خلیلالله حمیدی
برنامهی حضور امنیتی ایالات متحدهی امریکا بعد از 2014 تا 2016 متمرکز به حفظ سطح توانایی، آموزش و حمایت از نیروهای امنیتی افغانستان و نوعی توانایی بخشیدن به آنها به منظور مبارزات ضدتروریستی است. با این حال، رهبری ایالات متحدهی امریکا واضح ساخته است که هرگونه تعهد به چنین استقرار، وابسته به نهاییسازی توافقنامهی امنیتی دوجانبه است. عدم توافق دو طرف روی شرایط توافقنامهی امنیتی، راه را برای امکان عدم حضور امنیتی امریکا در افغانستان پس از 2016، با گزینهی صفر روبهرو میسازد. در بیشتر استدلالها نسبت به حضور امنیتی امریکا، حمایت مالی نیروهای امنیتی افغانستان مطرح است، در حالی که این دو روند مکمل هم اند. بعید به نظر میرسد که دولت امریکا بخواهد سطح بالایی از بودجهی نیروهای امنیتی افغانستان را بدون توافق حضور، ادامه دهد و احتمال کمتری وجود دارد که دولت امریکا مایل باشد رویدادهای تروریستی در افغانستان را به نیروهای افغانستان واگذار نماید.
اما چشمانداز منطقهای نسبت به ثبات افغانستان چگونه است؟ کلید اساسی فراروی قدرتهای منطقهای این است که چطور باید واکنش مثبت و مکمل حضور ناتو و ایالات متحده را در افغانستان بازی کند. در حال حاضر گفتمان متعادل ایالات متحده و ناتو کمک کرده است تا قدرتهای منطقه اطمینان حاصل نمایند که به جای تهدید منافع منطقه در افغانستان، به حفظ ثبات و پایداری افغانستان متمرکز شوند. هیچ گونه گزینهی واقعی منطقهای جایگزین مأموریت امریکا و ناتو در صورت خروج برنامهریزی شدهی ایالات متحده، وجود ندارد. بنابراین، نبود جایگزین باعث خواهد شد تا گروههای غیردولتی و شبهنظامیان افراطی افغانستان و پاکستان، به بیثباتی و تهدید منطقهای بیشتر دامن زنند. گذشته از آن، تلاشهایی وجود دارند تا برخی از کشورهای منطقه، برای جایگزین و حتا تکمیل مأموریت ناتو و ایالات متحده، به افغانستان نیرو بفرستند، که حتا میتواند اوضاع را نسبت به حضور کمرنگ ایالات متحده و ناتو، بیشتر بیثبات سازند. هیچ یک از گروهبندیهای منطقهای در آسیای جنوبی و آسیای میانه با هم تداخل ندارند و ظرفیت این را نیز ندارند تا یک نیروی مشترک با مأموریت واحد را با تحمل خطر یا برای رقابت و نفوذ در افغانستان مستقر نمایند. با این حال، با توجه به اهمیت تداوم در کمک به امنیت و دستیابی به نتیجهی مطلوب و با توجه به سهم کشورهای منطقه در ثبات افغانستان، آنها را تشویق خواهند کرد تا هرچه بیشتر در تعامل امنیتی افغانستان شریک باشند. واقعبینانهترین گزینه این است که با حداقل رساندن خطر رقابت منطقهای، کشورهای منطقه باید به حمایت از دولت افغانستان و تأمین مالی نیروهای امنیتی افغانستان بپردازند. اهمیت مفهوم در این است که، کشورهای منطقه درک نموده که دشواری حفظ ثبات در افغانستان، کمتر از دشواری پیامد چالشهای امنیتی در منطقه است.
نتیجهی نامطلوب
انتخابات 14 جون ریاست جمهوری به تلفات تعداد زیادی از شهروندان و بریده شدن بیشتر از 10 انگشت رایدهندگان را به همراه داشت. تقلب سازماندهی شده توسط برخی از مقامهای دولت و کمیسیون انتخابات، به روند مردمسالاری و فداکاریهای شهروندان ضربه زد. اما شهامت و فداکاری نیروهای امنیتی افغانستان را باید پسندید. مردم افغانستان بعد از زحمات و بدبختی، بیصبرانه به اعلام نتایج انتخابات چشم دوختهاند. اما اگر نتایج انتخابات ریاست جمهوری به هر دلیلی مورد پذیرش دو دستهی رقیب قرار نگیرد و کشور به جنگ داخلی برگردد و اقتدار دولت مرکزی فروریزد، مجوعهای جدید از چالشهای سیاسی و امنیتی فراروی قدرتهای منطقه به وجود خواهد آورد، شبیه آنچه را که قبل از سال 2001 تجربه کرده بودند. اگرچه قدرتهای منطقه منافع قوی در تداوم ثبات بهجای یک جنگ داخلی یا تقسیم شمال و جنوب در افغانستان دارند، ولی در صورت بدتر شدن اوضاع، رهبران جناحهای درگیر باز به سراغ حمایت و کمک قدرتهای منطقهای خواهند رفت. این وضعیت در صورت بازگشت به موقعیت سالهای 1996- 1998 امکانپذیر است که رهبران جناح شمال ممکن است صفبندیهای خود را با منافع قدرتهای منطقه برای مهار تهدید امنیتی ناشی از طالبان و متحدان شبهنظامیشان همسو نمایند و شورشیان طالب با استفاده از فرصت، حمایت بیشتر آیاسآی را از سمت جنوب کشور به خود اختصاص خواهند داد. روشن است که برگشت به گذشته، مسیر نسبی توسعه را به صورت ناباورانه بسته خواهد کرد، اما چنین وضعیتی به سطح بالا غیرقابل پیشبینی است. با این حال، قدرتهای منطقه به احتمال زیاد در صدد مهار تهدید برخواهند آمد و رقابت برای منافعشان را محدود خواهند کرد. در این صورت، ممکن است افغانستان با یک سناریوی نفرتانگیز توسط سیاستمداران منطقهای و همچنین همکاران بینالمللی مواجه شود، که میتواند یکی از دردسرهای جدید فراوری دولتمردان افغانستان باشد.
باید خاطرنشان ساخت که پیامد انتخابات 14 جون سال 2014، آیندهی افغانستان را رقم خواهد زد. در صورت موفقانه عمل نمودن نهادهای انتخاباتی و حکومت افغانستان، این کشور از خطرات احتمالی، سالها فاصله خواهد گرفت. در نتیجه، ادامهی حمایت از دولت افغانستان، مردمسالاری، همدیگرپذیری و امنیت از طرف قدرتهای منطقه، جامعهی بینالملل و ایالات متحده، پروندهی نابرابری، امتیازطلبی، ناامنی، جنایات و نقض حقوق بشر را بسته خواهد کرد.