رییسجمهور غنی در رأس هیأتی که در آن عبدالله عبدالله، رییس شورای عالی مصالحه ملی، امرالله صالح، معاون اول ریاستجمهوری، حمدالله محب، مشاور امنیت ملی، حنیف اتمر، وزیر امور خارجه، شهرزاد اکبر، رییس کمیسیون مستقل حقوق بشر افغانستان و برخی از اعضای هیأت مذاکرهکننده صلح دولت افغانستان حضور داشتند، به ایالات متحده امریکا رفته بود تا در مورد یافتن راهحل برای ختم منازعه جاری، شرایط و روابط پس از خروج نیروهای امریکایی، تعهد و چگونگی کمکهای ایالات متحده به دولت و اردوی ملی، کمکهای امریکا در راستای بهبود وضعیت زنان و حقوق بشر در افغانستان با مقامهای ارشد سیاسی و نظامی این کشور گفتوگو کنند.
رییسجمهور غنی در حالی بهخاطر یافتن راهحل اساسی برای عبور از بنبست سیاسی کنونی و حل مشکل افغانستان به واشنگتن رفته بود که بهنقل از برخی رسانههای بینالمللی، قبل از این چند بار درخواست ملاقات با جو بایدن، رییسجمهور امریکا را کرده بود، اما هربار درخواست آقای غنی رد شده بود و طرف امریکایی تذکر داده بود که تنها نه، بلکه با دیگر رهبران سیاسی و قومی سفر کند. بنابراین آقای غنی در نهایت مجبور شد که عبدالله عبدالله و امرالله صالح را نیز بهعنوان جواز عبور از مرزهای امریکا با خود ببرد تا بتواند به دیدار «شریک استراتیژیک» خود نائل آید.
آقای غنی در حالی به امریکا رفته بود که جنگ در ولایتهای مختلف، از جمله در شمال کشور، شدت گرفته و پروسهی صلح نیز متوقف شده است. همهروزه ولسوالیها طی یک روند «عقبنشینی تاکتیکی» از کنترل نیروهای دولتی خارج میشوند و به دست گروه طالبان میافتند، که از نظر کارشناسان امور امنیتی بخشی از این روند سقوط به ضعف مدیریت بحران در ارگ ریاستجمهوری برمیگردد؛ جایی که صلاحیتها و مدیریت جنگ از وزارت دفاع، داخله و امنیت ملی گرفته شده و در انحصار نهادهای مشورهدهندهی مانند دفتر شورای امنیت ملی و اداره امور ریاستجمهوری درآمده است. اما آقای غنی در دیدار با جو بایدن، با افتخار گفت که نیروهای امنیتی در روزهای اخیر شش ولسوالی را دوباره از طالبان پس گرفتهاند، در حالیکه بخشی از این افتخار آقای غنی را نیروهای بسیج مردمی رقم زدهاند که فضلمحمود فضلی، رییس اداره امور ریاستجمهوری آن را «ملیشهسازی» عنوان کرده و غیرقابلقبول خوانده است.
یکی از اهداف اصلی سفر آقای غنی جلب و تعهد کمک ایالات متحده به دولت و اردوی ملی افغانستان قلمداد شده، اما واقع این است که ایالات متحده قبل از سفر آقای غنی به واشنگتن تعهد سپرده بود که ۶.۳ میلیارد دالر را برای تجهیز اردوی ملی افغانستان برای دو سال آینده میپردازد؛ برعلاوه کمکهایی که در زمینه حکومتداری، حمایت از حقوق زنان و ارزشهای حقوق بشری به دولت افغانستان تعهد کرده بود. بنابراین سفر آقای غنی به هدف جلب و تعهد گرفتن کمکهای مالی امریکا به دولت و اردوی ملی افغانستان از قبل منتفی، و بهنوعی سفر بیهوده بود. بااینهمه، آقای غنی در کنفرانس خبریاش این موضوع را اضافه کرد که «برعلاوهی مسائل امنیتی، در صحبت با جو بایدن موضوع تهیه واکسین برای افغانستان نیز مطرح شد.» در حالیکه یک روز قبل از دیدار آقای غنی با جو بایدن، ایالات متحده از اهدای ۳ میلیون دوز واکسین کرونا به افغانستان خبر داده بود.
واقع این است که آقای غنی بهجای حل مشکل و ختم منازعهی جاری، بهدنبال پیچیدهتر ساختن مشکل و منازعه در افغانستان است. وگرنه ریشهی مشکل در فقر بینهایت، در فساد گستردهی اداری، در حمایت از مافیای مواد مخدر، در خویشخوری و حکومتداری بد است. مشکل اصلی در تفویض صلاحیتها به نااهل است، در ضعف مدیریت جنگ و عدم ارادهی قوی در راستای سرکوب و مقابله با گروه طالبان است. مشکل اصلی و اساسی در نابرابری اجتماعی، عدم همپذیری، بیاعتمادی به دیگر اقوام، روحیهی برتریطلبی و انحصار قدرت در کنترل افراد یک قوم، یک قبیله و یک حلقهی خاص و محدود است. بنابراین ریشهی مشکل نه در واشنگتن، بلکه در کابل، در ارگ و در یک حلقهی خاص است که این کشور را گروگان گرفتهاند و در نهایت به طرف فروپاشی تاکتیکی سوق خواهند داد.