صلح در عدم صیانت از حقوق شهروندان؛ آرامشی که یک پایش می‌لنگد

صلح در عدم صیانت از حقوق شهروندان؛ آرامشی که یک پایش می‌لنگد

گفت‌وگوی شبکه‌ جامعه‌ مدنی و حقوق بشر با ابراهیم داریوش، پژوهش‌گر اجتماعی

شماری از پژوهش‌گران اجتماعی می‌گویند اگر در حکومت پس از توافق صلح حقوق شهروندان، به‌ویژه زنان نادیده گرفته شود و عدالت اجتماعی تامین نشود، صلح به‌دست‌آمده پایدار نخواهد بود.

ابراهیم داریوش، پژوهش‌گر اجتماعی و استاد دانشگاه، در گفت‌وگویی با شبکه‌ جامعه‌ مدنی و حقوق بشر (شبکه) می‌گوید، حالت قطع جنگی را که در آن مردم در تکاپوی دست‌یابی به حقوق‌شان باشند نمی‌توان صلح نامید: «حتا اگر جنگ در کوتاه‌مدت پایان یابد و آتش‌بس برقرار شود، از آن‌جایی که حقوق مردم اعاده و عدالت تأمین نمی‌شود، مردم در تلاش دست‌یابی به حقوق‌شان خواهند بود. پای چنین صلحی همیشه لنگ است و هر لحظه امکان فرو ریختنش وجود دارد. حالتی که در آن حقوق مردم مصون نباشد و شهروندان آزادی فردی نداشته باشند صلح نیست.»

شبکه: ارزیابی شما از آن‌چه تا کنون در مذاکرات گذشته است چیست؟ تا چه اندازه می‌توان به نتیجه‌ای مطلوب امیدوار بود؟

داریوش: من فکر می‌کنم گفت‌وگوهای صلح با گذشت هر روز مبهم‌تر می‌شود، کاهش خشونت‌ها که یکی از پیش‌شرط های گفت‌وگوها بود هنوز محقق نشده و برعکس خشونت‌ها افزایش یافته است. از سوی دیگر بخش کلانی از این گفت‌وگوها به عوامل خارجی، از جمله انتخابات ایالات متحده‌ی امریکا وابسته است؛ ممکن است گفت‌وگوهای صلحی که گرداننده‌ی آن دستگاه دولت آقای ترمپ، به‌ویژه آقای خلیل‌زاد بود مبهم‌تر شود. با توجه به این مسائل من فکر می‌کنم حداقل در کوتاه‌مدت نمی‌توان به این مذاکرات خوش‌بین بود.

شبکه: به نظر شما گفت‌وگو با گروهی که پیشینه‌ی خوبی، به‌ویژه در رابطه با زنان ندارد چه پیامدی برای حضور اجتماعی و سیاسی زنان خواهد داشت؟

داریوش: طالبان فقط پیشینه‌ی زن‌ستیزی ندارند، بلکه پیشینه‌ی انسان‌ستیزی دارند، آنان با اقلیت‌های قومی و مذهبی برخورد بسیار خصمانه‌ای داشتند و نیروهای متخاصم سیاسی‌شان با اقلیت‌های سیاسی به شکل بسیار خشنی برخورد می‌کردند، طالبان با محیط زیست و میراث‌های فرهنگی افغانستان نیز مشکل داشتند. چگونگی پیامد این گفت‌وگوها برای حضور اجتماعی و سیاسی زنان به این برمی‌گردد که نیروهای حقوق بشری، جامعه‌ی مدنی و فعالان حقوق زن در کشور تا چه اندازه قدرت یافته‌اند و تبدیل به یک نیروی اجتماعی – سیاسی شده‌اند تا بتوانند به عنوان یک بخش اجتناب‌ناپذیر در جامعه عرض اندام کنند تا طالبان در صورت سهیم‌شدن در قدرت قادر به انکار آنان نباشند. ساختار و ماهیت ایدئولوژی و گفتمانی که طالبان دارند طوری است که جایگاه زنان و اقلیت‌های مذهبی -خصوصا زنان- در آن بسیار کم‌رنگ، غیرواقعی و کتمان شده است.

شبکه: نفس حضور زنان در مذاکرات صلح تا چه اندازه می‌تواند بر موقف طالبان نسبت به آنان تاثیرگذار باشد؟

داریوش: آنان می‌توانند طالبان را به نوعی حداقل در بین افکار عمومی و بین‌المللی و در رسانه‌ها به چالش بکشند. زنان افزون بر این‌که در گفت‌وگوها حضور دارند باید در افغانستان روی پایگاه اجتماعی، همبستگی، نظریه‌سازی برای وضعیت زنان و در مورد حقوق و مشارکت آنان کار کنند تا بتوانند صدا، نظریه و دیدگاه واحدی ارائه کنند، بخش زیادی از زنان را دراین محور جمع کنند و قوت و پایگاه اجتماعی خودشان را افزایش دهند.

