منبع: نیشن/ انتونی لونشتاین +
ترجمه: حمید مهدوی
بخش اول
اتحاد جماهیر شوروی سابق، قبل از اشغال ناکام افغانستان، کشف کرد که این کشور سرشار از منابع طبیعی میباشد. در دهه1980، کارشناسان معادن شوروی نقشههایی را طرح کرده و دادهها را جمعآوری کردند که تا زمان ظهور طالبان در سازمان زمین شناسی افغانستان راکد بود. گروه کوچکی از زمین شناسان افغان، با ترس از این که ممکن است طالبان این ثروت را نابود کنند، این نقشهها را تا ورود نیروهای امریکایی در سال 2001 [در افغانستان] در خانههای شان پنهان کردند. در سال 2007، سازمان زمین شناسی ایالات متحده در مورد ذخایر معدنی موجود در افغانستان جامعترین مطالعات را انجام داد. یک یادداشت داخلی پنتاگون، بااشاره به این که مواد معدنی بخش جدایی ناپذیری از باتریهای کمپیوترهای لپتاپ و گوشیهای هوشمند است، ادعا کرد که افغانستان میتواند به«عربستان سعودی لیتیم» تبدیل شود.
واشنگتن از این یافتهها به وجد آمده بود و در سال 2010 ادعا کرد که حداقل منابعی به ارزش 1 تریلیون دالر آماده بهره برداری است. جنرال دیوید پتریوس که در آن زمان رییس فرماندهی مرکزی ایالات متحده بود، در صحبتی با نیویورک تایمز گفت: «اینجا پتانسیل خیره کنندهای وجود دارد». مقامهای امریکایی گفتند که این ذخایر میتواند اقتصاد افغانستان را پایدار نگهدارد، هزاران شغل ایجاد کند و فساد و وابستگی به کمکهای خارجی را کاهش بدهد. اکنون، در حالی که 60 درصد بودجهی این کشور توسط کمک کنندگان خارجی تامین میشود، سرمایهگذاری خارجی در افغانستان حیاتی است. حکومت امریکا، با اذعان به ناتوانی وزارت نفت و معادن افغانستان در اداره کردن صنعت رو به رشد منابع، وعده سپرد که در اجرا کردن میکانیزمهای پاسخگویی کمک خواهد کرد. با این حال، مقرراتی چون قانون معادن که در سال 2014 برای بهبود شفافیت اصلاح شد، تاثیر اندکی بر استخراج غیرقانونی معادن و عدم پرداخت حق امتیاز داشته است.
علائم هشدار دهنده وجود دارند. جک میدلین، زمین شناس در برنامه امور بینالمللی سازمان زمین شناسی ایالات متحده، به نیویارک تایمز گفت: «[افغانستان] کشوری است که فرهنگ استخراج معدن ندارد». در جریان دیدارم از افغانستان در ماه می، اغلب از مردم محل میشنیدم که با قطع شدن کمکهای خارجی، صنعت منابع هرگز نمیتواند پول لازم برای حمایت از اقتصاد را تامین کند. جاوید نورانی، کارشناس معادن افغانستان به «نیشن» گفت که رییس جمهور اشرف غنی «نظر به رییس جمهور کرزی در برابر شبکههای جنایتکاری که در در بخش معادن فعالند، مقیدتر است. امروزه شریکان او در حکومت صریحاً سنگهای قمیتی را غارت میکنند و سکوت و انفعال او مرا، مانند بسیاریها، حیرت زده میکند».
داوودشاه صبا، وزیر معادن و پترولیم، در ماه اکتوبر به مقامهای معادن ایران گفت که صرف 25 درصد معادن افغانستان شناسایی شده است و این نشان میدهد که سروی معادن توسط امریکاییها احتمالاً به اندازهای که ادعا شد، جامع نبوده است. نظر به گفتهی صبا، در سال2015، حکومت برای سومین سال پیاپی صرف 30 میلیون دالر را از منابع بهدست خواهد آورد – که نظر به مبلغ پیشبینی شدهی 1.5 میلیارد دالر بسیار اندک است. این وزیر در ماه اکتوبر به بلومبرگ نیوز گفت: «متاسفانه، ما در مدیریت و کنترل خوب سکتور معادن ناکام بودهایم.» «در وضع شکننده و آشفتهی فعلی، بسیار دشوار است بگوییم چهوقت افغانستان انتظار نفع بردن از معادن خود را را داشته میتواند».
