منبع: واشنگتن پست
نویسنده: کیوین سیف
برگردان: حمید مهدوی
افغانها روز شنبه برای تعیین ریییس جمهور جدیدشان رای دادند. انتخابات در موقع حساسی در این کشور برگزار میشود. نیروهای امریکایی از این کشور خارج میشوند و نهادهای دموکراتیک افغانستان و اقتصاد این کشور بسیار شکنندهاند. طالبان هنوز تهدید جدی است. در زیر، کیوین سیف، رییس دفتر کابلِ واشنگتن پست، پنج چالش عمده را که رهبر آیندهی افغانستان با آنها روبهرو خواهد شد، برجسته ساخته است.
جنگ افغانستان ممکن است در حال حاضر جنگ ارتش این کشور باشد، اما 140 هزار نیروی غربی در شکست دادن طالبان در افغانستان ناکام ماندند.
در آغاز سال آینده حدود 9800 تن از نیروهای امریکایی در افغانستان خواهند ماند. این در حالی است که در جریان اوج حضور نیروهای به رهبری امریکا در افغانستان در سال 2011، در کنار 40 هزار نیرو از کشورهای دیگر، بیش از صد هزار نیروی امریکایی در افغانستان حضور داشتند. آنها در سراسر افغانستان بیش از هفتصد پایگاه داشتند که برخی از این پایگاه از لحاظ بزرگی با شهرهای کوچک برابری میکردند.
تا سال 2011، این نیروها در درجهی اول متعهد به جنگ یک جانبه علیه طالبان بودند. بسیاری از مقامهای امریکایی امیدوار بودند که با آن همه نیروی جنگی، نیروهای غربی میتوانند ضربهی فنی بر این سازمان وارد کنند. در سال 2012 واضح بود که چنین ضربهیی بر پیکر این سازمان وارد نشده است. شورشیان قادر بودند تا از پناهگاههای شان در پاکستان استفاده کرده و به تجدید قوا و احیای مجدد بپردازند. تلاشها برای مصالحه ناکام ماندند و به نظر میرسید که جنگ افغانستان هیچ راه حل دیپلماتیک و نظامیِ کوتاهمدت نداشته باشد. کاخ سفید به یک «استراتژی جدید» ضرورت داشت.
اردوی ملی و پولیس افغانستان به نیروهای جنگیِ بسیار بهتر تبدیل شدهبود، اما جنگ، بدون اسلحه و سوخت ممکن نیست.
در سال 2012 کاملا واضح شد که تنها راه پایدار برای ادامهی اعمال فشار بر طالبان، ایجاد یک اردوی ملی و پولیس مؤثر است. اما پس از یک دهه جنگ، نیروهای امنیتی افغانستان بهشدت بیکفایت باقیماند که اغلب توسط همتایان امریکایی و غیر نظامیان افغانستان مورد تمسخر قرار میگرفتند. همینکه «مشاوره و کمک» محور ماموریت ایالات متحدهی امریکا قرار گرفت، اردوی ملی و پولیس افغانستان هم از لحاظ تعداد بیشتر شد و هم تواناییهای افزایش یافت. در سال 2013، مأموریتهای جنگی علیه شورشیان را به شکل مستقلانه پیش میبردند. اما نیروهای اردوی ملی و پولیس افغانستان در پیشبرد مسایل لوجستیکیِ ابتدایی؛ از قبیل اینکه چگونه آب، سوخت و اسلحهی شان را تامین کنند، چگونه موترهایشان را تعمیر و ماشینهایشان را روشن نگهدارند، مشکل دارند. در نهادهای پیچیدهتری چون نیروی هوایی افغانستان، این ستیز بیشتر است.
سریع به جلو حرکت میکنیم و سال 2016، زمانی که آخرین نیروهای امریکایی افغانستان را ترک میکنند، در نظر میگیریم: آیا اردوی ملی افغانستان قادر خواهد بود تا بدون کمکهای خارجی، دوام بیاورد؟ این پرسشی است که بسیاری از مقامهای افغانستان و امریکایی امروزه آنرا میپرسند.
در چندسال گذشته، کمکهای خارجی چرخهی اقتصاد افغانستان را به گردش آورده بود، مشخص نیست که با قطع شدن این کمکها چه اتفاق خواهد افتاد.
