- گلحسن محمدی
جیمز دوبینس، نمایندهی ویژهی آمریکا در افغانستان پس از حملهی یازدهم سپتامبر، نویسندهی کتاب «پس از طالبان» است. او قبل از اعزام به افغانستان در کشورهای آفریقایی و بعضی از ممالک آسیایی مانند عراق دپلمات و سفیر ایالات متحده آمریکا بوده است. آخرین و بهگفتهی خودش پرماجراترین ماموریت وی ایجاد زمینهی حکومت دموکراتیک پس از سقوط طالبان در افغانستان بوده است. کتاب «پس از طالبان» با عنوان فرعی «ملتسازی در افغانستان» محصول مأموریت پرمخاطره و نفسگیر جیمز دوبینس در کنار کمک به تشکیل یک حکومت مردمی، مبنی بر ایجاد ثبات امنیتی و اقتصادی در افغانستان است. کتاب «پس از طالبان» روایت روشن و دستاول از رویدادهای جنجالی سیاست افغانستان پس از سقوط رژیم طالبان است که نویسندهی آن از دپلماتهای برجسته و فرستادهی ویژهی آمریکا در افغانستان بوده است.
در یازدهم سپتامبر سال 2001 گروه تروریستی القاعده بالای برجهای دوگانهی «مرکز تجارت جهان» حمله میکند و مرگ هزاران تن را در نیمی از روز رقم میزند. پس از این حملهی شوکآور، آمریکا تهدید تروریزم را در خاک خود احساس میکند و رد پای تروریستان را تا مرزهای افغانستان دنبال میکند. پنتاگون و کاخ سفید بهصورت جدی وارد عمل میشوند و دپلماتهای کارکشته و به تعقیب آن نیروهای تجسسی و نظامی خود را در افغانستان که تازه سقوط رژیم طالبان را تجربه کرده، سرازیر میکنند.
آمریکا و جبههی متحد اسلامی-ملی برای نجات افغانستان «Northern Alliance»
وقتی آمریکا راه خود را تا داخل افغانستان باز میکند، برای مبارزه با تروریزم مصممِ آبادی و ایجاد ثبات امنیتی و اقتصادی افغانستان میشود. نویسنده معتقد است که برای تشکیل حکومت دموکراتیک در کشوری که بهتازگی از امارت طالبان خلاصی یافته است، آمریکا «جبهه متحد اسلامی-ملی برای نجات افغانستان» را بهعنوان گزینهی مناسبی برای همکاری برمیگزیند. این جبههی ملی متشکل از چهار قوم عمدهی کشور است و در رس آن برهانالدین ربانی، عبدالله عبدالله، یونس قانونی، قسیم فهیم و عبدالرشید دوستم است که هدف اتحاد آنها با یکدیگر شکست طالبان بوده است. جیمز دوبینس نویسندهی کتاب بهدستور کاخ سفید با همراهی مامورین سیآیای (C.I.A) وارد افغانستان میشود تا دو کار برجسته را ممکن سازد: بنیان نهادن پایههای حکومت مردمی و محو تروریزم در افغانستان. ماموریت نخست آمریکا پس از پیروزی حامد کرزی در انتخابات سال 2004 پایان مییابد، اما دومین ماموریت آن تا هنوز که هجده سال از جهد و جد آمریکا جهت محو تروریزم در افغانستان میگذرد، صورت نپذیرفته است.
