بامیان و فرصت‌ اعتراض

جلیل تجلیل

جشن‌واره‌ی موسیقی به مناسبت روز جهانی جوانان در بامیان فرصتی برای هم‌دلی وهم‌گرایی هنرمندان، جوانان و سایر شهروندان کشور است. این تنها جشن‌واره‌ی موسیقی و تجلیل از روزجهانی جوانان نه، بلکه میثاق و تعهدی در برابر تمدن و عظمت بوداست که هم‌د‌لان را در فضای آبی‌رنگ آسمان بامیان گرد آورده است.

جشن‌واره‌ی موسیقی در بامیان را می‌توان نوعی از اعتراض در برابر سایه‌ی سنگین سنت‌های ناپسند وباورهای طالبانی قلم‌داد نمود. اعتراضی که می‌خواست در هرات شکل بگیرد، ولی تحریم شد. از کابل صدا بلند کرد و سرکوب شد. در جاغوری گام برداشت، ولی گودال‌های بزرگ را حفر نمودند. هنرمندانِ علاقمندان هنر تشخیص دادند که بامیان و آغوش بودا، دره‌های بزرگ‌ و آسمان شفاف و آبی‌رنگ بامیان می‌تواند گوش خوبی برای شنیدن این صداهای خفه شده باشد.

آنان با این گردهم‌آیی و جشن‌واره میثاق و تعهدی در برابر بودا و مدنیت بستند. بودایی که نمادی از تاریخ و تمدن ماندگار در تاریخ این جغرافیا دارد. تعهد به این پیکره‌ها و خدایان چندین قرن، به معنای‌ بازگشت به عصر حجر و عقب‌گرد به تاریکی نیست، بلکه پیمان دوباره برای ترمیم و احیای‌ هویت این مدنیت عظیم است؛ مدنیتی که در میان دره‌ها و کوه‌های پرفراز و نشیب بامیان روزگاری انقلاب عظیم تمدن بشری را به خود اختصاص داده بود. قامت استوار شهمامه و صلصال گواهی بر تاریخ و تمدنی دارد که کم‌تر نظیرش را می‌توان یافت.

بودا از چندسالی به این سو است که بر زبان رسانه‌‌ها جاری است و حرف از بازسازی دوباره‌ی آن زده می‌شود؛ اما تبعیض، افکار طالبانی و بی‌کفایتی مقام‌های مسئول سبب شده که هم‌چنان در سکوت معنادار بایستد و نظاره‌گر جسم‌های سرگردان و بی‌روح فرزندانش باشد. بودا که به مثابه مادر است، بر فرزندانش دَین سنگینی دارد. ادای این دین برفرزندانی که در این یک‌دهه زیستند، واجب بود، که نکردند؛ اما نسل جوان و متعهد به بهانه‌ی روز جوانان و جشن‌واره‌ی موسیقی، زمینه را برای گام‌های بعدی مساعد ساختند. تا باشد که هم دین مادر را ادا کنند و هم مسئولیتی را که متوجه آنان می‌شود، عهده‌دار شوند.

شب به یادماندنی جشن موسیقی بامیان سیلی محکمی برصورت مقام‌ها‌ و مسئولان بی‌کفایت بود. مسئولانی که حتا نتوانستند فرصت را برای احیای‌ مجدد این پیکره‌های بزرگ تاریخی با کمک و حمایت مالی یونسکو مساعد سازند. تاریخ همه‌‌ی رویدادها را در خود می‌گنجاند و برای نسل‌های آینده می‌سپارد. روسیاهان رو سیاه‌تر خواهند شد.

هنرمندان در برابر قامت شکسته‌ و خمیده‌ی بودا با حنجره و صدای دل‌انگیز، پیام صلح و هم‌دلی را در تارهای گیتار و دمبوره، دهل و رباب، هارمونیه و غیچک در میان کوه‌های سر به فلک و آسمان آبی‌رنگ بامیان به خوانش گرفتند. آنان نسل اعتراض و احیاگر فرهنگ و تاریخ‌اند. نسل که حضورش چهره‌های فاسدان را شرمنده، دزدان را رسوا و بی‌کفایتان را انگشت نشان جامعه و مردم می‌سازند.