معمولا، ناظران به طور انحصاری روی تواناییهای جنگی اردوی ملی و پولیس افغانستان تمرکز میکنند. اما پرسش مبرمتر این است که این نهادها (اردوی ملی و پولیس افغانستان) چگونه تمویل خواهند شد. در حال حاضر، هزینهی سالانهی نیروهای امنیتی افغانستان به 6.5 میلیارد دالر میرسد که بخش بزرگ آن را امریکا تمویل میکند. خروج امریکا از افغانستان به معنای اعتماد بیشتر به نیروهای امنیتی افغانستان است. اما ایالات متحده تا چه زمان راضی به پرداخت هزینهها خواهد بود، بهویژه اینکه نظارت بر مصارف کاهش مییابد. کانگرس امریکا در سال جاری نقش امریکا در تأمین بودجهی غیرنظامیِ افغانستان را به نیم کاهش داد. در حالیکه ایالات متحدهی امریکا در راستای ایجاد یک اقتصاد سالم در افغانستان تلاش دارد، اقتصادی که قادر به تمویل نهادهای خود باشد، با قطع کمکهای خارجی کسر بودجهی افغانستان همچنان رو به ازدیاد است. برخی از مقامهای افغانستان نگرانند که آنها تا زمانی که قادر به پرداخت معاشهای کارمندان دولتی نباشند، صرف چندماه فاصله دارند.
طالبان کوچکترین مشکل حکومت افغانستان را تشکیل میدهد
فرضیهی اشتباه دیگری که اکثریت دچار آن میشوند این است که طالبان تنها تهدید یک افغانستان با ثبات است. درست است که طالبان توانایی به دست گرفتن قدرت در ولسوالیهای دورافتاده و توانایی انجام حملات بزرگ در مناطق شهری را دارند، اما بعید است این گروه کابل را تصرف کرده و حکومت افغانستان را براندازد.
در حال حاضر، تهدید بزرگی که متوجه این کشور است به حکومت این کشور برمیگردد. با موجودیت تقسیمات بیشمار داخلی بین اقوام و گروههای سیاسی و قومی، اگر حکومت افغانستان فراگیر نباشد، مشروعیت آن با چالش مواجه شده و احتمالا به خشونتهای گسترده میانجامد. کارگزاران قدرت در جنگ داخلی افغانستان، امروزه چهرههای برجسته در جامعه و سیاست افغانستان را تشکیل میدهند و بسیاریها میگویند که در صورت لزوم آنها میتوانند نیروهای جنگیِ مستقل را شکل دهند.
بدون در نظرداشت خشونتهای احتمالی، تزلزل در حکومت افغانستان میتواند برای اقتصاد شکنندهی این کشور پیامدهای ویرانگر داشته باشد. رییس جمور کرزی که اغلب از به عنوان یک فرد متخاصم انتقاد شده است، به شکل منحصر به فردی قادر بوده است تا رقیبان را تحت یک چتر گردهمآورد. مشخص نیست که آیا جانشین او، عبدالله یا اشرفغنی، این توانایی را خواهد داشت یا خیر.
در یک دههی گذشته افغانستان به دستآوردهای بزرگی دست یافته است و امریکا سزاوار اعتبار آنست، اما در حال حاضر مشکل بزرگ این است که آیا این دستآوردها حفظ شده میتواند.
از آنجایی که چیزهای زیادی در آیندهی افغانستان نامشخص باقی مانده است، دستآوردهای دوازده سال گذشته به سادگی به فراموشی سپرده خواهند شد. در حال حاضر بیش از دو و نیم میلیون دختر در مکتبها مصروف آموزش اند، در حالیکه در زمان طالبان تعداد دختران دانشآموز تقریبا صفر بود. اکنون در افغانستان مطبوعات آزاد وجود دارد که به شکل صریح نظام سیاسی را مورد انتقاد قرار میدهند. بیش از شش میلیون رای دهنده در دور نخست انتخابات ریاست جمهوری در ماه گذشته رای دادند. میلیونها افغان در جیبهای شان تیلفونهای همراه دارند. در کابل، نسل انترنتی در حال افزایش است. اینها همه نتیجهی تلاشهای امریکا است. اما اینها همچنین دستآوردهایی اند که اگر افغانستان پس از سال 2016 در هرج و مرج فرو رود، از دست خواهند رفت.
رییس جمهور اوباما ماه گذشته گفت که «افغانستان یک کشور بیعیب و نقض نخواهد بود» و این در حال حاضر کاملا روشن است. اما افغانها به این میاندیشند که ایالات متحده با پایان دادن به طولانیترین جنگش، حاضر است چه نوع کاستی را بپذیرد. مقامهای امریکایی حاضرند کدام دستآوردها وارونه شوند؟ چه میزانی از بی ثباتی قابل قبول است؟ و این کاستی در عمل برای کسانی که در اینجا زندگی میکنند، چه مفهومی دارد؟