گروه طالبان از حدود دو ماه بدینسو که روند خروج نیروهای خارجی سریعتر شده و نزدیک به تکمیلشدن است، حملات شدیدی را ابتدا بر مراکز شماری از ولایتها و بهدنبال آن ولسوالیها انجام دادند. طالبان در تلاش اول خود برای سقوط مراکز حدود هشت ولایت ناکام ماندند. استراتژی جنگی طالبان پس از آن تغییر کرد و این گروه حملات خود را بر مراکز ولسوالیها متمرکز کردند. در این مدت حدود ۱۰۰ ولسوالی در دست این گروه افتادند. چه اینکه نیروهای دولتی از شماری از این ولسوالیها بدون درگیری بیرون شدند.
در این مدت، مقدار زیادی اسلحه، مهمات و وسایط نیروهای دولتی نیز در اختیار طالبان قرار گرفت. در تصاویری که طالبان در شبکههای اجتماعی منتشر کردهاند، دیده میشود که نیروهای دولتی بهصورت گروهی با سلاحهای دستداشتهیشان به طالبان تسلیم میشوند. طالبان هم بیآنکه به آنان آسیبی برسانند، آنان را رها میکنند. این رویهی طالبان سبب شد که نیروهای بیشتری بدون درگیری اسلحهیشان را به طالبان تسلیم دهند.
حکومت افغانستان برای اولینبار است، که بهصورت واضح راجع به دلایل سقوط ولسوالیها سخن میگوید. حکومت قطعشدن کمک هوایی نیروهای خارجی را دلیل تخلیهی ولسوالیها عنوان میکند.
حمدالله محب، مشاور امنیت ملی کشور، دیروز (۱۵ سرطان) در کنفرانس خبریاش گفت که با خروج نیروهای خارجی، کمک هوایی این نیروها نیز قطع شد و در نتیجه نیروهای دولتی از شماری از ولسوالیها و پاسگاهها عقبنشینی یا آن را ترک کردند. بااینحال، آقای محب گفت که در دو هفتهی گذشته قوای هوایی کشور منسجم و حملات هوایی بیشتر شده است.
آقای محب همچنان گفت شمار زیادی از سربازانی که بهدلیل قطعشدن کمک هوایی نیروهای خارجی و در نتیجه کمبود امکانات پاسگاههایشان را ترک کرده بودند، دوباره به نظام برگشتهاند. به گفتهی او شمار نیروهای برگشته به نظام به ۲۳۰۰ تن میرسد. آقای محب گفت: «شماری از این نیروها، در مرکز مستقر شدهاند و شماری هم برای دفاع به مراکز ولایات فرستاده شدهاند.»
مشاور امنیت ملی تأکید کرد که نهادهای امنیتی و دفاعی برای پسگیری ولسوالیها برنامهی جدی روی دست دارند. به گفتهی او در دو هفتهی گذشته، نیروهای امنیتی و دفاعی کشور به حمایت نیروهای مردمی، مرکز ۱۴ ولسوالی را پس گرفتهاند.
مشاور امنیت ملی میگوید بخش زیادی آنچه طالبان آن را دستاورد میخوانند، شایعه و تبلیغات است. به گفتهی او طالبان تنها بر ساختمانهای خالی مراکز ولسوالیها حاکم شدهاند، عکس گرفتهاند و بیش از این چیزی دستگیرشان نشده است.
در آنسو اما طالبان با نشر تصویرهایی از تسلیمشدن گروهی نیروهای دولتی به این گروه و دستیابی به ذخیرههای بزرگ اسلحه، مهمات و وسایط جنگی در شبکههای اجتماعی در پی تضعیف روحیهی نیروهای دولتی و نیروهای اجتماعی و سیاسی طرفدار نظام جمهوری اسلامی افغانستان هستند. آنان با این کار تا جایی موفق شدهاند. بهعنوان مثال، در ولسوالی شکی بدخشان نیروهای دولتی بیآنکه طالبان حمله کنند، مرکز ولسوالی را ترک کردند. عبدالله ناجی نظری، عضو شورای ولایتی بدخشان در صحبت با روزنامه اطلاعات روز گفت که پنج ساعت پس از ترک ولسوالی، طالبان به ساحه رسیدند و کنترل این ولسوالی را در دست گرفتند. همچنین براساس گزارش مجلهی معتبر فوربز، تنها در ماه جون حدود ۷۰۰ لاری، هاموی و همچنین دهها وسایط زرهی و سیستمهای توپخانهای نیروهای دولتی بهدست طالبان افتاده است.
آقای محب از رسانهها خواست که در کنار نظام و علیه تبلیغات طالبان بایستند. او گفت: «وظیفه حکومت ارائه معلومات است. در اینکه معلومات را چگونه تحلیل میکنید، نقش شما مهم است. از مطبوعات میخواهیم که در نشرات خود در نظر داشته باشید کاری نکنید که به ضرر نظام تمام شود.» به گفتهی آقای محب، رسانهها از حکومت جواز گرفتهاند و ملزم به این است که شکار تبلیغات طالبان نشوند و در نشرات خود به نظام ضرر نرسانند.
