شرایط نهادینه‌کردن ادبیات اصیل افغانی

شرایط نهادینه‌کردن ادبیات اصیل افغانی

عیسا قلندر

اول باید بدانیم که ادبیات اصیل افغانی چیست. فرض کنید سقراط چند قرن قبل از میلاد به بنی آدم‌ها گفته که «انسان حق دارد آرامش داشته باشد» و یکی از دانشمندان ما در عصر حاضر بیاید این گفته‌ی سقراط را بازگو کند و بگوید «او بر پدر سقراطه نالد چه یک سرخلاص آدم بوده، بی‌ناموس پیش از این‌که مردم مانای آرامشه بفامن، وقت از حق و حقوق گپ زده.» به همین سادگی است، جمله‌ی سقراط در قالب ادبیات کم‌اصل بیان شده و جمله‌ی دانشمند محبوب ما در قالب ادبیات اصیل بیان شده است. حالا که رییس‌جمهور شاخدار افغانستان تصمیم گرفته ادبیات اصیل افغانی را در دانشگاه‌های کشور نهادینه کند، بد نیست شرایط نهادینه کردن ادبیات اصیل افغانی را بدانیم.

شرط اول: اولین شرط رواج‌کردن ادبیات اصیل افغانی، بی‌شعوری‌ست و شما می‌دانید که ساده‌ترین کار ممکن دنیا همین بی‌شعوری‌ست. فرض بگیرید یکی از رؤسای جمهور دنیا از شنیدن سخنان یک مرد خارجی به خشم می‌آید و آن مرد را «بچه خر» خطاب می‌کند. این رییس‌جمهور ولو که رییس‌جمهور امریکا هم باشد، آدم بی‌شعوری‌ست. دیدید چقدر ساده است؟ اگر گپ را پیش خود تان نگه ‌می‌دارید، در افغانستان اکثریت ما دیگران را بچه خر خطاب می‌کنیم. حتا وقتی کمی اوج می‌گیریم می‌گوییم که «اگر فلان کار را نکردم، بچه خر باشم» بعدش همان کار را هم نمی‌کنیم.

شرط دوم: بعد از این‌که تعداد بی‌شعوران به حد کافی رسید، دومین شرط این است که نگاه خرکی به زبان‌ها داشته باشیم. نگاه خرکی این است که مثلا شما یک فارسی‌زبان‌اید و می‌بینید که زبان پشتو سرشار از منابع علمی و ادبی و تاریخی است و زبان فارسی منابع چندانی ندارد. برای همین سال‌ها فکر می‌کنید که چطور زبان فارسی را تقویت کنید. اما از آن‌جایی‌که بنیان‌های فکری‌تان بر تخریب و سرکوب بنا شده، به این نتیجه می‌رسید که پشت تقویت منابع و پشتوانه‌ی علمی زبان‌تان نگردید، چون کار دشوار و زمان‌بر است. پس چه کار باید بکنید؟ آیا بیکار باید بنشینید؟ نخیر. خدا از آدم بیکار بیزار است. بهترین کار برای یک بی‌شعور خرکی این است که زبان دیگر را تخریب کنید. از فعل‌های آخر جمله شروع کنید، کافی‌ست جای افعال را تغییر بدهید. به‌طور مثال: «تحت ریاست محمداشرف غنی دایر می‌گردد هر روز جلسه. رییس‌جمهور اعضای جلسه را هر روز می‌کند هدایت. سست و بی‌شیمه می‌شود رییس‌جمهور از بس هر روز اعضای کابینه را می‌کند راهنمایی. اما بازهم نمی‌دهد نتیجه، چرا؟ چون است از الف تا یا شیاد و تبهکار.» بعدش از کلمات مبهم به‌جای کلمات ساده و معلوم کار بگیرید. مثلا بگویید: (طالبان با افزایش حملات‌شان در ولایات کشور، چیز رییس‌جمهور اشرف غنی را کشید). شنونده حیران می‌ماند که طالبان چه چیز رییس‌جمهور ما را کشیده؟ درحالی‌که منظور شما این است که افزایش حملات طالبان چیغ رییس‌جمهور غنی را کشیده.

شرط سوم: سومین شرط این است که جلو کسانی را که فکر می‌کنند عصر مولانا است و تلاش می‌کنند دستور زبان را در نوشته‌های‌شان رعایت کنند بگیریم. حالا عصر مولانا نیست، قرن ۲۱ است. باید علیه کسانی که درست می‌نویسند بسیج شویم، در غیر آن ادبیات اصیل افغانی نهادینه نمی‌شود.

نوت: مملکت ما دارای هر سه شرط فوق‌الذکر است. خوش‌بختانه بی‌شعورهای زیادی داریم که نگاه خرکی به زبان و ادبیات دارند و در راس قدرت هم حضور دارند.

دیدگاه‌های شما
  1. نمیدانم نادان هستی یا خود را به نادانی زده ای.دفاع از فرهنگ و زبان ملی یک دغدغه و امر بسیار ابتدایی برای هر کشور و ملت میباشد.
    کشورها برای گسترش و نفوذ فرهنگی و زبانی خود میلیاردها دلار خرج میکنند. منظور آقای غنی هم حفظ و پاسداشت زبان های کشور است. شاید با ادبیاتی ناقص بیان کرده باشد ولی العاقل اشاره.
    کسانی که علاقه مند و دلسوز فرهنگ خراسان هستند قطعا از این دستور آقای غنی خوشحال میشوند ولی کسانی که عادت به بدبینی و تمسخر دارند هر حرف شوخی و جدی را ریشخند میکنند.

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *