رنج زنانگی مردان در روزهای قرنطین

رنج زنانگی مردان در روزهای قرنطین

دیدار دوستدار مشرقی

فراگیری ویروس کرونا سبب شد که کشورهای جهان، برای مبارزه و کاهش آسیب‌های آن، تمهیداتی را روی دست گیرند. افغانستان نیز برای مدتی قرنطین یا خانه­مانی را پیشنهاد کرد و از مردم خواست برای سلامتی‌شان، از منزل بیرون نشوند. خانه‌ماندن برای جمعیتی که بیش‌ترشان زیر خط فقر زندگی دارند، مشکلات بزرگی است. مردمی که از چندین دهه به این سو با انواع بحران درگیر بوده و هنوز قد راست نکرده بودند که این بار با دشمن پنهان کرونا گلاویز شدند. براساس سنت حاکم در جامعه، معمولا مردان باید در بیرون کار کنند و زنان در خانه به امور منزل رسیدگی کنند. سوای از بحث کار، مردان آزادند که برای هر منظوری بیرون بروند و هیچ کسی نه جرئت و نه حق دارد از آن‌ها بپرسد.

شاید برای نخستین‌بار مردان افغانستان نیز ناگزیر شدند که مثل زنان ماندن در خانه را تجربه کنند. این‌که خانه‌نشینی چه تأثیرات روانی به همراه داشته است، در کشور مثل افغانستان به‌صورت دقیق و علمی روشن نخواهد شد. اما نشانه‌هایی از خلق‌تنگی مردان از ماندن در خانه قابل مشاهده است. به‌عنوان مثال گزارش­هایی از افزایش خشونت مردان بر زنان در دوران قرنطین به نشر رسیده که می­تواند مصداق رنج محصورشدن در چهار دیواری خانه باشد. این بار نخست بود که مردان به‌صورت گروهی ناگزیر بودند از منزل بیرون نشوند. در محدوده زمانی خانه‌نشینی، آن‌ها احساس کردند که چه چیزها را از دست داده‌اند. در شرایط قرنطین از محفل­های خودمانی مردانه سخن در میان نبود، دوست و رفیقی برای تفریح و گردش برنامه‌ریزی نمی­کرد، از ورزش و موسیقی شنیدن حرفی به میان نیامد، مردان در این زمان از ملاقات با فلان فرد سیاسی یا سلبریتی محروم شدند. اما این وضعیتی است که سال‌هاست واقعیت زندگی زنان در افغانستان است. از نظر غالب مردان، زنان وظیفه‌شان فراهم کردن تسهیلات در منزل است، زنان باید غذا بپذند و خانه‌داری کنند. از نظر مردان این‌جا، زن نیاز ندارد تفریح داشته باشد، ورزش کند، موسیقی بشنود، آواز بخواند یا هم رقص کند، زن حق ندارد به تنهایی به کافه­ها و هوتل برود. زن نباید رانندگی کند و لباس قشنگ بپوشد؛ زیرا از نظر بسیار مردان نامناسب و تحریک‌کننده می‌باشد.

اما خانه‌مانی این احتمال را به وجود آورد که تعداد از مردان به این مهم پی برده باشند، که خانه ماندن شبیه زندگی در زندان است. هرچند گزارش­ها از میزان افزایش خشونت حکایت دارد، اما این احتمال نیز وجود دارد که تجربه خانه­‌مانی مردان، در دانستن زنان از وضعیت رقت‌بار و رنج‌آور زندگی‌شان مفید واقع شده باشد. ممکن این تعداد از مردان انگشت‌شمار باشد، ولی برای آزادی‌ زنان اهمیت ویژه دارد.

من فکر می­کنم حالا تعدادی از مردان دانسته‌اند که ماندن در خانه و بیرون‌نشدن از منزل و کار نکردن در بیرون، امتیاز نه، بل­که رنج است که تا هنوز فقط زنان آن را به دوش کشیده‌اند. نیک می­دانیم در واقع بیرون از منزل، آزادی است. هوای بیرون به انسان آرامش و سلامتی می­دهد. طبیعت بیرون به ما سخن می­گوید و خیال‌پردازی­های واهی را کم­رنگ می­‌کند. در بیرون تبادل اندیشه صورت می­گیرد و سخن جدید گفته و شنیده می­شود. این بیرون است که انسان از انسان می­آموزد و بر معلومات خویش می­افزاید. در بیرون روابط انسانی معنای بهتر می­یابد و در کنش و واکنش جمعی، آدمی به درجه بلندتر از تکامل می­رسد. مردان باید بدانند وقتی بیرون را از زن می­گیرند، آزادی را از آن‌ها گرفته‌اند. حالا که ویروس کرونا دارد با انسان دشمنی می­کند، خوب است که مردان با زنان دشمنی نکنند و تجربه تلخ خود را تجربه آن‌ها نیز بدانند.

همان طور که کرونا بیرون را از مردان و صد البته که از زنان نیز گرفته، مردان نباید همان عمل را انجام دهند که کرونا با انسان می­کند. خلاصه سخن این‌که، رنج خانه­مانی را که ویروس بر مردان تحمیل کرد، مردان نباید بر نیم از جامعه انسانی روا بدارد. اگر مردان به این نتیجه رسیده باشند که ماندن در خانه شبیه زندگی در زندان است، باید این واقعیت را بپذیرند که زندگی زنان در سرزمین افغانستان سال‌هاست که در زندانی به نام خانه گذشته است.

دیدگاه‌های شما

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *