شناسایی عوامل قتلهایی که در حوادث ترافیکی در افغانستان اتفاق میافتد کار سادهای نیست و در بعضی موارد حتا ناممکن هم میشود. بازماندگان افراد کشتهشده حوادث ترافیکی وقتی برای شناسایی متهمان اقدام میکنند در اکثر موارد با سدی مواجه میشوند که عبور از آن ممکن نیست، آنهم برای نزدیکان مقتولی که با مقامات و ادارات دولتی ناآشنا باشند. بروکراسی و کاغذبازیها و در آخر ناامیدی که از دنبالکردنِ قضیه به آنها دست میدهد نزدیکان افراد کشتهشده حوادث ترافیکی را در بسیاری موارد منصرف میکند.
به سراغ خانوادهای رفتم که سه سال از زیر گرفتن پدرشان توسط موتر نوع کرولا میگذرد؛ حسینعلی مرد میانسال در ۲۹ سرطان ۱۳۹۷ در سرک سه قلعهی فتحالله شهر کابل توسط موتر کرولای مدل ۱۹۹۰ زیر گرفته شد و دو روز بعد در گذشت؛ حسینعلی ۵۰ ساله پنج سال میشد در مکتب «اسپین ادی» قلعهی فتحالله در بست هشتم بهعنوان ملازم مکتب مسئول رُفتوروب این مکتب بود. از کل هفته فقط روزهای جمعه فرصت میکرد تا احوالی از خانوادهاش بگیرد و وقت بگذارند. ۲۸ سرطان ۱۳۹۷ حسینعلی نزدیکیهای شام پنجشنبه برای تبدیل لباس و احوال گرفتن به خانهاش آمد و فردای آن «جمعه» عقربهی ساعت ۱۰ شب را نشان میداد و او به منظور نگهبانی و منظمکردنِ مکتب برای روز شنبه، باید خودش را میرساند. ساعت ۱۰ و ۱۵ دقیقه شب موتر کرولای مدل ۱۹۹۰ او را در سرک سه قلعهی فتحالله زیر گرفته و در تاریکی شب آنچنان ناپدید شد که انگار وجود نداشته است.
تلاش و تقلای محمدکاظم پسر حسینعلی برای شناسایی و به دامانداختنِ متهم راه به جایی نبرد و او را از دنبال کردنِ قضیه منصرف کرد.
محمدکاظم پسر حسینعلی، بارها به ادارههای مختلف مراجعه کرده اما تلاشهای او منجر به یافتن نتیجهی حتا یک سرنخ از متهم هم نشد. محمدکاظم میگوید که تصادف پدرش را نیروهای امنیتی حوزه دهم پولیس به او خبر داد اما وقتی به ساحه رسید از رانندهی متهم اثری نبود.
در سرک سه قلعهی فتحالله که حسینعلی توسط موتری زیر گرفته شد هیچ کمره امنیتی که توسط ریاست ترافیک شهر کابل و دیگر ارگانهای دولتی نصب شده باشد نبود و تنها کمرهی که کوچهی محل حادثه را پوشش میداد از یک خانهی شخصی بود. کاغذبازی و بروکراسی در قضیه کشتهشدن حسینعلی شروع شد.
اولین اقدام محمدکاظم پسر مقتول، برای شناسایی رانندهی متهم، عریضهکردن به ریاست ترافیک شهر کابل بود که به سختی توانست این کار را بکند. کاظم در این عریضه از ریاست ترافیک شهر کابل خواسته بود تا امر بررسی کمرهی امنیتی که بر سر دروازه خانه مسکونی که در ساحه است را بدهد. اما ریاست ترافیک شهر کابل عریضهی محمدکاظم را به حوزه دهم امنیتی پولیس راجع کرده و از این حوزه پولیس خواسته شده بود که با شخص عارض همکاری کرده و با صاحب کمره تماس بگیرد و در صورتی که وقوع حادثه ضبط شده باشد یک حلقه «CD» از وقوع حادثه را به منظور پیگیری و تثبیت نمبر پلیت به این ریاست ارسال نماید.
محمدکاظم میگوید که حوزه دهم امنیتی پولیس حاضر به همکاری با او نبود و با دلایل و جنجال زیاد توانست آنها را قانع کند تا کمره امنیتی محل حادثه را بررسی کنند: «حوزه اول هیچ همکاری نمیکرد. بعد از صحبت زیاد از من پول خواستند و یک کارمند جنایی را همراهم به ساحه فرستادند. در مسیر راه کارمند جنایی از من یک هزار افغانی پول درخواست کرد. به ساحه رسیدیم و صاحب خانه که کمره سر دروازهاش نصب بود را خواستیم و گفتیم که میخواهیم کمره امنیتی خانهاش را بررسی کنیم. حرف صاحب خانه این بود که کمرهاش اتفاقات را ضبط نمیکند و کارمند جنایی گفت که او به خاطر نداشتن حکم دادستانی نمیتواند داخل آن خانه شود. صاحب خانه دروغ گفت. کمره باشه ضبط نکنه. امکان ندارد.»
بعد از دلیل صاحبخانه که گفته بود «کمره آنها دستگاه ضبط ندارد» عریضهی محمدکاظم از حوزه دهم امنیتی پولیس دوباره به ریاست ترافیک شهر کابل راجع شده و گفته شده بود که کمره امنیتی که در ساحه بوده دستگاه ضبط ندارد و از ریاست ترافیک خواسته شده بود که هرطور لازم میداند در این مورد اجراآت کند.
محمدکاظم میگوید از چگونگی تصادف پدرش این حوزه دهم امنیتی پولیس بود که به او احوال داد نه مردم محل. استدلال او این است که نیروهای امنیتی حوزه دهم به جایی احوالدادن به او باید دنبال رانندهی که پدرش را زیر گرفته بود میگشت: «پدرم توسط حوزه به شفاخانه وزیراکبرخان انتقال داده شده بود و در ۳ اسد جان داد. حوزه گفت که به آنها یک نفر زنگ زده و حادثه را گزارش داده. من از آن نفر چگونگی تصادف پدرم و نشانی و نمبر پلیت که ممکن بود از راننده گیر آورده باشد را پرسیدم اما او به خاطر سرعت موتر و تاریکی شب نتوانسته بود نمبر پلیت آنرا بهدست آورد.»
برای گرفتاری و به دام انداختن متهم محمدکاظم سه بار به ریاست حادثات ترافیکی و حوزه دهم امنیتی پولیس شهر کابل مراجعه کرده اما بیتوجهی و بیمسئولیتی مسئولان او را از دنبالکردن این قضیه منصرف میکند: «دو هفته دنبال این قضیه گشتم. یک احتمال میره که دقیق نمیفهمم. شاید حوزه نفر گرفته باشه و قبل از اینکه من آنجا برسم، بین آنها تفاهم شده باشه و راننده آزاد شده باشه. به دادستانی نرفتم. در این کشور بیمسئولیتی است و با خود گفتم هرچه پیش برویم همی گپ است. این قضیه را به خدا واگذار کردم.»
بروکراسی و کاغذبازیها و از این اداره به آن اداره رفتن، در نهایت محمدکاظم را به این نتیجه رساند که چیزی جز ناامیدی دستگیرش نمیشود و در آخر او از دنبالکردن قضیه منصرف شد.
ریاست ترافیک شهر کابل در پیوند به قضیه زیر گرفتهشدن حسینعلی میگوید که در ۲۹ سرطان ۱۳۹۷ هیچ حادثه ترافیکی توسط ریاست ترافیک شهر کابل ثبت نشده است: «کل کتاب را جستوجو کردیم. در این تاریخ حادثهی نزد ما ثبت نشده است.»
براساس آمار ریاست انسجام امور ترافیک و ترانسپورت عامه شهری شهرداری کابل در سه ربع سال ۱۳۹۹ تنها در داخل شهر کابل ۱۹۶ حادثه ترافیکی ثبت شده است و بلندترین آمار مربوط به سال ۱۳۹۸ شمسی میشود که تنها در شهر کابل ۲۶۸ حادثه ترافیکی توسط این اداره ثبت شده بود. در آمار ریاست ترافیک شهر کابل تعداد حوادث ترافیکی در این شهر در کل سال ۱۳۹۹ نسبت به سه ربع اول آن افزایش چشمگیری داشته است و از ۱۹۶ حادثه به ۶۱۱ حادثه میرسد و تلفات ناشی از آن به ۲۶۹ نفر و تعداد مجروحان این رویدادها ۸۷۳ مورد میرسد.
آمار ریاست انسجام امور ترافیک و ترانسپورت عامه شهری شهرداری کابل میگوید که در چهارراهی هنگرها، برهکی، غازی استدیوم، حصه دوم پروان، سرک سوم تایمنی، سهراهی سیدجمالالدین، خشت هوختیف، قلعه نجارها، مارکیت این شهر چراغها و نشانههای ترافیکی نصب شده است و کار روی نصبکردن چراغ و نشانههای ترافیکی در سایر چهارراهها ادامه دارد.
این ریاست میگوید به خاطر نبودن برق ۲۴ ساعته نصب دوربینهای امنیتی که تخلفات ترافیکی را در شهر کابل ضبط کند فعلا امکان ندارد.
آمار وقوع حوادث ترافیکی در افغانستان بلند است و آمار تلفات آن پس از اتفاقات و رویدادهای امنیتی در درجه دوم قرار دارد. آمارهای ارائه شده توسط وزارت صحت عامه و ریاست عمومی ترافیک میگویند سالانه بین دو تا سه هزار نفر در سراسر کشور در حوادث ترافیکی جان میدهند.