شبکه: چه موضوعات مهمی، به‌ویژه در رابطه با زنان باید در مذاکرات صلح بیشتر مورد تأکید قرار گیرد؟

داریوش: ارزش‌های دموکراتیک از جمله مهم‌ترین موضوعات‌اند. جمهوریت ارزشی است که مردم افغانستان نزدیک به دو دهه برای آن هزینه پرداخته و وقت صرف کرده‌اند. بحث مردم‌سالاری موضوع مهم دیگر است. حکومت پس از توافق صلح باید از ارزش‌های حقوق بشری مردم حفاظت و پاسداری و آن را ترویج کند. دموکراسی، انتخابات، مشارکت مردم به گونه‌ی واقعی و جامعه‌ی مدنی همه از ارزش‌هایی‌اند که باید محفوظ بمانند. موضوع مهم دیگر عدالت اجتماعی است که صلح بر مبنای آن پایه‌گذاری می‌شود، تا زمانی که حقوق مردم اعاده و عدالت تامین نشود و مردم نتوانند اراده‌ی خود را تمثیل کنند، صلحی که در نتیجه‌ی توافق به دست می‌آید، پایدار نخواهد بود.

شبکه: به نظر شما حضور طالبان در قدرت تا چه اندازه می‌تواند بر فعالیت‌های مدنی تاثیر بگذارد؟

داریوش: باید دید که حضور طالبان در قدرت چگونه است؛ آیا آنان به عنوان یک قدرت مسلط حاضر خواهند شد یا به عنوان بخشی از قدرت و مشارکت‌کنندگان در آن حضور خواهند یافت. حزب اسلامی –گرچه ضعیف‌تر از طالبان است- پس از آمدن به کابل نتوانست کار خاصی انجام دهد، اگر طالبان هم این‌گونه در قدرت مشارکت کنند، زنان به این دلیل که خواست‌شان دموکراتیک، حقوق بشری و انسانی است، طبعا می‌توانند به حقوق‌شان دسترسی پیدا کنند، ولی اگر طالبان به عنوان نیروی مسلط بیایند و قدرت را در اختیار بگیرند، زندگی برای تمام شهروندان دشوار خواهد شد و طبیعی است که این دشواری برای زنان، اقلیت‌های مذهبی، نخبگان، دانشجویان، دانشمندان، نویسندگان و تمام گروه‌هایی که دغدغه‌های روشن‌فکری و روشن‌گری و ایده‌های دموکراتیک دارند بیشتر خواهد بود.

شبکه: به عنوان یک شهروند نگرانی شما در رابطه با نتایج مذاکرات صلح چیست؟

داریوش: نگرانی‌های زیادی در این رابطه دارم، متاسفانه هیچ روزنه‌ی روشن و چشم‌انداز واضحی از گفت‌وگوهای صلح در افغانستان نمی‌بینم. در جامعه‌ای که پنجاه سال است جنگ گرم عملا در آن جریان دارد و خشونت‌ها و منازعات قومی و مذهبی در آن پیشینه‌ی صدها ساله دارد، تا این مسائل حل نشود، تنها با آتش‌بس نمی‌توان به صلح امیدوار بود، تفنگ‌ها شاید برای چند روزی بر زمین گذاشته شود، اما نبرد افکار، ارزش‌ها، خواست‌ها و موقعیت‌ها ادامه دارد. گفت‌وگوهایی که جریان دارد، مذاکره بین سران، زمام‌داران و رهبران جنگ است، اما متاسفانه در میان مردم جامعه روزبه‌روز شکاف‌‌های اجتماعی و مذهبی بیشتر می‌شود. من زمانی به صلح باورمند می‌شوم که روی ذهنیت، فرهنگ و ارزش‌های مردم به شکل درست کار شود و صلح را از پایین شروع کنیم.

شبکه: به نظر شما چه ضمانتی وجود دارد که طالبان پس از توافق صلح بر تعهدات خود پابند بمانند؟

داریوش: اصلا چه ضمانتی وجود دارد که گفت‌وگوهای صلح به موفقیت بی‌انجامد؟ همین‌طور که برای این مساله تضمینی وجود ندارد برای پابندبودن طالبان به تعهدات نیز ضمانتی وجود ندارد. قبلا هم گفتم که اگر طالبان به عنوان بخشی از نیروهای شریک در قدرت بیایند، در این صورت دولت و نیروهای رقیب می‌توانند مهارشان کنند، ولی اگر به عنوان نیروی مسلط بیایند، از آن‌جایی که ایدئولوژی، نظام سیاسی، روش‌ها و اهداف آنان معاصر نیست، برای نیازهای جامعه‌ی امروزی پاسخ‌گو نیستند و هرچه پیش بروند در واقع جامعه را عقب‌تر می‌برند.

آقای داریوش می‌گوید، با این‌که به نتیجه‌ی مذاکرات صلح خوش‌بین نیست، اما امیدوار است که پیش‌بینی‌های آنان نادرست باشد و این گفت‌وگوها به صلحی سرتاسری و پایدار در کشور بی‌انجامد.

نوت: این مصاحبه توسط شبکه جامعه‌ مدنی و حقوق بشر تهیه شده و امتیاز و مسئولیت آن به این شبکه برمی‌گردد.