امسال قزاقستان 25- مین سالگرد استقلال خود را جشن میگیرد. یک-چهارم از یک قرن – یک دورهی کوچک است و گاهی به نظر میرسد که قزاقستان امروزی میتوانست از این بهتر باشد. شکاکان میپرسند، هر یک از کسانی که حالا در اینجا زندگی میکنند آیا یکبار هم فکر کردهاند که همه چیز میتوانست به مراتب بدتر باشد؟ مثالها به اندازهی کافی موجود است.
یکی از پروژههای مهمی که استقلال و رهبر کشور (نور سلطان نظربایف) آن را تحفه داده است – شهر جدید است که در زمان بسیار کم اعمار شد و به مرکز جاذبهی واقعی مبدل گردید. آستانه عمدتاً بهخاطر موقعیت جغرافیایی آن انتخاب گردید و درست در قلب کشور قرار دارد که نهتنها چهارراهی ترانسپورتی را به خود وصل کرده، بلکه بنیهی شهرنشینی این منطقه را نیز احتوا میکند.
جمعیت این شهر در کمتر از 20 سال از سرحد یک میلیون گذشته و از لحاظ اقتصادی این شهر دیگر متکی به بودجهی دولتی نیست. از نظر سیاسی، پایتخت جدید قزاقستان این خصیصه را به خود گرفته است که فقط باعث شور و شوق کوتاه مدت نشود، بلکه شهری است جذاب، دوست داشتنی با نمایهها و نمودهای دلگرمکننده. مهمتر از همه، آستانه مترادف قزاقستان بهعنوان یک بازیکن مستقل و مجزا در صحنهی جهانی مطرح شده است.
جنبهی دیگر آستانه عبارت از تصویر بینالمللی آن میباشد. آستانه حالا فقط صحنهیی برای برگزاری همایشها و اجلاسهای بزرگی چون سازمان امنیت و همکاری اروپا نیست، بلکه افتخار صلحبانی را نیز دارد. بهعنوان مثال میتوان از برگزاری چندین دور مذاکرات در مورد سوریه و ایران در قلمرو این کشور یاد کرد. اما انتخاب این کشور بهعنوان عضو غیر دایمی شورای امنیت سازمان ملل متحد را میتوان اوج شهرت دولت قزاقستان در جهان نامید. التبه که این دستاوردها ممکن است برای شهروندان این کشور آنقدر مهم نباشد، زیرا هرکس از خود شروع میکند و این سوال را مطرح میکند که طی این 25 سال چه چیزی تغییر کرده است؟ اما تاریخ میتواند به این سوال جواب بدهد. شروع میکنیم از علامات اساسی اقتصادی که بر مبنای آن قابلیت دولت و سطح زندگی مردم ارزیابی میشود.
در سال 1992 تورم پولی از سرحد 2500% گذشت. در سال 1993 این سطح تا 60% کاهش یافت که هنوز هم بسیار بالا بود. تا سال 2000 به کمک سیاستهای پولی متعادل، حکومت موفق شد آن را تا 9،8 % پایین بیاورد. امروز، نورسلطان نظرباییف (Нурсолтан Назарбавев) رییسجمهور قزاقستان به حکومت این کشور وظیفه سپرده است تا تورم را در محدوده 6-8% حفظ نماید. آیا این تفاوت نیست؟ با تولید ناخالص داخلی در سال 1993 وضعیت مشابه بود. در سال 2013، 6 درصد. البته که شرایط امروزی زندگی هم دشوار است، اما تعداد کمی از شهروندان هستند که امروز صفهای کیلومتری را به یاد بیاورند که برای خریداری کالاهای کمیاب پیمودند.
طی این سالها با بخشهای سنتی اقتصادی چون زراعت، استخراج نفت و غیره، سکتورهای ساختمانی و پروسس یکجا شدهاند. حتی در بخشهای آیتی و مخابرات now how شخصی پیدا شده است. البته هیچکس نمیگوید که قزاقستان به سطح جاپان و یا کوریای جنوبی است، اما باید پذیرفت که کشورهای یاد شده هم طی 10 سال به چنین موفقیتهایی دست نیافتهاند.
بهطور جداگانه، موفقیت واقعی و تکنالوژی بالا قابل ذکر است. برای اولینبار از زمان تاسیس مرکز فضانوردی بایکانور، متخصصین قزاقستانی کار را در سکوی پرتاب آغاز کردند. اتباع این کشور بعد از آموزش میتوانند در مشهورترین مرکز فضانوردی جهان فعالیت نمایند. یکی دیگر از پروژههای بلندپروازانهی آستانه، انکشاف صنعت اورانیوم است. قزاقستان در نظر دارد یک زنجیرهی کامل چرخهی هستهیی ایجاد نماید نه فقط استخراج و فروش فلزات گرانبها.
از سوی دیگر، شاخصهای اجتماعی فقط آمار و ارقام خشک نیستند، بلکه حقایق عینیاند: مراکز فراوان خرید و سرگرمی، تغییر روش قزاقستانیها از گشتوگذار کلاسیک در مغازهها تا خریداری کراچیهای پر از فراوردههای مختلف از سوپرمارکیتها، نشاندهندهی سطح بالای مصارف آنها است. علاوتاً فراوانی محصولات خارجی و داخلی در مغازههای کشور که از نان شروع میشود و به لوکوموتیف که در قزاقستان تولید میشود خاتمه میبابد. در عینحال مردم بیشتر علاقمند خریداری محصولات Made in Kazakhstan هستند.
طی 25 سال، اگرچه قزاقستان نتوانست شامل G20 شود، اما تمام اعضای این سازمان میدانند که چنین یک کشوری وجود دارد. دولت قزاقستان از سالها قبل بهعنوان پیشرفتهترین کشور در منطقهی آسیای میانه شناخته شده است و رهبر این کشور نورسلطان نظرباییف شخصاً این سیستم مدرن قزاقستان را بنیانگذاری کرده است. شروع از جذب اولین سرمایه به اقتصاد کشوری مستقل با تورم بزرگ و بیکاری وحشتناک الی عضویت در سازمان ملل متحد بهعنوان عضو غیر دایمی شورای امنیت این سازمان و برای اولینبار در جهان انکار داوطلبانه از اسلحهی هستهیی، مسایل کمی نیستند. تابهحال اصلاحاتی را که رییسجمهور قزاقستان در سر دارد، جلوتر از زمان قابل پیشبینی است و آنها بعد از بیست سال همچنان مهم خواهند بود، مانند مفکورهی اتحادیهی اقتصادی اوراسیا.
به یاد بیاوریم که رییسجمهور فعلی قزاقستان، چطور در انتخابات سال گذشته، 98 درصد کل آرای رأیدهندگان را بهدست آورد. خب، واقعیت این است که کسی اگر قزاقستان را از نزدیک دیده باشد و به برنامههای توسعهیی آن نگاهی انداخته باشد، دیگر نیازی ندارد از خودش بپرسد، چطور ممکن است یک رییسجمهور 98 درصد آراء را بهدست بیاورد. قزاقستان امروز یک کشور در حال توسعه است و نگاه عمومی مردم و اعتماد مردم نسبت به دولت، همان نقطهی قوت و امیدوارانه نسبت به سایر جمهوریهای آسیای مرکزی است که میتوان دید.
مهدی زرتشت