افغانستان را چگونه مطالعه کنیم

منبع: نیویورک تایمز

برگردان: حمید مهدوی

در یکی از روزهای آفتابی در ماه نوامبر سال 2008 سه فرد ملکی آمریکایی با یک گروه نظامیان این کشور در حالی که در جاده‌ی میوند گشت می‌زدند، پیوستند.

این سه آمریکایی برای برنامه‌ی «Human Terrain System» که یک برنامه‌ی جنجالی نظامی‌بود، کار می‌کردند. در این برنامه آمریکایی‌ها جامعه‌شناسان را به مناطق نا‌امن می‌فرستادند تا به نظامیان این کشور در شناخت فرهنگ، سیاست و اقتصاد این مناطق کمک کنند.

آن روز این گروه تصمیم گرفت تا با کسانی که در یک بازار در حوالی این منطقه می‌آمدند، صحبت کند. این افراد از قیمت بلند آرد شکایت داشتند و در نتیجه این گروه تصمیم گرفت تا (شاخص قیمت مصرف کنند‌گان) را ترتیب دهند. آن‌ها می‌خواستند بدانند که آیا مقام‌های افغانی از این دکاندارها درخواست رشوه کرده است یا خیر؟ و هم‌چنین آن‌ها می‌خواستند بدانند که در مناطقی که شورشی‌ها و نیروهای امنیتی محلی تهدید یک‌سان برای مردم است، بازرگانان چگونه از خود و کالاهای خود محافظت می‌کنند؟

در این گروه پاولو لوید جامعه شناس که مرد 36 ساله‌ای بود و از ولسلی فارغ شده بود و سرباز کهنه‌کاری که در جامعه‌شنا‌سی و سیاست تحصیل کرده بود و در زمینه‌ی توسعه‌ی افغانستان سال‌ها کار کرده بود، شامل بودند.

او به کمک ترجمانش از یک افغانی که مقداری نفت به دست داشت، در مورد این که برای به دست آوردن این مقدار نفت چند‌افغانی پرداخته است، می‌پرسید. آن‌ها برای مدت زیاد صمیمانه صحبت کردند؛ اما ناگهان این مرد بر خانم لوید تیل انداخت و او را آتش زد.

این اتفاق نمونه‌ای از خشونت‌های خیره کننده‌ای است که در جریان آن 2100 عسکر آمریکایی کشته شده و بیش از 19000 نفر زخمی ‌شده‌اند. با نزدیک شدن به زمان خروج آمریکایی‌ها و روند متوقف شده‌ی گفت‌وگوها با مخالفان مسلح دولت، سیاست‌مداران افغانستان مانور می‌روند و بحث ضایع شدن میلیاردها دالر بر فضای این کشور حاکم است.

خانم پاولو در اثر جراحتی که از این حمله برداشته بود، چند‌ماه بعد در سال 2009 در‌گذشت. به‌زودی من به قندهار رفتم تا بدانم که چه‌کسی و چرا وی را آتش زده بود. واضح بود که طالبان عقب این قضیه قرار داشت؛ اما حد اقل می‌توان گفت که این حمله غیر‌عادی بود. او بدون این که اسلحه‌ای داشته باشد، با مردم مصاحبه می‌کرد و در جریان مصاحبه یادداشت می‌گرفت، کاری که معمولا من در جریان مصاحبه‌ام در قریه‌های افغانستان انجام می‌دهم.

در جریان سال‌های آینده من ده‌ها گزارش در مورد این که چه چیزها قاتل خانم پاولو را تحریک کرده بود تا این کار را انجام بدهد، خواندم. «‌او به من در مورد این که چرا این کار را کرد، چیزی گفته نتوانست؛ به دلیل این که بعد از حمله به‌زودی توسط یکی از هم‌کاران خانم پاولو به قتل رسید». حکایت‌ها در این مورد متضاد اند و هر‌روایت، روایت دیگر را رد می‌کند.

من سال‌ها به عنوان گزارش‌گر در افغانستان کار کردم و گزارش‌گری در افغانستان به من درسی را آموخت و آن این که‌: «‌یافتن حقیقت تنها به جمع‌آوری واقعیت‌ها خلاصه نمی‌شود، بلکه جنبه‌های تشریحی و تخیلی را نیز شامل است».

افغان‌ها استعداد برای درک امور غیر‌لفظی دارند؛ آن‌ها به داستان‌ها و حکایت‌هایی ارزش می‌دهند که ممکن در ساحه‌ی عمل اصلا وجود نداشته باشند.

در مناطق روستایی افغانستان، که سه چهارم مردم افغانستان در آن‌جا زندگی می‌کنند، در حدود 90 درصد زنان و 63 درصد مردان بی‌سواد اند. افغانستان کشوری است که در آن فرهنگ شفاهی، «‌نه تحریری و نوشتاری» حاکم است. در این کشور وقتی یک داستان بلند خوانده می‌شود، دیگران آن را حفظ می‌کنند و این داستان بارها و بارها گفته می‌شود که هر‌بار در اصل داستان تغییرات اندک و گاهی تغییرات بزرگ رو‌نما می‌گردد.

