استراتژی‌های شکستن بن‌بست در مذاکرات صلح؛ تشویق‌ها و تنبیه‌ها (۱)

استراتژی‌های شکستن بن‌بست در مذاکرات صلح؛ تشویق‌ها و تنبیه‌ها (۱)

مطالعات زمینه‌های حل تعارض در سایر کشورها نشان می‌دهد که طرفین درگیر جنگ باید در نهایت اختلافات خود را با یکدیگر حل کنند. در صورتی‌که قرار باشد این اختلافات با مداخله یا میانجی‌گری شخص ثالث (کشور خارجی) حل شود، این بازیگران خارجی که نقش شخص ثالث را به عهده دارند، می‌توانند از نفوذ و منابع خود برای ایجاد انگیزه‌های مثبت یا فشار منفی برای دستیابی به توافق با انجام مذاکره و افزایش ماندگاری یک نتیجه‌ی با دوام استفاده کنند. آرون گریفیتس و کاترین بارنز در کتاب «قدرت اقناع؛ مشوق‌ها، تنبیه‌ها و مشروطیت‌ها در صلح‌سازی»، فصل/مقاله‌ای زیر عنوان «مشوق‌ها و تحریم‌ها در روند صلح» دارند که نقش تشویق و تنبیه را برای متقاعدکردن دو طرف درگیر جنگ برای حاضر‌شدن در میز مذاکره، امضای توافق و اجرای آن بررسی کرده‌اند. آنان هدف این مقاله‌ی‌شان را بررسی و تجزیه و تحلیل ابزارهای سیاسی می‌دانند که می‌تواند به‌عنوان تحریم‌ها و انگیزه‌های حمایت از صلح‌سازی مورد استفاده قرار گیرد. این ابزارها به شرح زیر است:

مشوق‌ها و پاداش‌های همکاری

مشوق‌ها و پاداش‌هایی برای همکاری، اقداماتی را برای تشویق یا ترغیب یک یا همه طرف‌های درگیر جنگ، که می‌توانند در پایان‌دادن جنگ و آغاز مذاکرات صلح همکاری کنند، شامل می‌شود. این اقدامات مبتنی بر انگیزه می‌توانند جهت ایجاد شرایط مطلوب برای تعامل، تشویق پیشرفت در روند صلح، پشتیبانی از اجرای توافق‌نامه‌ها و ایجاد حمایت گسترده‌تر از صلح‌سازی مورد استفاده قرار گیرند.

مشوق‌هایی که می‌توانند به پایان‌دادن جنگ و آغاز مذاکرات صلح کمک کنند، شامل سه مجموعه‌ی اصلی – به شمول الف) آن‌هایی که به نیازهای اقتصادی پاسخ می‌دهند، ب) آن‌هایی که به نیازهای سیاسی برای مشروعیت و به‌رسمیت‌شناختن پاسخ می‌دهند و ج) آن‌هایی که به نیازهای تضمین‌ها پاسخ می‌دهند – می‌شود.

الف) کمک‌های اقتصادی

در گام نخست برای حمایت از حل منازعات، می‌توان منافع اقتصادی مانند کمک‌های توسعه‌ای را به کار برد. استفاد‌ه‌ی مشروط از کمک‌های مالی کمک‌کنندگان در صلح یا سازش صلح «پیش‌شرط‌های صلح» نامیده شده است. علاوه بر حمایت از تلاش‌های پیش‌گیری از درگیری یا سازش صلح پس از حل‌وفصل یا امضای توافق، ارائه‌کنندگان کمک‌های اقتصادی ممکن است در میان روند صلح دست به کار شوند تا چشم‌انداز «سود سهام صلح» که به‌معنای «منافع اقتصادی مرتبط با صلح و ثبات» است را ارائه دهند. بااین‌حال، هما‌ن‌طور که جاناتان گود هند مشاهده کرده است، تلاش برای «خریدن صلح» به‌ندرت به نتیجه می‌رسد، زیرا کمک اقتصادی که در حاشیه‌ی اقتصاد سیاسی جنگ کار می‌کند، به‌ندرت می‌تواند نقش یک عامل برجسته در انتقال از جنگ به صلح را بازی کند. اقدامات ارائه‌شده ممکن است برای اهداف مورد انتظار آن‌گونه که پیش‌بینی شده است، نباشد. انگیزه‌هایی مانند بازسازی و کمک به توسعه در یک کشور درگیر جنگ، به‌ندرت آرزوهای سیاسی را زیر و رو می‌کند. درخواست کنار گذاشتن ارزش‌های دیرینه در ازای منافع اقتصادی می‌تواند به‌عنوان رشوه تعبیر شود. برعلاوه، پیش‌شرط‌های صلح در متن وسیع‌تر شرط‌ دهنده‌ها نهفته‌اند و در مورد مناسب‌بودن و حاکمیت، بحث‌های مشابهی دارند.

ب) روابط دیپلماتیک

آرزوهای سیاسی طرفین درگیر جنگ، اغلب آ‌ن‌ها را به‌سمت ارزش‌گذاری برای روابط خارجی سوق می‌دهد و روابط دیپلماتیک را به یک منبع مفید در روند صلح تبدیل می‌کند. روابط دیپلماتیک برای مشروعیت‌بخشی طرف‌ها، اعتباردهی به آنان و به‌رسمیت‌شناختن‌شان ارزشمند هستند، طوری‌که می‌توانند برای تشویق یا پاداش‌دادن به تغییر مثبت و همچنین در عملکرد بر عکس آن، مورد استفاده قرار گیرند. در مقیاس کوچک، بازیگران غیردولتی و همچنین دولت‌ها از اقدامات نمادین بهره‌مند می‌شوند. به‌عنوان مثال زمانی‌كه كلینتون، رییس‌جمهور پیشین امریكا به نمایندگان سین فین – كه به‌نظر می‌رسید با ارتش جمهوری‌خواه ایرلند مرتبط هستند – اجازه بازدید از واشنگتن را داد، راه‌های جدیدی را برای طرفداران توافق ایرلندی‌ها برای اعمال نفوذ با آن‌ها باز کرد. در مقیاس کلان، فرصت به‌رسمیت‌شناخته‌شدن به‌عنوان یک عضو کامل در وضعیت خوب نهادهای بین‌المللی یا گروه‌های چندجانبه می‌تواند انگیزه قدرتمندی باشد که بخشی از آن می‌تواند به‌دلیل منافع اقتصادی مرتبط باشد. این امر بیشتر در فضای اروپا قابل توجه بوده است. به‌طور مثال، در مواردی‌كه پتانسیل عضویت در اتحادیه اروپا نقش تسریع‌کننده‌ی قدرتمند برای تغییر را بازی کرده است. در این خصوص می‌شود به مثال قبرس اشاره کرد که تعهدهای مبنی بر عضویت در اتحادیه توانست بن‌بست در مذاکرات صلح را بشکند.

ج) تضمین‌ها

یکی دیگر از ابزارهای مهم بر روند صلح که هم مشوق و هم توانمند است، ضمانت‌نامه‌های خارجی است که برای کاهش تهدیدها، افزایش امنیت و ایجاد اطمینان ارائه می‌شود. یکی از موانع قابل توجه در دستیابی به توافق و اجرای توافق‌نامه‌های صلح این است که طرفین درگیر اعتماد کافی به مخالفان خود ندارند تا بتوانند تعهدات خود را عملی کنند. در این حالت بازیگران خارجی – اعم از سازمان‌های بین‌المللی، گروه‌های دولتی یا اشخاص ثالث تأثیرگذار – می‌توانند ضمانت‌های مختلفی را به هدف تشویق طرفین برای حل اختلافات ارائه دهند. «تضمین‌های سیاسی» غالبا جنبه‌ای جدایی‌ناپذیر از توافق‌نامه‌های صلح است و شامل پشتیبانی سیاسی و عملی برای کمک به اجری توافق‌نامه‌ها و اطمینان از این است که طرف‌های خارجی از نفوذ خود برای تقویت همکاری طرفین با شرایط توافق‌شده استفاده می‌کنند. همین‌طور «تضمین‌های امنیتی» معمولا شامل کمک‌های خارجی در خنثاسازی منازعه، از نظارت بر آتش‌بس تا اجرای فرایندهای خلع سلاح، رفع لشکرکشی و ادغام مجدد است.

