فلج بودن و پارچه‌پارچه شدن خانواده؛ سهم یک افغان از درد جنگ دایمی

نیویارک تایمز/مجیب مشعل و تیمورشاه ترجمه: حمید مهدوی

لشکرگاه، افغانستان
مدت‌ها قبل خمپاره‌ی هاون فرود آمد و نیمی از اعضای خانواده‌ی عزت‌الله خان را کشت و آن‌ها حیات‌شان را در یک مسابقه‌ی بی‌رحمانه و طولانی با مرگ از دست دادند. خانواده‌ی خان که سال‌ها در ولایت هلمند کشت و زرع کرده بودند، ابتدا به‌سختی از خشک‌سالی بی‌رحمانه جان سالم به‌در بردند. سپس، جنگ بی‌امان میان نیروهای ناتو و طالبان این خانواده را از روستای اجدادی‌شان در ولسوالی کجکی بی‌جا کرد و وادارشان کرد که در یکی از جنگ‌زده‌ترین مناطق محله‌به‌محله تغییر مکان بدهند. [اعضای این خانواده] برادران، برادرزاده‌ها و دوستان‌شان را در امتداد راه از دست دادند. حدود سه سال قبل، خان و خانواده‌اش سرانجام در جایی‌که پناهگاهش فکر کرده بودند، در خانه‌ی گلین سه‌اتاقه در محله‌ی چاه انجیر در نزدیکی لشکرگاه، اسکان گزیدند. خانواده‌ی او بخشی از جریان مداوم افغان‌های بیجاشده به‌سمت این شهر بودند که همزمان با حضور سنگین نیروهای امنیتی در آن‌جا، به دنبال پناهگاه بودند. حتا در زمانی که دیگر مناطق پهناور این ولایت دست‌به‌دست شده و مردم زیرپا می‌شدند، خان گفت که او پس از سال‌ها برای اولین بار نسبتا احساس امنیت می‌کرد. سپس، در زمستان سال گذشته، جنگ و درگیری به دروازه‌های مرکز ولایت رسید. همسایه‌های خان، یکی پس از دیگری، باروبنه‌شان را بستند و رفتند و او و خانواده‌اش به فکر تغییر مکان دیگری شدند، این‌بار به لشکرگاه. یک روز قبل از آن‌که قرار بود آن‌ها بروند، خمپاره‌ی هاون اصابت کرد. حدود هشت ماه قبل – او تاریخ دقیقش را به یاد ندارد –حدود ساعت دو بعد از ظهر، خان بیرون از خانه چای می‌نوشید که خمپاره در وسط حویلی پایین آمد و محمد هاشم، پدر شصت ساله‌اش، راز محمد، برادر بیست‌ودو ساله‌اش، زن بیست ساله‌اش و نازیه دختر چهار ساله‌اش را کشت. خان که بیهوش شده بود اما اقاربش به او گفته بود که چه اتفاقی افتاده است، گفت: «برای شش روز، ما در حویلی مانده بودیم و هیچ‌کسی ما را تخلیه نکرده بود». سرانجام، وقتی جنگ تا حدودی فروکش کرد، داوطلبان صلیب‌سرخ خان را به شفاخانه‌ی ایمرجنسی در لشکرگاه بردند و اجساد اعضای خانواده‌اش دفن شدند. او از ناحیه‌ی کمر فلج شد و با دو دختر و یک پسرش زنده ماند که بزرگترین آن‌ها 7 ساله است. این روزها، اقاربش او را روی یک تخت روان حرکت می‌دهند.
خاطره، مادرش، که هنگام اصابت هاون دور از خانه بود و در مراسم خاکسپاری خواهرزاده‌اش که چند روز قبل در یک انفجار کشته بود، شرکت داشت، گفت: «ما از شکم، یا دوا یا یتیمان او مواظبت کرده نمی‌توانیم. او احساس می‌کند چون حالا معیوب است، محبت من نسبت به او تغییر کرده است. اما من هر آن‌چه که در توان دارم انجام می‌دهم – فقط نمی‌توانم برای او دوا فراهم کنم». اعضای باقی‌مانده‌ی این خانواده به مخروبه‌های یک اقامتگاه تاریخی در لشکرگاه تغییر مکان داده‌اند.
هرباری که جنگ در هلمند شدت می‌یابد -که پس از خروج نیروهای جنگی بین‌المللی یک اتفاق سالانه است-، [این ولایت] به سرخط خبرها تبدیل می‌شود. گزارش‌ها به مردم یادآوری می‌کنند که سقوط چنین ولایتی استراتژیک، جایی که هزاران تن از نیروهای امریکایی و بریتانیایی سال‌ها جنگ‌های سختی را در آن تجربه کردند، برای طالبان یک دستاورد بسیار کلان خواهد بود. تولید گسترده‌ی تریاک در این منطقه که شورشیان همین حالا از آن بهره‌برداری می‌کنند، سوخت بیشتری برای ماشین جنگ آن‌ها فراهم خواهد کرد. آن‌چه عمدتا اندازه گرفته نمی‌شود درد و رنجی بی‌پایانی است که پانزده سال جنگ دایمی بر مردم تحمیل کرده است. آمار گاهی [این‌گونه] بیرون داده می‌شوند – هزاران تن دیگر بیجا شدند، صدها زخمی به شفاخانه می‌رسند. اما این آمار نمی‌تواند هزینه‌ی واردآمده بر خانواده‌هایی را که برای همیشه تغییر کرده‌اند و به‌سختی از پسِ از دست دادن‌ها و هتک‌حرمت می‌برآیند، اندازه بگیرد.
حیات‌الله حیات که حدود سه ماه قبل مسئولیت ولایت هلمند را عهده‌دار شد، گفت: «حتا اگر ده‌ها نفر بمیرند، بی‌سروصدا آن‌ها را دفن می‌کنند – نه تظاهراتی، نه شکایتی. مردم در این‌جا چنان با مرگ خو گرفته‌اند که قلب آدم را می‌شکند. آن‌ها مثل زمین هستند – حتا آهی از آن‌ها شنیده نمی‌شود». نظر به آمار وزارت مهاجرین و عودت‌کنندگان، در جریان پانزده سال گذشته، حدود 22000 خانواده، به‌صورت مجموعی بیش از 130 هزار تن، در هلمند بیجا شده‌اند و بسیاری از آن‌ها بارها بیجا شده‌اند. اما آقای حیات گفت که این برآورد بسیار پایین است و تعداد واقعی [بیجاشدگان] به حدود 50 هزار خانواده خواهد رسید. آقای حیات گفت: «صرف به‌دلیل درگیری‌های اخیر، در حدود دو هفته، 3000 تا 4000 خانواده بیجا شده‌اند و ما در مورد پانزده سال صحبت می‌کنیم». آقای حیات گفت که قبل از درگیری‌های اخیر، 140 مکتب در این ولایت مسدود بود و احتمالا این رقم حالا به چند صد [مکتب] رسیده است. در مورد تلفات، آمار دقیقی وجود ندارد که چه‌تعداد افراد احتمالا در طول جنگ در ولایت هلمند کشته یا زخمی شده‌اند. دفتر یا فهرست کلی، به جز برآوردها و غم و اندوه شخصی، وجود ندارد.
خان، حساب از دست دادن عزیزترین‌هایش را روی شانه‌ی راستش خالکوبی کرده بود: گران برادرش و غلام‌سخی دوستش. در مورد آخرین تلفات، او به خالکوبی نیازی ندارد. زخم‌ها و معیوب بودنش برای یادآوری کافی است. آمارهای سازمان ملل متحد که صرف از سال 2009 بدین‌سو به‌طور سیستماتیک تلفات ملکی در افغانستان را ردیابی کرده است، نشان می‌دهد که مناطق جنوبی افغانستان و هلمند در مرکز جنگ در این منطقه تا حالا تاثیرپذیرترین بوده است. صرف از ماه جنوری تا ماه جون سال جاری، 1444 کشته و زخمی غیرنظامی در ولایت‌های جنوبی در فهرست این اداره وجود دارد. دیداری از شفاخانه‌ی ایمرجنسی در لشکرگاه، مرکز ممتاز جراحی [زخمی‌های] جنگی در این ولایت، این نگاه اجمالی را میسر می‌کند که چگونه جریان ثابت باقی مانده است. در 18 روز نخست ماه آگست، حدود 250 زخمی در این شفاخانه ثبت شده‌اند. ویسنا نیسترو ویچ، هماهنگ‌کننده‌ی پزشکی این شفاخانه، در مورد شدت گرفتن اخیر درگیری‌ها گفت: «روزهایی است که در 24 ساعت تا 37 مریض به شفاخانه مراجعه می‌کنند. در یکی از روزها، 26 نفر در دو ساعت به شفاخانه مراجعه کردند. در روزهای اخیر، ما باید بسترهای اضافی آماده می‌کردیم تا اطمینان حاصل کنیم که آماده‌ی تداوی مردم هستیم».
این حقیقت بر درد خانواده‌هایی چون خانواده‌ی خان، که بین دو طرف درگیر جنگ گیر مانده‌اند، می‌افزاید که آن‌ها به‌ندرت می‌دانند دقیقا چه‌کسی (کدام طرف از طرف‌های درگیر جنگ) عزیزان‌شان را کشته است. مادر خان گفت: «هر دو طرف در حال جنگ بودند. معلوم نیست که آیا هاون توسط طالبان شلیک شد یا مقام‌ها». «خداوند جزای هردوی‌شان را بدهد». خان گفت: «من واقعا نمی‌دانم که هاون توسط کدام طرف شلیک شد تا بزرگان را جمع کنم و نزد آن‌ها بروم و بگویم که چنین ظلمی در حق من و خانواده‌ام روا داشته‌اند».
به‌هر حال، حیات یک افغان در هلمند چقدر ارزش داشته است؟ امریکایی‌ها بین سال‌های 2005 تا 2014، در 1630 مورد به‌طور اوسط 2985 دالر جبران خسارت بدون قبول اشتباه (Condolence Payment) پرداخت کرده است. بریتانیایی‌ها که نزدیک به 5000 ادعای خسارت یا تلفات را تسویه کرده‌اند، در مقابل هر کشته حدود 4000 دالر پرداخته‌اند.
اگر این هاون طالبان بود؟ یکی از سخن‌گویان ستیزه‌جویان [طالب] گفت جبران خسارت آن‌ها برای تلفات ملکی که یک کمیسیون تازه‌تشکیل به آن رسیدگی می‌کند، از یک مورد تا مورد دیگر فرق می‌کند. عمر زواک، سخن‌گوی والی هلمند، گفت حکومت به خانواده‌هایی «که یک عضوشان را از دست داده‌اند یا یک زخمی دارند و فقیرند و نان‌آور مرد ندارند» کمک کرده است. آن‌ها ماهانه حدود 75 دالر و مواد غذایی ابتدایی، از قبیل روغن برای پخت‌وپز، برنج، شکر، لوبیا و آرد دریافت می‌کنند.

دیدگاه‌های شما

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *