پارادوکس طالبان

پارادوکس طالبان

حمله‌ی طالبان بر شهر قندوز در چنین شرایط و زمانی به‌معنای عدم تعهد این گروه به صلح و آرامش است. برای مردم افغانستان معنای روشن این نوع رفتار طالبان، بی‌اعتمادی به این گروه است. بدون شک در این حمله، آسیب جدی به مردم رسید. گروه طالبان جمعه‌شب حمله‌ی تهاجمی را از چهار سمت به شهر قندوز آغاز کرد. طالبان با حمله بر شهر در مناطق مسکونی مردم جابه‌جا شدند و از میان خانه‌های مردم بر نیروهای امنیتی آتش گشودند. براساس گزارش رسانه‌ها، بیش‌تر افراد که در جنگ قندوز زخمی شدند و آسیب دیدند، افراد غیرنطامی‌اند. این تعداد غیرنظامی در حدود 85 غیرنظامی گزارش شده است. روز شنبه شهر قندوز فلج شد. این کار باعث شد زندگی روزانه‌ی مردم فلج شود. ممکن است تا روزها زندگی در شهر قندوز به حالت عادی برنگردد. روشن است که گروه طالبان، برای رسیدن به یک دست‌آورد نظامی از هیچ تلاشی دریغ نمی‌کنند، هیچ خط قرمزی را نمی‌شناسد. تنها حمله بر قندوز نیست، در حال حاضر ماشین‌ جنگی طالبان در بسیاری از ولایت‌های افغانستان فعال است. از یک ‌طرف گفت‌وگو برای صلح و از طرف دیگر، جنگ برای دست‌آورد نظامی یک تناقض آشکار است در رفتار طالبان.

صلح با طالبان گفته می‌شود سمت‌وسویی یافته است. نهمین دور مذاکرات امریکا با طالبان به پایان رسید. زلمی خلیل‌زاد، نماینده ویژه‌ی آمریکا برای صلح در تویتی نوشته است که «ما در آستانه‌ی یک توافقی هستیم که خشونت را کاهش داده و راه را برای افغان‌ها خواهد گشود تا برای مذاکرات در مورد یک صلح باعزت و پایدار و یک افغانستان متحد و بااقتدار که ایالات متحده، متحدین و هیچ کشور دیگر را تهدید نکند، با هم بنشینند.» سخن‌گوی سیاسی طالبان در قطر نیز از توافق با امریکا بسیار خوش‌بین است. سهیل شاهین، در تویتی نوشته که دور نهم مذاکرات با طالبان با کامیابی به پایان رسید. خلیل‌زاد برای هماهنگی با حکومت افغانستان راهی کابل است. شواهد نشان می‌دهد که دو طرف توافق کرده و عملا دو دهه جنگ نفس‌گیر را پایان بخشیده است. اما آقای خلیل‌زاد باید بداند که طالبان تنها با امریکا نجنگیده‌اند، مردم افغانستان در طول این سال‌ها قربانی اصلی جنگ با طالبان بوده‌اند. تنها در پنج‌سال اخیر بیش از 45 هزار سرباز افغان در جنگ با طالبان کشته شده‌اند.

طالبان در قبال حمله‌ی دیروز خود بر قندوز باید پاسخ‌ دهند. امریکا و متحدان افغانستان نباید این رفتار دوگانه و مردم‌ستیز را نایده بگیرند. هرچند آقای خلیل‌زاد در واکنش به این حمله گفته است که از طالبان خواسته از این نوع حملات دست‌ بردارند، اما طالبان به‌راحتی حاضر نیستند از امتیاز در میدان جنگ دست بردارند. این رفتار طالبان از یک طرف، بدون شک روند صلح را آسیب می‌رساند؛ زیرا در این صورت هیچ مبنای بر اعتماد به این گروه باقی نمی‌ماند و حملات سنگین طالبان بر شهر و مناطق مسکونی، حسن نیت و صداقت این گروه در خصوص روند صلح را به نمایش می‌گذارد. از طرف دیگر، طالبان با راه‌اندازی چنین حملاتی در پی آن است که توانایی نظامی‌‌شان در مواجهه‌ی نظامی با نیروهای بین‌المللی و نیروهای امنیتی افغانستان را به نمایش گذاشته و به تبع آن، سعی کنند موضع‌شان در میز مذاکرات را تقویت کنند. روشن است که این استراتژی طالبان، نتیجه‌ی عکس خواهد داد و افکار عمومی در افغانستان بیش از گذشته در برابر این گروه تحریک خواهد شد.

نیروهای امنیتی در قندوز از فاجعه‌ی دیگر جلوگیری کردند. عملکرد روزگذشته نیروهای امنیتی قابل ستایش است. به‌دنبال این سرپرستان وزرات‌های دفاع و داخله نیز به قندوز رفتند. واکنش سریع و هماهنگی خوب باعث شد حمله‌ی برنامه‌ریزی‌شده‌ی طالبان با شکست مواجه شود. مقام‌های محلی می‌گویند، حمله‌ی طالبان به گونه کامل دفع شده است. عملکرد درست و مدیریت سازمان‌یافته در مهار جنگ قندوز دو پیام داشت: یک، طالبان با زور نمی‌توانند بر مردم افغانستان حکومت کنند. دست نیروهای امنیتی درمیان جنگ بالاتر است. دوم، مدیرست درست و هماهنگ رهبری با نیروهای امنیتی بسیار کارساز است. متاسفانه درگذشته این خلا باعث شد نیروهای امنیتی سختی‌های زیادی را متحمل شوند. با این همه، اما این انتقاد هنوز پابرجاست که مسئولان امنیتی در پیش‌گیری از جنگ و پیش از رسیدن طالبان در شهرها ناکام بوده‌اند.

نظر ما این است که در چنین زمان که همه به صلح امید بسته‌اند، جنگ و خشونت باید متوقف شود. ادامه این وضعیت به معنای دهن‌کجی طالبان به صلح و نادیده‌گرفتن مردم از سوی امریکا در روند صلح است. به صورت واضح باید طالبان پاسخ دهند که معنای این رفتار متناقض که در دوحه حرف از صلح و در افغانستان درصدد سقوط یک شهرند، چیست؟ وگرنه این پارادوکس معنایی ندارد. پیامد آن نیز تحریک افکار عمومی در افغانستان بیش از گذشته در برابر این گروه است.