حقایق موجود، مشکلات را توضیح میدهد. چندین دهه است که ولایت لوگر روی صلح را ندیده است. این منطقه که در نزدیکی کابل، پایتخت، واقع شده است، مسیر اصلی اکمالاتی مجاهدین، هنگام ورود آنها از پاکستان در اواخر دهه 1970 و اوایل دهه 1980 در جریان اشغال شوری بود؛ مجاهدینی که از حمایت امریکا برخوردار بودند. بورگه، روزنامه نگار سویدنی در سال 1982 از این ولایت دیدار کرد و توضیح داد که «عادیترین منظره، به جز مخروبهها، قبرها هستند».
در سال 1995، طالبان لوگر را در کنترل خود داشتند و امروزه، این ولایت، نقطهی تقاطع تمام طرفهای جنگ کنونی افغانستان است. شورشیان بر بخشهای زیادی از این منطقه حکومت میکنند و بمبگذاریهای انتحاری غیرنظامیان و نیروهای امنیتی افغانستان را میکشد. در حال حاضر مردم محل بین طالبان، حضور اندک اما رو به رشد دولت اسلامی [داعش] و نیروهای افغانستان گیر ماندهاند.
لوگر همچنین خانهی یکی از بزرگترین ذخایر دست نخوردهی مس، در مس عینک، میباشد. شرکت چینی (گروه متالورژی چین) این معدن3 میلیارد دالری را که حق استخراج آن را در سال 2007 بهدست آورده است، در کنترل خود دارد، اما به دلیل نگرانیهای امنیتی و کشف آثار باستانی بودا توسط باستان شناسان – که قدامت آن به عصر برونز بر میگردد – علمیات آغاز نشده است. باستان شناسان داخلی و بینالمللی سالها وقت شان را صرف کشف، تمیزکاری و حفظ این آثار باستانی کردهاند و مخالف [استخراج] معدن هستند. آنها همچنین اعتقاد چندانی به وضع امنیتی ندارند که اجازه استخراج موفقانه این معدن را بدهند. عزیز وفا، باستان شناس افغانی که در این محل کار میکرد، در ماه اپریل به رویترز گفت که «[خشونت] برای چیناییها یک مشکل است؛ اما برای افغانها نیست. من در شرایط جنگی متولد شدهام، در شرایط جنگی بزرگ شدم و در شرایط جنگی خواهم مرد». زمانی که غنی در ماه اکتوبر 2014 از پکن دیدار کرد، حکومت چین از او خواست که میزان حق امتیاز را از 19.5 درصد به 10 درصد کاهش بدهد؛ کاهشی که حدود 114 میلیون دالر در یک سال برای حکومت افغانستان هزینه خواهد داشت. دلیل این درخواستها، سرخوردگی چین از این پروژه، به ویژه در ارتباط به ناامنی است. شرکت چینی حق امتیاز این معدن مس را برای 30 سال خریده است و شرکتهای اندکی مایل خواهند بود در چنین منطقهی بیثبات این قرارداد را از حکومت افغانستان تحویل بگیرد. از سال 2011 بدینسو، قیمت جهانی مس 40 درصد کاهش یافته است و هیچ مسیر قابل اعتمادی برای انتقال این فلز به خارج از این کشور محصور در خشکه وجود ندارد و این شرکت چینی در سال 2014 کارگران خود را از این محل خارج کرد. این شرکت ادعا دارد که اگر عملیات [استخراج این معدن] آغاز شود، دهها هزار شغل به شکل غیرمستقیم ایجاد خواهد شد. شرکت چینی به درخواستهایم (نویسنده مطلب) برای اظهار نظر در این مورد، پاسخ نداد.
ولایت لوگر خطرناک و برای خارجیها نامساعد است و پیش از این که عصر در شب محو شود، برای بازدید اندکی امن است. من در ماه می همراه با نورانی، یکی از بنیانگذاران شبکه نظارت از منابع طبیعی که یک گروه مردمی اختصاصی کمک به اجتماعات تاثیرپذیرفته از استخراج معدن در سراسر کشور است و تور نیوریتر، فلم ساز آمریکایی، به آنجا رفتم. این سفر از کابل، ما را روی جادههای اسفالت برد و از پمپ بنزینهای دور افتاده، مرغ فروشان، مردان شلوار کمیز پوش و بسیاری از زنان برقع پوش عبور داد. نزدیک به داوو (Davo)، قریهای در نزدیکی عینک، چشم انداز با مزرعههای کلان و سبز، خانههای گلی و افق مه آلود از حرارت شادابتر شد.
در ولایت لوگر، مردم ملکی خشمگین، سرخورده و هراسان هستند. محمد نذیر مسلمیار به من گفت که «زندگی در اینجا دیگر بهخاطر معدن عادی نیست. مشکلات بسیار زیاد است. انجنیرانی در اینجا وجود دارند که در مشاغل سطح پایین مصروف اند». مزایای رونق استخراج معدن افغانستان که اشتهار میشد، به داوو نرسیده بود.
ادامه دارد…