در همین حال، شماری دیگر از مقامهای حکومتی نیز امروز در نشستی تحت عنوان «نشست مشورتی در مورد بهبود کیفیت نشراتی و قانونمندی فعالیت رسانهها» بر حمایت رسانهها از نظام در شرایط کنونی تأکید کردند.
فضلاحمد معنوی، وزیر عدلیه کشور، در این نشست مشورتی گفت که رسانهها از این پس باید کشتههای نیروهای دولتی را شهید بخوانند. به گفتهی او کشور مورد «تعرض» قرار گرفته است و براساس مادهی ۵۵ قانون اساسی دفاع از وطن وجیبهی همهی شهروندان است که جامعهی رسانهای افغانستان بخشی از آن است. او گفت: «رسانههای همگانی مکلفاند که برای جانباختگان نیروهای امنیتی و دفاعی کشور از عنوان شهید استفاده کنند. در مادهی ۲۴۳ کود جزا این موضوع به صراحت بیان شده است.»
محمدقاسم وفاییزاده، سرپرست وزارت اطلاعات و فرهنگ نیز گفت که درست نیست رسانهها به کسانی که برای آیندهی کشور هیچ پیام مثبت ندارند، تریبون بدهند. او گفت: «حراست از جمهوریت و مردمسالاری برای هر شهروند، بهشمول اصحاب رسانهها و خبرنگارهای ما یک وجیبهی ملی است.»
خواست حکومت مبنی بر شهید خواندن کشتههای نیروهای دولتی اما خلاف کار حرفهای در رسانه است. اصل است که رسانهها آنچه که اتفاق میافتد را بدون کموکاست گزارش کنند و درگیر مسائل ایدئولوژیک نشوند.
رسانههایی که از وزارت اطلاعات و فرهنگ جواز فعالیت گرفتهاند در این مدت پیوسته از آنچه میگذرد گزارش میدهند. هر ولسوالی که سقوط میکند، یا به گفتهی مقامهای حکومتی نیروهای امنیتی از آن عقبنشینی تاکتیکی میکنند، خبر آن در رسانهها بازتاب مییابد. رسانهها براساس اصل آزادی بیان و نیاز شهروندان به اطلاعات، این خبرها را نشر میکنند.
در کنار رسانههای جمعی که بهصورت رسمی در کشور فعالیت میکنند، در رسانههای اجتماعی در کشور نیز متأثر از جو خلقشده، خبر جنگ دستبهدست میشود. دسترسی بیقید و شرط شهروندان به شبکههای اجتماعی و فضای باز آن زمینهی هر نوع اظهار نظری را فراهم کرده است. سقوط پیهم و دراماتیک ولسوالیها شهروندان کشور را بهتزده کرده است. در افکار عمومی که از طریق شبکههای اجتماعی بازتاب مییابد گمانهایی مبنی بر اینکه دستهای از داخل نظام در سقوط ولسوالیها دخیل بودهاند، مطرح میشود.
در چنین فضایی، رسالت رسانههایی که به کار حرفهای باورمندند و براساس قوانین نافذهی کشور و کنوانسیونهای بینالمللی کار میکنند این است که از آنچه در کشور اتفاق میافتد بهصورت دقیق به شهروندان کشور اطلاعرسانی کنند. رسانههای باورمند به کار حرفهای در این مدت این کار را انجام دادهاند. رسانهها در مدت بیش از دو ماه، از سقوط ولسوالیها و بازپسگیری آن پیوسته اطلاعرسانی کردهاند. دستکم در روزنامهی اطلاعات روز اتفاق نیفتاده که خبر سقوط یک ولسوالی منتشر شده باشد ولی خبر بازپسگیری آن نه. براساس قوانین نافذهی کشور این حق شهروندان است که بدانند در کشور چه میگذرد.
پیش از این آنچه که شهروندان در این مدت از طریق رسانهها از سقوط ولسوالیها میشنیدند، میخواندند و یا میدیدند خلاصه میشد به اینکه نیروهای دولتی کدام ولسوالیها را بدون درگیری تخلیه کردهاند و کدام ولسوالیها در نتیجهی درگیری سقوط کردهاند. چیزی بیشتر از این ارائه نمیکردند.
مقامهای حکومتی بارها در اظهاراتشان سقوط ولسوالیها را با پوششهایی مثل عقبنشینی تاکتیکی و اینکه در پسزمینهی سقوط ولسوالیها راز اطلاعاتی پنهان شده، لاپوشانی کردند. آنان جزئیات دقیقی از آنچه در میدان جنگ جریان داشت به رسانهها و در نهایت به شهروندان نمیدادند. شهروندان کشور در یک خلای اطلاعاتی قرار گرفتند. در نبود اطلاعات، طبیعی بود که فرصت شایعه و پخش خبرهای نادرست فراهم شود.
آقای محب نخسیتن مقام بلندپایه حکومت است که راجع به سقوط ولسوالیها جزئیات میدهد. بااینحال، او تأکید کرد که بخش زیادی از آنچه که طالبان در شبکههای اجتماعی منتشر میکنند، شایعه و تبلیغات است.