در افغانستان دروازه‌ بین فرهنگ و گفتار‌های عامیانه همیشه نیمه‌باز بوده است‌ و اکثرا افغان‌ها هنگام تفهیم از کنایه، تشبیه، قیاس و حتا جوک استفاده می‌کنند و این داستان‌ها به گوینده قدرت می‌دهند.

نظامیان آمریکایی معمولا در درک این داستان‌ها ناکام می‌مانند‌ یا آن‌ را چیزهای بی‌معنا دانسته و به آن اهمیتی قایل نمی‌شوند. به نظامیان آمریکایی در افغانستان این چیزها را نیاموخته‌اند. به آن‌ها صرف چیزهایی را در صفحات اکسل ‌یا چند‌سلاید خلاصه آموزش داده‌اند.

بهترین نمونه‌ی آن ویدیویی است که توسط یک عکاس خبری برای «گاردین» ثبت شده است. در سال 2008 در نزدیکی مرز با پاکستان یک گروهبان آمریکایی متقاعد ساخته می‌شود که موشکی که‌ افراد وی را هدف قرار داده، از کوه‌های نزدیک یک قریه پرتاب شده است. او برای یافتن پاسخ نیروهایش را به سوی دهکده‌ای که از نزدیکی‌های آن این موشک پرتاب شده است، هدایت می‌کند. ترجمان افغانی این نیروها مردی را نشان می‌دهد که به سوی کوه‌های نزدیک این نیروها اشاره می‌کند.

این مرد به زبان پشتو می‌گوید: «‌طالبان آن‌جاست، زیاد دور نیست.» من می‌خواهم به «آمریکایی‌ها» داستانی را بگویم. ما در کشور خود گندم می‌کاریم و ما مورچه داریم. برای متوقف ساختن مورچه‌ها‌ از دزدی گندم هیچ‌راهی وجود ندارد. مورچه‌های کوچک زیاد اند و متوقف ساختن آن‌ها نا‌ممکن است. من این داستان را می‌گویم تا به آمریکایی در زمینه‌ی درک وضعیت در افغانستان کمکی کرده باشم.

نهایتا ترجمان می‌گوید که «‌نکته‌ی اساسی این است که اگر شما می‌خواهید طالبان را دست‌گیر کنید، آن‌ها پشت این جاده، پشت این کوه اند.» این ویدیو خطرهایی که از ناحیه‌ی ترجمه‌ی غیر‌دقیق وجود دارد را، به تصویر می‌کشد.

پاولو به این مسئله پی برده بود که فهم درست به مطالعه‌ی درست بستگی دارد؛ یکی نمی‌تواند بدون دیگری وجود داشته باشد. او سال‌ها قبل در پایان‌نامه‌ی خود در زمینه‌ی انسان‌شنا‌سی در ولسلی‌ این مسئله را که چگونه افراد حاشیه‌‌ای اجتماع مانند مستخدمان، برده‌ها و زنان در یک جامعه‌ی مرد‌سالار در اثر نظم حاکم اجتماعی عقب رانده شده‌اند.

سال‌ها قبل از این که خانم پاولو به میوند گام بگذارد، ایالات متحده‌ی آمریکا با صرف نظر کردن از طبقه‌ی فقیر و کم‌قدرت در مناطق جنوبی افغانستان، وضعیت سیاسی را در این مناطق درست مدیریت نکرد.

«Human Terrain System» می‌خواهد به نیروهای آمریکایی در افغانستان درس انسان‌شناسی داده و ابعاد تشریحی و تخیلی آن را واضح سازد. این چیزی است که نیروهای آمریکایی به‌شدت به آن ضرورت دارند. اما اکنون بسیار دیر شده است. تعداد زیادی از انسان‌شناس‌ها به افغانستان آورده شده‌اند تا به نظامیان این مسایل را بیاموزانند.

در این برنامه 600 میلیون دالر به مصرف رسیده است‌ و برای نظامیان آمریکایی بی‌منفعت هم نبوده است. اکنون از جمله‌ی 30 نفر اعضای این گروه، فقط 14 نفر آن‌ها در افغانستان باقی مانده‌اند و با خروج نیروهای آمریکایی از افغانستان، آن‌ها نیز افغانستان را ترک خواهند کرد. برنامه‌ریزان باید این لحظه را به یاد داشته باشند و برای بالا بردن دانش فرهنگی ارتش تلاش بیش‌تری به خرچ دهند.

چیزی که برای پاول اتفاق افتاد، به ما می‌فهماند که دانستن چیزهایی که دشمن ما و مردمی‌ که ما در میان آن‌ها می‌جنگیم، تحریک می‌کند، کار درازمدت و دردناک‌ است و دست کشیدن از این تلاش‌ها «‌کاری که ارتش در ویتنام انجام داد»، صرف مرگ بیش‌تر آمریکایی‌ها را در جنگ‌های دیگر تضمین می‌کند.

دیدگاه‌های شما

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *