روز نخست کارزارهای انتخاباتی با گردهمایی دستکم دو تکت مطرح انتخاباتی در کابل و برخی از ولایتها همراه بود؛ تکت انتخاباتی دولتساز به رهبری اشرف غنی و تکت انتخاباتی ثبات و همگرایی به رهبری داکتر عبدالله عبدالله. شماری دیگر از تکتهای انتخاباتی به نشر اعلامیه بسنده کردند. اما یک چیز در صحبتها و اعلامیهها مشترک است؛ شعارهای بزرگ و غیرعملی. شعاردادن آسان است، مردم اما برنامه و عمل میخواهند.
انتخابات فصل تازه در بنبست کنونی است. از یکسو ناامنیهای روز افزون و از سوی دیگر مشکلات دولتداری، زندگی را برای مردم دشوار کرده است. مردم افغانستان در تجربههای انتخاباتی گذشته نشان دادهاند که هر نوع روند دموکراتیک را حمایت میکنند. این بار نیز مردم افغانستان چنین خواهند کرد. اما این بستگی دارد به رفتار نامزدان و تکتهای انتخاباتی. اگر نامزدان برای مردم در کمپینهایشان برنامه ارایه کنند، بدون شک مردم از انتخابات استقبال خواهند کرد. از اینرو سخن گفتن تنها از عدالت، تامین امنیت، همگرایی، دولتسازی و … دردی را دوا نمیکند. از طرفی، مشارکت فراگیر مردم در انتخابات بسیار مهم است. مردم پایه و اساس مشروعیت امروز انتخابات و فردای حکومت است. نباید برای بهدستآوردن رای مردم امنیت روانی آنها را نشانه گرفت. این کار نه به سود نامزدان است و نه کمکی به مشارکت فعالانهی مردم خواهد کرد. به همین دلیل، نامزدان انتخابات باید برنامه داشته باشند. منشور انتخاباتی نامزدان باید برای مردم روشن و قانعکننده باشد. فقر، ناامنی، گفتوگوهای صلح، عدالت و همبستگی سرفصلهای بسیار بزرگی است که باید با جزئیات و راهحلهای عملی به سمع مردم رسانده شود.
این سکه روی دیگری نیز دارد: مردم. طبیعی است که سیاستمداران در افغانستان و در زمان انتخابات برای بهدستآوردن رأی مردم به هرچیزی متوسل میشوند. فرقی نمیکند آن چیز وعده، شعار و حتا دامنزدن به مسایل قومی-سمتی باشد. یک معنای سیاست نیز همین است، رسیدن به هدف با هر وسیلهای ممکن. البته که این معنای درست سیاست نیست.
مردم دستکم سه انتخابات ریاستجمهوری را پشت سر گذاشته و این چهارمین تجربهی انتخاباتی مردم خواهد بود. انتظار این است که مردم شناخت دقیقی از وضعیت بهدست آورده باشند. در این دور مردم به تکتهایی پاسخ دهند که با برنامه به سراغ آنها میآیند. فراتر از این مردم در عمل باید نامزدان را مجبور کند که از برنامهی خود سخن بگویند. مردم نباید شکار شگردهای سیاسی شده و در دام بحثهای قومگرایی گرفتار شوند. در واقع اکنون نوبت مردم است. نامزدان مطرح این دور انتخابات مسئول خلق وضعیت کنونی افغانستاناند. مردم باید برعلاوهی که تصمیم بگیرند به چه کسی رای دهند، باید از آنان حساب هم بگیرند.
متاسفانه فرهنگ پاسخدهی به مردم در منطق سیاست افغانستان جایگاه چندانی ندارد. در گذشته هیچ سیاستمداری حاضر نشده به مردم پاسخ دهد. به همین دلیل بیباوری سیاسی در میان مردم بسیار زیاد است. بخشی از سرخوردگی سیاسی امروز مردم محصول برخورد اشتباه سیاستمداران به مطالبات مردم است. به این وضعیت باید نقطه پایان گذاشته شود. این کار با هوشیاری سیاسی مردم ممکن است.
انتخابات از هر جهت فرصت است؛ فرصت انتخاب درست، فرصت حسابگیری مردم از سیاستمداران و فرصت سروسامانبخشیدن به وضعیت آشفتهی افغانستان. و اکنون نوبت مردم است که در برخورداری از این فرصت چه میکنند.
در آخر، دو ماه فرصتی کمی برای شناخت نیست. نامزدان باید برنامههایشان را به مردم ارایه کنند. طرح دیدگاههای روشن در مناظرههای انتخاباتی لازم است. به نفع نامزدان است که بهجای رقابتهای منفیبه رقابت مثبت بپردازند. هیاهوی میانخالی رقابت انتخاباتی قطعا خریدار ندارد. در این دو ماه مردم میتوانند به دقت برنامههای نامزدان را قضاوت کنند و مبتنی بر آن تصمیم بگیرند. وقتی میگوییم نوبت مردم است، معنایش همین است.