حملهی تروریستی دیروز طالبان در غزنی باز هم از غیرنظامیان قربانی گرفت. بیشتر قربانیان این رویداد افراد ملکی و دانشآموزان مکتب هستند. طالبان مسئولیت این حمله را بر عهده گرفتهاند. حملهی در جایی صورت گرفته که متن زندگی مردم است. به گفتهی مقامهای وزارت معارف دستکم سه مکتب در این حمله آسیب دیده است. همچنین در حملهی هفتهی پیش در کابل که طالبان آن را راه اندازی کردند، بیشتر قربانیان دانشآموز و افراد ملکی بودند.
طالبان در آستانه و در نخستین روز مذاکرات بینالافغانی در قطر نشان دادند که به هیچ ارزشی انسانی پایبند نیستند. حمله بر غیرنظامیان و کودکان هیچ توجیهی ندارد، بلکه جنایت جنگی است. این نشان میدهد که گروه طالبان در گفتوگوهای صلح صادق نیست. این حملههای مرگبار که قربانی اصلی آن مردم افغانستان است، معنای بیشتر غیر از امتیازگیری ندارد. معنای دیگری آن اشتباه بنیادی طالبان است که انتظار پیروزی از راه جنگ را دارند. طالبان باید به این درک رسیده باشند که جنگ 40 ساله افغانستان راه حل نظامی ندارد. تنها راه حل بیرونرفت از این مشکل گفتوگوهای سیاسی است. در سایهی حملات مرگبار و تلفات سنگین غیرنظامیان گفتوگوی سیاسی معنایی ندارد. یا دستکم صلح در زیر آتش جنگ به نتیجه نمیرسد. طالبان هر روز از مردم افغانستان قربانی میگیرد. این گروه چگونه انتظار دارند در آینده شریک قدرتی باشند که پایههای آن بر ارادهی مردم استوار است. نتیجه و ادامهی این وضعیت برای طالبان نفرت بیش از پیش مردم افغانستان را به همراه خواهد داشت. مردم صلح میخواهند؛ اما نه به هر قیمتی. ماشین جنگی طالبان این روزها در چند ولایت افغانستان فعال است: هرات، غور، فاریاب و دایکندی.
از طرف دیگر دولت افغانستان مسئول تامین امنیت مردم است. نهادهای امنیتی در هنگامهی گفتوگوهای صلح نباید با سهلانگاری زمینهی باجخواهی و زیادهخواهی طالبان را ساده و قابل دسترس کند. این گروه انتظار دارد هم در میدان جنگ و هم در میدان سیاست پیروز باشد. این درک طالبان از جنگ در افغانستان بسیار اشتباه و ویرانگر است که با هدف قراردادن مردم به پیروزی خواهند رسید. حکومت وظیفه دارد دستکم در میدان جنگ ابتکار عمل را از طالبان بگیرد. دفتر رییسجمهور غنی با نشر اعلامیهای حملات دیروز غزنی را محکوم کرده و گفته است طالبان با کشتن مردم افغانستان نمیتوانند امتیاز بگیرند. محکومیت تنها کافی نیست. وظیفه دولت و دستگاه امنیتی سرکوب دشمن است.
از حدود یک سال به اینسو فصل تازه برای آوردن طالبان به میز گفتوگو از سوی امریکا روی دست گرفته شد. به همین هدف هفت دور مذاکرات فشردهی زلمی خلیلزاد، فرستادهی ویژهی امریکا برای صلح افغانستان با طالبان در قطر برگزار شد. هفتمین دور این مذاکرات هنوز پایان نیافته است. در میانهی هفتمین دور «گفتوگوی بینالافغانی» در حال برگزاری است. امیدواریها از به فرجامرسیدن این دور گفتوگو زیاد است. گفته میشود طالبان نرمش بیشتر از خود نشان داده است. دستکم حاضر شده با هیأتی گفتوگو کند که در ترکیب آن چهرههای کلیدی دخیل و نزدیک به حکومت، حضور دارند. پیش از این گروه طالبان حاضر نبود با افراد نزدیک و دخیل در حکومت دیدار کند. امریکا برای قانعکردن طالبان و آوردن این گروه به پای میز مذاکره، حساب هر کاری را کرده است. سفرهای پیهم مقامهای امریکایی و فضاسازی برای گفتوگو نمونهی از تلاشهای آمریکا است. حالا که ممکن است این تلاشها نتیجه دهد، امریکاییها باید از طالبان بخواهد که از هدف قراردادن مردم افغانستان دست بکشند. در حال حاضر رهبران سیاسی طالبان و برخی حامیان منطقهای این گروه، بیشترین حرفشنوی را از امریکا دارد. ایالات متحده نباید با نادیدهگرفتن خودسریهای طالبان، زمینهی شکست این مذاکرات را فراهم سازد. انتظار مردم افغانستان با ادامهی این وضعیت هم از هیأت افغانستان و هم از زلمی خلیلزاد این است که گفتوگوهای صلح را متوقف کند. در سایهی چنین وضعیت رسیدن به صلح پایدار ممکن نیست. نظرما این است در یکسو گفتوگوهای صلح در قطر و در سوی دیگر کشتار مردم توسط طالبان در افغانستان قابل جمع نیست.