با کلید‌خوردن پایان «اشغال»، تلفات ملکی در افغانستان رکورد زد

با کلید‌خوردن پایان «اشغال»، تلفات ملکی در افغانستان رکورد زد

پس از ماه‌ها مذاکره میان بزرگ‌ترین ابرقدرت جهان و گروه بنیادگرای طالبان سرانجام روز شنبه، ۱۰ حوت ۱۳۹۸، (۲۹ فبروری)، توافق‌نامه‌ای با عنوان «موافقت‌نامه آوردن صلح به افغانستان» میان طرفین امضا شد. موافقت‌نامه مذکور دارای چهار بخش اصلی به شرح ذیل بود:

۱. تضمین‌ها و روش‌های عملی برای جلوگیری از استفاده از خاک افغانستان از سوی هیچ گروه یا فردی علیه امنیت امریکا و متحدانش؛

۲. تضمین‌ها و میکانیسم‌های عملی و یک برنامه زمان‌بندی‌شده برای خروج تمام قوای خارجی از افغانستان؛

۳. زمانی که این تضمین‌ها عملی شدند با حضورداشت برخی شاهدان بین‌المللی، طالبان مکلفند تا گفت‌وگوهای بین‌الافغانی را با جمهوری اسلامی افغانستان آغاز کنند؛

۴. و در نهایت قطع جنگ و آتش‌بس در اجندای گفت‌وگوهای بین‌الافغانی قرار گیرد. طرف‌های درگیر مکلفند تا براساس تصامیم نشست بین‌الافغانی روی تاریخ و چگونگی این آتش‌بس بحث و تاریخ آن را مشخص کنند.

در زمان امضای این توافق‌نامه، بسیاری از آن به‌عنوان یک «سند تاریخی» یاد کردند. گروه بنیادگرای طالبان محتوای این توافق‌نامه را یک دست‌آورد مهم و یک پیروزی بزرگ برای خود قلمداد می‌کرد و در شروع مذاکرات صلح دوحه، اصرار داشت تا آن را مبنای مذاکرات بین‌الافغانی قرار دهد. در طرف دیگر ماجرا، امریکایی‌ها بودند که می‌توانستند با اتکا به این توافق‌نامه به دو دهه حضور خود در افغانستان پایان دهند و مطمئن باشند که دیگر از خاک افغانستان هیچ فرد یا گروهی علیه امنیت امریکا و متحدانش اقدامی نمی‌کند. دولت افغانستان با اینکه از امضای توافق‌نامه رضایت چندانی نداشت اما به‌دلیل اینکه خود را در یک تنگنا احساس می‌کرد و به عبارتی چاره‌ای نداشت، آن را پذیرفت. در همین راستا برای نشان‌دادن حُسن‌نیت خود، بیش از پنج‌هزار زندانی طالبان را از زندن‌های کشور آزاد کرد و خود را برای گفت‌وگوهای صلح آماده کرد.  

اگر به‌ عنوان توافق‌نامه امریکا و طالبان دقت کنیم، نام آن «موافقت‌نامه آوردن صلح به افغانستان» است. فرایندی که با گذشت یک‌ سال و چند ماه هنوز محقق نشده است. بلکه شدت درگیری‌ها، خشونت‌ها و میل به مهاجرت و آوارگی به‌صورت قابل‌توجهی در افغانستان افزایش یافته است. نکته بعدی که در توافق‌نامه مذکور، حایز اهمیت است در محتوای بخش چهارم است که طرف‌های درگیر در منازعه را متعهد می‌ساخت تا براساس تصامیم نشست بین‌الافغانی روی تاریخ و چگونگی یک آتش‌بس سرتاسری توافق کنند و همچنان سطح خشونت‌ها کاهش یابد. نیاز به توضیح نیست که هیچ‌کدام از مواردی که اشاره شد عملی نشد. یعنی نه صلح به افغانستان آمد و نه آتش‌بس صورت گرفت. اما آنچه که در عمل اتفاق افتاد و مردم افغانستان آن را با پوست و خون لمس کردند خشونت، وحشت عمومی، ترس، بی‌پناهی و نگرانی از آینده‌ای نامعلوم بود. امریکا با حمایت ضمنی جامعه‌ جهانی و به واسطه محتوای توافق‌نامه‌اش با طالبان این گروه سلفی و عقل‌ستیز را مشروعیت بخشید، تطهیر کرد و ماشین کشتار آنان را فعال‌تر ساخت.

گروه بنیادگرای طالبان همیشه مدعی بوده که خاک افغانستان در اشغال است. لذا تا زمانی که این اشغال پایان نیابد، آن‌ها همچنان در برابر اشغال‌گران جهاد می‌کنند. با توجه به مفاد توافق‌نامه و کلید‌خوردن خروج نیروهای خارجی از افغانستان انتظار می‌رفت که این گروه عقل‌ستیز، دیگر دلیلی برای کشتار، ترور و خلق وحشت نداشته باشد. اما درست زمانی که خروج نیروهای خارجی از افغانستان کلید خورد و زمان‌بندی خروج آن‌ها مشخص شد، به‌یکباره ماشین کشتار طالبان فعال‌تر شد. به طوری که دیروز نمایندگی دفتر ملل متحد «یوناما» در گزارش تازه خود از تلفات افراد ملکی، اعلام کرد که در شش ماه نسخت سال ۲۰۲۱ میلادی، رقم تلفات غیرنظامیان رکورد شکسته است. گزارش یوناما نشان می‌دهد که طی شش ماه اول سال جاری میلادی، بیش از پنج‌هزار فرد ملکی در افغانستان کشته و یا زخمی‌ شده‌اند. این در حالی است که بر اساس گزارش مذکور نسبت به زمان مشابه در سال قبل، این رقم ۴۷ درصد افزایش یافته است.

پرسش اساسی این است که چه کسی مسئول تولید این آمار و ارقام است؟ گزارش یوناما نشان می‌دهد که گروه عقل‌ستیز و بنیادگرای طالبان مسئول تولید بالاترین رقم (۳۹ درصد) تلفات افراد ملکی در افغانستان هستند. بنابر آمار یوناما ۵۱۸۳ نفر طی نیمه اول سال ۲۰۲۱ کشته و زخمی شده‌اند که از این تعداد ۱۶۵۹ نفر کشته و ۳۲۵۴ زخمی شده‌اند.

آمارها و ارقام به دلیل ماهیت کمی خود هیچ‌گاه نمی‌توانند بیان‌کننده واقعیت‌های کیفی و زندگی قربانیان باشند. آنچکه در آمارها قابل مشاهده نیست، میزان درد و رنج قربانیان، ترس و وحشت عمومی و در نهایت آوارگی و بی‌پناهی قربانیانی است که قربانی قدرت‌طلبی و جنگ‌افروزی گروه بنیاد‌گرای طالبان شده‌اند. گزارش یوناما نشان می‌دهد که رقم قابل‌توجهی از قربانیان خشونت‌های اخیر طالبان را زنان و کودکان تشکیل می‌دهد. گروهی که هیچ نقشی در معادلات قدرت و جنگ نداشته‌اند.