نسل اعتراض ومتعهد دیگر به افکار گلبدینی، اندیشه‌ی طالبانی وشعارهای پوچ حکومت‌های نا‌اهل یک‌دهه‌ی گذشته باور ندارند. آنان هر‌کدام با ابزار و مهارت‌های هنری شان می‌خواهند که حنجره‌‌ای برای بیان دردها وحقایقی باشند که شهروندان را سالیان سال آواره، سرگردان و از هم‌دیگر دور داشته‌اند. جشن‌واره‌ی موسیقی به بهانه‌ی روز جوانان فرصت خوبی برای گردهم آمدن و هم‌دلی با خویشتن خویش بود. خویشتنی که باخویش توسط بیگانه، بیگانه شده است.

هرچند واکنش قشر متحجر را باخود داشت؛ اما دیگر کافیست که بدانند این فتواها جز همان اطراف دخمه‌های مفتی مفت‌خوار نمی‌چلد. آنان می‌دانند که یک‌دست شدن جوانان زنگ خطری برای تنگ شدن فعالیت قومندان‌های باج‌ده به آنان، زورمندان محلی و رهبرنماهایی خواهند شد که سالیان سال با بازی کردن با احساسات قومی، زبانی و سمتی مردم را نشخوار کرده‌اند.

هرچند تا به حال می‌توان احساس کرد که حضور این گروه در جامعه قدغن، برنامه‌های شان با فتوای‌ جهاد روبه‌روست و نامه‌ی نوشته شده‌‌ی تکفیری آنان در جیب مفتی نهفته است؛ اما یک آغاز و گامی به سوی مبارزه با خرافات، دگم‌اندیشی و اندیشه‌های طالبانی بود. تهدید به تکفیر و آلوده شدن به گناه که هنوز خود تعریفی از آن ندارند و حرکت خلاف باورهای دینی از جمله دلایل میان‌تهی آنان برشمرده می‌شود. این فتواها و باورهای کهنه دیگر کم‌تر خریدار‌ دارد؛ اما هنوز سایه‌های آنان سنگینی می‌کند.

حضور پرشور مردم و جشنواره‌ی بی‌نظیر موسیقی توانست که فضایی دوستانه و صمیمی را میان مهمانان و میزبانان بیش‌تر کند. لبخند بر لبان میزبانان جاری و مهمانان را حیرت زده نمایند. بودا را خشنود و بامی ‌را ماندگارتر سازد. بودا دوباره جان بگیرد وبیش از هر‌زمانی دیگر ماندگار شود. بودا خوب درخشید و خوب پذیرایی از مهمانان کرد.

نسل اعتراض در برهه‌ی خاص زمانی قرار دارد. رشد افکار طالبانی و بازگشت به دهه‌های تاریکی از یک‌سو ومدرنیزه شدن جامعه در باطلاق سنت حاکم بر جامعه و چالش‌های جدی آن از طرف دیگر. تنها هم‌دلی و تعهد می‌تواند گام‌های بعدی را هم‌وار‌تر و فرصت‌ها را بیش‌تر سازد.

جشن‌واره‌‌ی موسیقی به مناسبت روز جوانان در بامیان بسیاری‌ها را شگفت‌زده کرده است. قلم‌ها را وادار به نوشتن کرد. شاعران را به سوی سفر خیال و شعر برد. عکاسان را کنجکاوتر و گزارش‌گران را بیش‌تر وادار به واکاوی نمود تا باشد که چیزی از این شب و روز به یاد ماندنی در برای سایر شهروندانی که نتوانستند در این برنامه حضور برسانند، در خورجین داشته‌ باشند.

شهروندان بامیان در این چندسال خوب درخشیده‌اند. از اعتراضات مدنی شان تا برنامه‌های فرهنگی، درخشش شان در کانکور و میزبانی از مهمان‌های دور و نزدیک. آنان توانسته‌اند که قامت شکسته‌ی بودا را بابرنامه‌های بی‌نظیر و زیبای شان هم‌چنان استوار نگه‌دارند. بامیانی‌ها، هسته‌ی اعتراض‌های مدنی و مسالمت‌آمیز، روزگار به کام‌تان و موفقیت‌های مزید برای شما تمنا دارم.

دیدگاه‌های شما

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *