بر نظام سیاسی جدید و مشروع افغانستان سوار کرده است. وقوع چنین رخدادهایی اگر پایان نیابد، سقوط نظام سیاسی جدید و مشروع افغانستان، پیروزی نظامی و سیاسی طالبان و استیلای این گروه بر کشور، نه تنها نامحتمل نیست که می‌تواند عملا اتفاق بیفتد.

سوم: به فرض درست‌بودن این ادعاها، اگر حکومت وحدت ملی نتواند به چین اعتراض کند و این کشور و دیگر کشورهای منطقه را از ایجاد و دوام روابط گسترده در حد روابط دولت-دولت با گروه شورشی طالبان، منصرف نکند، در واقع توانایی حفاظت از مشروعیت و اقتدار نظام قانون اساسی افغانستان را ندارد و شایسته‌ی اعمال قانونی قدرت در افغانستان نیست. رییس‌جمهور غنی همواره ادعا کرده است که حکومت‌اش اکنون موفق به ایجاد روابط دولت با دولت در مناسباتش با کشورهای منطقه شده است. در جدیدترین ادعاهای رییس‌جمهور غنی در کنفرانس شانگهای، او ادعا کرد که در صدد ایجاد اجماع منطقه‌ای در خصوص پروسه صلح افغانستان است و این روند عملا جریان دارد. اگر ادعاهای آقای حنفی درست باشد، رییس‌جمهور غنی چگونه ادعای ایجاد روابط دولت‌محور با کشورهای منطقه و ایجاد اجماع منطقه‌ای برای صلح افغانستان را جار می‌زند، وقتی نمایندگان سیاسی طالبان در سفر به چین، با مقامات این کشور در خصوص «تعلقات دوجانبه»، «پروژه‌های اقتصادی چین در افغانستان و منطقه»، «اهداف امارت اسلامی طالبان در آینده» و موضوعات مشابه گفت‌وگو می‌کنند؟