اعمال مشوق‌ها در متن روندهای صلح با خطرات و معضلات زیادی همراه است. اما در دوره‌ا‌ی که صلح‌سازی به یک تلاش بسیار جدی بین‌المللی تبدیل شده است، امضای توافق‌نامه‌ی صلح در پایان یک روند، که به‌دست‌آوردن پاداش یا صرفا تأمین انتظارات بین‌المللی را به همراه دارد، بسیار مفید است. برای مشارکت در مذاکرات صلح، گاهی انگیزه‌های بیش از حد ناکارآمد نیز وجود دارند. به‌عنوان نمونه، هنگامی‌که پاداش‌های نقدی زیادی به مذاکره‌کنندگان پیشنهاد می‌شود یا موافقت‌نامه‌هایی برای تأمین منافع مالی شخصی ایجاد می‌شود. معرفی مشوق‌های خارجی می‌تواند انگیزه‌های تعامل جدی با یک دشمن را تحریف کند و بر چانه‌زنی برای امتیازات از اشخاص ثالث تأکید کند. یک چالش دیگر، همان‌طور که ناتالی توکی در مقاله خود توضیح می‌دهد، این است که بازیگران مختلف در یک گروه هدف، از مزایای متفاوتی برخوردارند. بنابراین مشوق‌ها و مشروطیت‌ها می‌توانند باعث ایجاد شکاف داخلی در یک گروه شوند و تصمیمات حاصل ممکن است نتیجه‌ی مورد انتظار نباشد.

طوری‌که آنتونی ریگان در مطالعه پرونده‌ی بوگنویل بررسی کرده‌است، به‌نظر می‌رسد موفقیت مشوق‌های خارجی به توانایی آن‌ها در تشویق و تقویت انگیزه‌های طرفین برای ارائه امتیاز به دشمنان‌ شان بستگی دارد.

تسهیل

تسهیل حد وسط تشویق و تنبیه و مجموعه‌ی از اقدامات و ارائه فنون است که در راستای حمایت از طرف‌های درگیری مسلحانه برای داشتن موضع قدرتمند در میز مذاکره اعمال می‌شود. این فنون ممکن است شامل گسترش اعتماد به‌نفس، ایجاد ظرفیت برای مذاکره و تسهیل گفت‌وگو و آشتی در سطوح مختلف اجتماعی و سیاسی باشد.

در حالی‌که مشوق‌ها و انگیزه‌ها با تغییر در محاسبات تصمیم‌گیری قهرمانان می‌توانند منجر به تغییر شوند، اما در کوتاه‌مدت نمی‌توانند ذهنیت‌هایی را که منجر به خشونت شده‌اند، تغییر ‌دهند. این تحول فقط از طریق روند تعامل بین طرفین اتفاق می‌افتد. چنین تعاملی می‌تواند تغییراتی در روابط دو طرف و پویایی گسترده اجتماعی درگیری ایجاد کند. آموزش و مشاوره‌ی فنی به مذاکره‌کنندگان طرفین می‌تواند به میزان قابل توجهی در اثربخشی مذاکرات و توانایی طرفین در تنظیم سازش‌های طولانی‌مدت کمک کند. از آن‌جا که ابزارهای تسهیل‌کننده به آمادگی طرفین برای تغییر بستگی دارند، ممکن است نتایج سریع نداشته باشند. بااین‌حال، ابزارهای تسهیل به‌طور معمول برای موفقیت در روند صلح بسیار مهم هستند.

ادامه دارد…