شماری از اشخاص و جریانهای سیاسی، اکثرا اپوزسیون سیاسی حکومت در کنفرانسی موسوم به «افغانستان؛ راهی به سوی موفقیت» که از سوی روند مونیخ در شهر مونیخ آلمان راهاندازی گردیده است، گردهم آمدهاند و قرار است در مورد انتخابات آیندهی ریاست جمهوری، روند مصالحه، بحث نظام پارلمانی و غیرمتمرکزسازی نظام صحبت کنند. بیشتر شرکت کنندگان این کنفرانس، سران جبههی ملی و حزب حق و عدالت میباشند.
این نشست، یکی از دهها یا صدها نشست و همایشهایی میباشد که طی یازده سال گذشته در داخل یا خارج از کشور در مورد افغانستان برگزاری شدهاند. بنابراین، نمیتوان انتظار نتیجهی قطعی یا تحول خاصی در سیاست و جامعهی افغانستان داشت. در این کنفرانس نیز مثل سایر نشستها و همایشها، وضعیت جاری افغانستان به تحلیل گرفته میشود، چالشها و دشواریهای آینده شمرده و بررسی میشوند و در خوشبینانهترین حالت، طرحهای عملی یا آرمانگرایانه برای افغانستان تدوین میشود؛ مثل صدها طرح و برنامهای که روی کاغذها مانده و بدون این که حتا یک گام هم در جهت عملی شدن برداشته شود، در گذر زمان و مسیر تحولات خاک میخورند و به کاغذپارههای بیارزش تبدیل میشوند. این کنفرانس برگزار میشود؛ اما نمیتوان تغییر ملموس و بهبود عینی و عملی را در وضعیت سیاست و جامعهی افغانستان انتظار داشت. برگزاری این گونه نشستها در وضعیت کنونی و برای عبور سالم از گردونهی 2014 و طی روندهای جاری سیاسی امری مهم و ضروری میباشد. دولت، جریانهای سیاسی، جامعهی مدنی و اقلیتهای تأثیرپذیر از این روندها، همگی نیاز به تفاهم و هماهنگی دارند. آنها باید دور هم بنشینند و دیدگاههای خود را در مورد مسایل و موضوعات مهم کشوری ابراز نمایند. هریک از محورهای ذکر شده در کنفرانس روند مونیخ، از موضوعات مهم ملی میباشند و بحث، مشوره و گفتوگو در خصوص آنها و ارائهی طرح و برنامه برای آنها، حق تمام جریانهای سیاسی و نهادها و اقلیتهای تأثیرپذیر میباشد. علاوه برآن، تدویر این گونه نشستها برای ایجاد هماهنگی و پیدا کردن دیدگاههای مشترک میان جناحهای سیاسی کشور و تدوین طرحهای معقول برای افغانستان مفید میباشد. انتخابات ریاست جمهوری و مصالحه با طالبان، هردو به عنوان دو روند ملی و حیاتی، نیاز به گفتوگوهای گسترده میان جناحهای سیاسی افغانستان دارد. هرچند حکومت مجری این دو روند میباشد؛ اما به هیچوجه در انحصار حکومت نیست. جریانهای سیاسی به اندازهی حکومت مسئولیت دارند تا سلامت این دو روند مهم را تضمین کنند و حق دارند تا در خصوص آنها اظهار نظر نمایند، کنفرانس و همایشهای بینالافغانی دایر کنند و طرح و برنامه ارائه دهند. طرح نظام پارلمانی و غیرمتمرکزسازی نظام نیز از گفتمانهای جدی سیاسی در کشور میباشد و هرکس و جریان سیاسی حق دارند تا نظرها و اعتقادهای خود را در خصوص نوع نظام سیاسی در چارچوب قوانین افغانستان و ارزشهای جهانشمول ارائه نموده و در گفتمانهای نظری و سیاسی از آنها دفاع نمایند. به همان اندازه که حکومت حق دارد بر نظام ریاستی پافشاری کند، جریانهای سیاسی حق دارند از بدیلهای مورد نظر شان برای نظام سیاسی کشور دفاع نمایند. هریک از جریانهای سیاسی دارای افکار و عقاید متفاوت در عرصههای سیاسی و اقتصادی میباشند و توافق همگانی بر نوع مشخص نظام، الزامی نیست. باید به احزاب و جریانهای سیاسی فرصت داده شود تا عقاید و برنامههای خود را در معرض گفتمان افکار عمومی گذاشته و از آن دفاع نمایند. تاکنون طرح نظام پارلمانی و غیرمتمرکز سازی نظام که از سوی برخی جریانهای سیاسی مطرح میشود، از سوی حکومت با توهم توطئه و سو ظن نگریسته شده و همیشه با آن مخالفت شده است. حکومت با القای این توهم که گویا طرح نظام پارلمانی و غیرمتمرکزسازی نظام، طرح بیگانگان میباشد، تلاش مینماید تا این گفتمان کلان سیاسی را سیاهنمایی کرده و با ایجاد دیوارهای کاذب، بحث نظام سیاسی را تابو ساخته و بدین ترتیب مانع از تبدیل شدن این طرح به یک گفتمان ملی و سراسری در کشور گردد. نباید حکومت بحث نظام سیاسی را تابو بسازد و باید مجال بحث و پرسش در این خصوص را برای مردم و تمام جریانهای سیاسی فراهم سازد. همچنان حکومت نباید به کنفرانسها و نشستهای بینالافغانی با سو ظن و توهم توطئه بنگرد، بلکه باید از آن به عنوان مجالی برای بازاندیشی و گفتوگو حمایت کند و زمینهی طرح و ارائهی دیدگاههای جریانهای سیاسی کشور را فراهم سازد.