عیسا قلندر
دنیای انسانها، دنیای مملو از آداب است. کریسپوکلیچ، محقق روسی-آلمانی در اواخر قرن بیستم وقتی به افغانستان سفر کرده بود، در حوالی مندوی کابل پیرهمرد ایزاربندفروشی را دیده بود که نصوار استفاده میکند. وقتی آن پیرهمرد قُطی آیینهدار نصوارش را از جیب واسکتش درمیآورد و ابتدا صورتش را در آیینه میبیند و بعد قُطی را کف دست چپش میگذارد و چند ضربهی خفیف با کف دست راستش به قطی وارد میکند و سپس در آن را باز کرده و از میان قطی کمی نصوار کف دستش میگذارد و آن را در دهانش انداخته و زیر زبان نگهش میدارد، کریسپوکلیچ همانجا به وسعت آداب و نقش آداب در حیات و پیشرفت بشر فکر میکند و در برگشت به آلمان، سه جلد کتاب در مورد آداب رفتاری بشر مینویسد.
این محقق در جریان نوشتن کتابش متوجه میشود که افغانها با بسیاری از مسایل عادی و عمومی جهان مخالفت دارد. برای همین تشویق میشود که دوباره به افغانستان سفر کند و در مورد این مخالفتها بداند. او در جلد سوم کتابش، یک فصل تحت عنوان «آداب مخالفت کردن» نوشته است که قسمت عمدهی آن را از افغانها الهام گرفته. ما چند مورد ازین آداب را به عنوان مثال ذکر میکنیم.
1. تعدادی از افغانها با رفتن دخترانشان به مکتب و درسخواندنشان مخالفند. آداب مخالفت با دخترانی که میخواهند درس بخوانند، زیاد است. در بعضی از جاهای افغانستان، وقتی دختر به پدرش میگوید که میخواهد درس بخواند، پدرش در جا با مشت به دهن دخترش میزند و اخطار میدهد که دیگر هرگز نام درس را پیش او نگیرد. در بعضی جاهای دیگر مخالفت نرمتری میشود. مثلا به دختر گفته میشود که «تو یک دختری، درس بخوانی هم چند سال بعد شوهر کرده غلام شوهرت میشوی، درس نخوانی هم. برو بهجای درسخواندن، کالاشویی و نان پختن را یاد بگیر که صبا از خانه شویت ایلا نشوی».
2. احتمالا شما هم متوجه شدهاید که بزرگان افغانستان هرکدام یک بلکلیست طولانی از افرادی دارند که دوست ندارند هیچ یادی از آنها بشود. بهطور مثال، انجنیر صاحب گلبدین حکمتیار اصلا راضی نیست که هواداران داکتر نجیب، برنامهی یادبود از مرگ و زندگی وی را در کابل تجلیل کنند. آقای حکمتیار در قالب آداب مخالفتکردن به یکی رسانهها گفته است: «درست است که یک آزادی نیمکله داریم، اما معنای آزادی و انسانیت این نیست که از افراد مانند داکتر نجیب هم یادآوری صورت بگیرد. ما که چند دهه تفنگ به دست گرفتیم و راکت شانه کردیم و خون جاری ساختیم برای این نبود که از هر کس و ناکسی یادآوری و گرامیداشته شود. ما میدانیم که پشت برنامههای تجلیل و گرامیداشت از داکتر نجیب، دست کشورهای بیرونی است. ما به دولت افغانستان هشدار میدهیم که هنوزهم ظرفیت و هوس راکتپرانی را داریم و اگر جلو این بیبندباریها گرفته نشود، آن وقت شاید خود خدا هم نتواند ما را مهار کند».
3. مخالفت با درست تطبیقکردن پروژههای عامالمنفعه هم از خود آدابی دارد. بهطور مثال، شما دوست ندارید لین برق از ولایت بامیان بگذرد. این حق طبیعی شماست که دوست نداشته باشید و مخالف آن باشید. شما چهرقم مخالفت میکنید؟ باید آداب مخالفت را رعایت کنید. مخالفت کار سادهایست، مثلا اگر کل متخصصین جهان آمدند و گفتند که مسیر بامیان به نفع افغانستان است، شما قبول نکنید. به آنها بگویید که متخصصین دیگر خر کیست؟ اینجا تخصص-مخصص آنتن نمیته لالا! زورت میرسه بگیر از بامیان تیرش کو، نمیرسه گوشه شو که ما از دیگه جای تیرش کنیم.