حامد کرزی؛ مناسبتترین گزینه
جیمز دوبینس در نخستین فصلهای کتابش به حامد کرزی در عهدهدارشدن ریاست جمهوری افغانستان اشاره کرده و ادعا میکند که در میان سران «جبههی متحد اسلامی برای نجات افغانستان» او دقیقترین چهرهای است که هم پشتوانهی مردمی دارد و هم کشورهای همسایهی افغانستان مخصوصا پاکستان و ایران وی را بهحیث زعیم افغانستانِ پساطالبان میپذیرند. نویسنده بهعنوان فرستادهی ویژهی آمریکا وقتی در ارتباط به حامد کرزی جلسههای در داخل کشور تدویر میکند، داکتر عبدالله، یونس قانونی و فهیم بهصورت یکدست حامد کرزی را پیشنهاد میکنند. جیمز دوبینس میگوید که متحدین کرزی بهدلیل اینکه او حمایت آمریکا و کشورهای همجوار را با خود دارد، از همهی آنها در انتخابات آینده سبقت خواهد گرفت و اگر از کرزی پشتیبانی کنند در حکومت جدید شرکای سیاسی او خواهند شد؛ بنابراین بهتر است در کنار او باشند تا در مقابل با وی.
کنفرانس بُن
آمریکا با هماهنگی سازمان ملل متحد، کنفرانسی در ماه دسامبر سال 2001 جهت کسب رضایت تمام اقوام افغانستان مبنی بر ایجاد حکومت انتقالی در شهر بُن آلمان برگزار میکند. جیمز دوبینس در فصل مربوط به این کنفرانس مدعی میشود که برهانالدین ربانی با برگزیدن حامد کرزی بهعنوان رییس حکومت انتقالی مخالف بود و علت مخالفت ربانی پشتونبودن کرزی تلقی شده است. پس از چانهزنی خلیلزاد و نمایندگان سازمان ملل با ربانی، وی با انتخاب کرزی موافقت میکند. دوبینس در کنفرانس بُن با مجاهدین که سران سیاسی افغانستان بودند، بر سر ایجاد حکومت انتقالی توافق میکند و ضمن رضایت سیاسیون افغانستان، همکاری کشورهای اعضای سازمان ملل و آمریکا با حکومت جدید را اعلام میکند. نویسنده با اشاره به کرسیهای بلند دولتی بهطور غیرمستقیم اشاره میکند که داکتر عبدالله، یونس قانون و قسیم فهیم در بدل تصاحب وزارتهای مانند وزارت دفاع و وزارت داخله در کنفرانس بُن و لویهجرگه برای پشتیبانی حامد کرزی کارت سبز نشان دادند. در کنفرانس بُن برگزاری لویهجرگه نیز تصویب میشود که در ماه جولای سال 2002 افتتاح شد. در لویهجرگه حامد کرزی رییس حکومت انتقالی تعیین میشود که پس از آن در انتخابات سال 2004 کرزی با گرفتن بیش از 55 درصد رای، نخستین رییس جمهور افغانستان پس از طالبان معرفی شد.
برگشت طالبان
در آخرین فصل کتاب، جیمز دوبینس با نوعی آیندهنگری به سیاستورزی افغانستان و کشورهای همسایهی آن، پیشبینی میکند که حالا طالبان صاحب حکومت افغانستان نیست و تسلطشان بر اکثر نقاط افغانستان به تحلیل رفته، اما آنها با حمایت پاکستان به فعالیتهایشان ادامه خواهند داد؛ زیرا پاکستان از اتحاد و روابط گروههای قومی غیرپشتون با هند میهراسد. نویسنده تلویحا میگوید که پاکستان در پی آن است تا میان پشتونها و دیگر گروههای قومی در بدنهی جامعه شکاف ایجاد کند تا از این طریق برای افغانستان فرصت نزدیکی با هند برقرار نشود. پاکستان با متوسلشدن به تروریزم و پروراندن طالبان در خاک خود، گسترهی تشنج و ناامنی را در افغانستان بسط میدهد و میکوشد میان افغانستان و هند بیشتر فاصله ایجاد کند تا خصومتاش را با هند از این مسیر ادامه دهد. در آخرین سطرهای کتاب، دوبینس میگوید که افغانستان هیچگاه یک کشور خودمختار نخواهد شد زیرا ثبات امنیتی و اقتصادی همواره در این سرزمین تحت تهدید قرار دارد. در ادامه ادعا میکند که افغانستان فقط در صورتی به صلح دست مییابد که کشورهای منطقه حمایت کامل و صادقانهی خود را از این کشور اعلان کنند.