اخیرا احمدضمیر گوارا، رییس معارف شهر کابل مکتوبی را عنوانی مکاتب دولتی و خصوصی صادر کرده است که براساس آن دختران بالاتر از ۱۲ سال از اجرا و خواندن ترانه و سرود در محافل عمومی منع شده بودند. در این مکتوب گفته شده است که مکاتب تلاش کنند گروههای ترانه و سرود دانشآموزان دختر را طوری تنظیم کنند که در آن اعضای گروه بالاتر از سن ۱۲ سال نباشند. این مکتوب گفته است که شرکت دختران بالاتر از ۱۲ سال در محافلی که شرکتکنندگان آن «صددرصد زنان باشند» مانعی ندارد.
احمدضمیر گوارا و نجیبه آرین، سخنگوی وزارت معارف در توجیه این مکتوب گفتهاند که این تصمیم براساس دریافت شکایات متعدد از شاگردان و والدین آنها گرفته شده است. آقای گوارا گفته است که سال جاری خورشیدی بهدلیل کرونا یک سال عادی نبود و برای اینکه دانشآموزان بتوانند به درسهای خود رسیدگی کنند، این تصمیم گرفته شده است.
اما صدور این مکتوب واکنشهای گستردهای را در رسانهها و شبکههای اجتماعی خلق کرد. یک روز پس از همگانیشدن این مکتوب، کمیسیون مستقل حقوق بشر افغانستان اعلام کرد که وضع هر نوع محدودیت بر حقوق و آزادیهای کودکان «خلاف اصول عمومی حقوق بشر، کنوانسیونهای حقوق کودک و قوانین افغانستان است.» این کمیسیون گفته است که حق آموزش، آزادی بیان و دسترسی به مهارتهای هنری از حقوق اولیه و اساسی همهی کودکان، بدون تبعیض مبتنی بر سن و جنس است و همهی کودکان دختر و پسر میتوانند از حقوقشان بهصورت مساویانه و آزادنه در محدودهی قوانین استفاده کنند.
به دنبال گسترش اعتراضهای مردم در رسانهها و شبکههای اجتماعی، ریاست معارف شهر کابل از تصمیم قبلی خود ظاهرا عقبنشینی کرده و رییس آن مکتوب جدید را در ۲۱ حوت ۱۳۹۹ نوشته است. در این مکتوب گفته شده است که دانشآموزان دوره ابتدایی با تفاهم والدین «در روشنایی لوایح و هدایات مقام وزارت معارف» در صورتی که در درسهای آنها سکتگی ایجاد نشود، میتوانند در مکاتب ترانههای خود را ترتیب و ارائه کنند اما در مورد دانشآموزان بالاتر از دورهی ابتدایی چیزی گفته نشده است.
این نخستین تصمیم جنجالی مسئولان وزارت معارف افغانستان نیست. در ماه قوس امسال نیز این وزارت اعلام کرد که تمام دانشآموزان صنوف اول تا سوم را به مساجد انتقال میدهد و در سه سال نخست آموزش و پرورش، رفتن به مسجد یک هویت قوی اسلامی را در دانشآموزان ایجاد و پرورش خواهد داد و محوریت اسلام را برای دانشآموزان برجسته خواهد کرد. در آن زمان این تصمیم نیز با واکنشهای تند مردمی مواجه شد. در یک مورد عبدالله عبدالله، رییس شورای عالی مصالحه ملی اعلام کرد که این تصمیم وزارت معارف اشتباه و نادرست است.
تصامیم اخیر مسئولان در وزارت معارف و وضح محدودیت ترانهخوانی برای دانشآموزان دختر بالای ۱۲ سال در روزهای اخیر نگرانیهای زیادی را خلق کرده است. آنچه از این تصامیم برداشت میشود، بیشتر ناشی از وضعیت سیاسی کنونی است. گفتوگوهای صلح جمهوری اسلامی افغانستان با گروه طالبان و حفاظت از دستاوردهای دو دهه اخیر سوالهای زیادی را در اذهان عمومی خلق کرده است و وضع محدودیت برای دختران در راستای همین نگرانیها قابل بررسی است.
معارف افغانستان فراز و فرودهای بسیاری را در تاریخ خود دیده است. در دوره حکومت طالبان دختران اجازه رفتن به مکاتب نداشتند و در زمان امارت اسلامی افغانستان زنان خانهنشین بودند. حالا که زمزمههای آمدن دوباره طالبان به قدرت مطرح است، مردم و بهویژه زنان در افغانستان میگویند مسئولان وزارت معارف با گرفتن تصامیم این چنینی زمینه را برای ورود افکار طالبانی و محرومکردن دختران از مکتب فراهم میسازند. وضع محدودیت برای دختران دانشآموز همچنان پرسش اساسی دیگری را متوجه حکومت افغانستان و رهبران آن میکند: چگونه با وجود چنین افکار و افرادی در بدنه نظام آنها میتوانند از دستاوردهای دو دههی پسین و حقوق اساسی مردم در مذاکرات صلح حفاظت کنند؟
مسئولان وزارت معارف اولویتهای کلیدی خود را فراموش کردهاند. یک گزارش تحقیقی کمیته میک در سال ۱۳۹۶ نشان میدهد که روند استخدام آموزگاران، توزیع کتاب درسی به دانشآموزان، پرداخت معاش به آموزگاران و روندهای تدارکاتی در این وزارت همه معروض به فساد گسترده است. علاوه بر این وجود آموزگاران و مکاتب خیالی در چوکات این اداره یکی از مشکلات دیگر است. مکاتب بیشمار در سراسر کشور ساختمان ندارد و دانشآموزان در زیر خیمه و بر روی خاک درس میخوانند. کیفیت پایین آموزش در مکاتب یکی دیگر از مشکلات است.
با توجه به آنچه یاد شد، مسئولان وزارت معارف افغانستان بایستی اولویتهای اساسی خود را رفع مشکلات و کاستیها در این نهاد بدانند. برای رشد و انکشاف معارف تلاش کنند و برای پرورش استعدادهای دانشآموزان برنامهریزی کنند نه اینکه با صدور مکاتب و تصمیمگیریهای ناشیانه زمینه را برای محروم کردن دانشآموزان نسبت به حقوق اساسی آنها فراهم کنند. معارف پایه و اساس یک جامعه است و رشد و انکشاف آن به ترقی جامعه کمک میکند. گماشتن افراد مسئول و دلسوز میتواند کشتی معارف افغانستان را بهسوی روشنایی رهنمایی کند اما وجود افرادی با افکار طالبانی و عقبمانده در سمتهای کلیدی این وزارت اثرات مخرب و ویرانگری را بر بدنه معارف افغانستان تحمیل میکند.