اشاره: در ۲۴ اسد امسال حکومت افغانستان با فرار محمداشرف غنی از کشور سقوط کرد و دو روز پس از آن طالبان وزارت امور زنان را از ساختار حکومت حذف و آنرا به وزارت «دعوت و ارشاد و امر بالمعروف و نهی عنالمنکر» تغییر دادند. سپوژمی وردک، معین پیشین پالیسی و مسلکی وزارت زنان میگوید که حذف این وزارت برای او «یک خبر مأیوسکننده» بود. خانم وردک پنج سال در این سمت کار کرد و پیش از آن در نهادهای مختلف بینالمللی از جمله مؤسسه Save the Children و USAID کار کرده است. او تجربهی ۱۵ سال استادی را نیز در کارنامه دارد. همزمان با فرارسیدن کمپین ۱۶ روزهی محو خشونت علیه زنان، معصومه جعفری، گزارشگر و دبیر بخش ویدیوی روزنامه اطلاعات روز با او گفتوگویی انجام داده و از وی درباره وضعیت کنونی زنان و دستآوردهای آنان در گذشته پرسیده است.
اطلاعات روز: شما معین وزارت امور زنان در حکومت پیشین افغانستان بودید. در زمان حکومت قبلی، زنان افغانستان چه چیزهایی داشتند؟ بهتر است بپرسم وضعیت زنان در افغانستان چگونه بود؟
وردک: بهصورت کل، وضعیت زنان افغان در حکومت قبلی تغییر مثبت کرده بود اگرچه متوازن نبود. با توجه به بعضی شرایط، وضعیت در دوردستها با مراکز [شهر] فرق داشت ولی بهصورت کل میتوانیم بگوییم که در سطح شهرها، زنان دستآوردهای خوبی داشتند. در بخش تعلیم و تحصیل، در بخش خدمات صحی، در بخش اشتراک در بخشهای مختلف کاری و ورزش تغییرات مثبت دیده میشد. یعنی حقوقی به آنها داده شده بود که از طریق اسلام به آنها داده شده است. وزرات امور زنان برای تطبیق همان حقوق که زنان باید از آن مستفید میشدند، دادخواه قوی بود.
اطلاعات روز: پس از پیروزی طالبان وضعیت چگونه است؟ چهکسی مسئول این وضعیت است؟
وردک: شما میدانید که افغانستان یک کشور اسلامی است. خوشبختانه ۹۹ درصد اتباع افغانستان همه مسلمان هستند. همهی ما، خصوصا کسانی که در رأس یک حکومت هستند، در رأس یک دولت میآیند یا زمامداران یک حکومت هستند، مکلف به تطبیق احکام و ارزشهای دین مقدس اسلام هستیم. بدبختانه [طالبان] اکنون در تطبیق آن بهطورجدی اقدام نمیکند. تا به حال نکردهاند گرچه وعده دادهاند. بهطور مثال، مکاتب دختران مسدود است. [دختران] از تعلیم و تحصیل محروم شدند. مسئولیت این بر عهدهی کسانی است که در رأس حکومت هستند. میگویند ما میخواهیم پالیسی بسازیم و آزار و اذیت را از مقابل دخترانی که شکایت داشتند، برداریم تا آنها بهراحتی بیایند و درس و تعلیم بیاموزند. ولی بیخبر از ایناند که در راه تعلیم و تحصیل، یک دقیقه و یک ثانیه هم نباید از دست داده شود. در بخش زنها تا به حال در قسمت اشتراکشان در ردههای بالا کدام تغییر مثبت ندیدهایم. در قسمت اشتراکشان در تمام بخشها، تا بهحال شاهد کدام کار یا قدم مثبت نبودهایم. من آرزومندم که هرچه زودتر به این توجه شود و طبعا مسئول هر حرکتی، مسئول هر پسمانی و مسئول زیرپاکردن حقوق بشر، حقوق زن و حقوق اطفال در رأس سردمداران و کسانی هستند که در رهبری یک حکومت قرار دارند. من میخواهم که توجه آنها بیشتر شود و این کار را انشاالله توقف دهند و حقوقی که اسلام به زنها داده است را به آنها بدهند.
اطلاعات روز: شما در جایی کار میکردید که حالا دفتر شما تبدیل به ادارهی امر به معروف و نهی از منکر طالبان شده است. دیدن تابلوی این اداره بر سر دفترتان چه حسی به شما میدهد؟
وردک: خوب نهتنها به من بلکه برای تمامی زنها یک خبر بسیار مأیوسکننده بود. میشد که این اداره نهی از منکر در یک جای دیگر تأسیس شود و این وزارت [زنان] احیا شود. برای من به این خاطر مهم بود که میفهمم که از طریق این اداره چه خدماتی برای زنها ارائه میشد. حداقل برای انسجام زنان کارهای بسیار زیادی صورت میگرفت. زنانی که تجارتپیشه بودند را منسجم میساختیم. زنانی که صنعتکار بودند را منسجم میساختیم. [آنها] به فامیلهایشان از نظر اقتصادی کمک میکردند و شما میدانید در جامعهای که وضعیت اقتصادی خوب باشد، اولاد و طفلهای آن خانواده از درس و تعلیم محروم و مجبور نمیشوند بر روی جادهها کار کنند و در آنجا اصلا خشونت بهوجود نمیآید. یعنی یک فضای مسالمتآمیز، یک فضای خوب بود که زنان هم اشتراک داشتند، در کار و در مسئولیت گرفتن صلاحیت داشتند، در ادارات صلاحیت داشتند، نظر میدادند و صادقانه کار میکردند. اینها همه چیزهایی بود که ما شاهد آن بودیم و از طریق ادارهی ما انجام میشد و بدبختانه ناگهان متوقف شد. غیر از این، ۸۰۰ و چند خانواده که در سطح مرکز و ولایات کار میکردند، شما فکر بکنید اینها همه در خانه بنشینند و کار نکنند و از روزی حلالی را که برای خانوادههایشان میبردند، محروم شوند. چهکار خواهند کرد؟ تعداد زیادی از زنان بیوه را ما همکاری میکردیم. کمک میکردیم. [آنها را] معرفی میکردیم به بخشهایی که برایشان مناسب بود. این خدمات متوقف شد. ما برای دختران متعلم برنامههای تشویقی داشتیم. دختران محصل؛ کسانیکه ابتکار میکردند، ما [آنها را] تشویق میکردیم. یک کار نیک برای زنان و برای هموطنان خود میکردیم.
همچنین ما برای اشتراک بیشتر زنان و دختران در جامعه دادخواهی میکردیم. برایتان یک مثال بگویم. یک بار حادثهای در زندان پلچرخی کابل اتفاق افتاده بود. عاجل رفتیم و از زنان بازدید کردیم. گزارش تهیه کردیم و تعداد زیادی از آن زنان را از حالتیکه [در آن] زجر میکشیدند و مورد سوءاستفاده قرار میگرفتند، نجات دادیم. یکی دو زن صدمه دیده بودند. کسانیکه این کار را کرده بودند، به قانون معرفی شدند، جزایشان را دیدند و حتا اداره از نظامی، به ملکی تبدیل شد. این کار ما انعکاس بسیار کلان داشت. یک اداره را از نظامی به ملکی تبدیل کردیم. اینها همه دستآورد بود.

عکس:Getty Image
برای زنانی که مورد خشونت قرار میگرفتند، دادخواهی میکردیم. ساختارهای بسیار قوی داشتیم که اگر واقعا آنها میخواستند قانون را تطبیق کنند، بسیار تأثیرگذار بود؛ مانند کمیسیون عالی منع خشونت یا کمیتههای بسیار قوی در سطح ولایات. مخصوصا در سطح ولایات حضور یک رییس زن در ولایاتیکه اصلا در آنجا یک رییس زن نیست و همه رییسهای بخشها مرد بودند. ولی یک رییس زن برای زنان بسیار حامی بود، بهویژه در معرفیشان به مراجعی که ضرورت بود برایشان کار کند. بدبختانه وقتی که در سطح کشور یک اداره این گونه کارش متوقف میشود، واضح است که آدم ناراحت میشود.
اطلاعات روز: چرا طالبان انگشت روی وزارت امور زنان گذاشتند؟ حذف زنان از بدنهی حکومت چه معنایی دارد؟
وردک: بهتر است این را از خودشان پرسان کنید. خودشان جواب بدهند که چرا نیم پیکر یا نیم جامعه را نادیده گرفتند. از نظر صلاحیت، اشتراک و مسئولیت محرومساختن یعنی چه؟ محرومساختنشان از تعلیم و تحصیل یعنی چه؟ خوبست که خودشان جواب بگویند. بهخاطر اینکه اگر ما میگوییم امارت اسلامی افغانستان، وقتی که نام اسلامی اینجا میآید، اسلام همهی حقوق را برای زنان داده است و ما بندههای کسی نیستیم که برای زنان حق بدهیم یا افتخار کنند که ما حقوق را دادیم. صرف برای تطبیق آنها مکلف هستند. اینکه چرا مکلفیتشان را تا حال انجام ندادند، جای سوال است. اگر در آینده انجام میدهند، من بهحیث زن مسلمان افغانستان خواهش میکنم که این پروسه را سرعت ببخشند و صادقانه تصمیم بگیرند و صادقانه تطبیق کنند. اگر هیچ تصمیمی برایش ندارند، در اینجا نام خود اسلام زیر سوال میرود و ما نمیخواهیم که اسلام عزیز ما زیر سوال برود و بدنام شود. حداقل بهخاطر ارزشهای اسلامی، بهخاطر فرصتهایی که اسلام بهصورت مساوی برای زن و مرد داده است؛ مانند آموختن علم برای زن و مرد مسلمان. در اسلام گفته شده [است] و در حدیث آمده است «از گهواره تا گور دانش بجوی.» این خودش در اسلام آمده است. هیچوقت هم قید نشده است. خوبست که همهی ما دست به دست بدهیم و اسلام را بدنام نسازیم و برای پیشرفتش کار کنیم. ما اگر مقایسه کنیم، کشور پاکستان همسایهی ماست. مسلمان است و [در آنجا] زنها در سطح وزارت و معینیت کار میکنند، معلم دارند، داکتر دارند و درس هم میخوانند، زنان در دانشگاهها هستند، قاضیان زن دارند و در هر بخش زنان هستند. در کشور ایران هم که کشور همسایه ماست، مسلمانند و در همهی بخشها زنان آزاد کار میکنند. پس چرا اسلام ما با اسلام همسایههای ما فرق داشته باشد؟ چرا با اندونیزیا و یا با دیگر کشورهای دوردست فرق داشته باشد؟ در آنجا هم زنان از حقوقی که اسلام برایشان داده است، برخوردار هستند ولی اینجا چرا ما اسلام را به این ترتیب خدای ناخواسته بدنام بسازیم؟
اطلاعات روز: به نظرشما چه ابزارهایی برای حفاظت از زنان و حقوقشان در دسترس است؟ منظور این است که چگونه میتوان از حقوق زنان حفاظت کرد؟ با فشار به جامعهی جهانی و یا فشار از داخل کشور؟
وردک: من فکر میکنم که برادران ما که الان در سطح رهبری مسئولیت گرفتند، مثلاً رؤسا هستند، وزرا هستند، معینان هستند در پهلوی زنان باید دفاع بکنند از چیزی که من پیشتر گفتم. باید در تأمین حقوق زنان مسئولیت بگیرند. تنها اینطور نمیشود که چند نفر زن تمام روز بر روی جادهها برآیند و صدایشان را بلند کنند و همرایشان خشونت صورت بگیرد. این گپی است که از آدرس مرد و زن باید صورت بگیرد و همچنان جامعهی جهانی، همسایهها و هم کنفرانس کشورهای اسلامی. یعنی هر ساختاری که در چوکات کشورهای اسلامی وجود دارد و یک قوت است، باید صدای خود را برای زنان افغانستان بلند کنند. برای حقوق ازدسترفتهی زنان افغانستان دادخواهی کنند تا زمامداران دوباره آن را تأمین بکنند.
یک ضربهی بسیار بزرگ که ما دیدیم، این بود که تعدادی از زنان که در رأس کمیسیونها و کمیتههای مهم قرار داشتند، کسانیکه در رأس جامعه مدنی قرار داشتند و کسانیکه در گذشته در رأس دولت قرار داشتند بنابر تهدیدهایی کشور را ترک کردند و رفتند که دلیل داشتند. مثلا وظیفه نداشتند و حسابهای بانکیشان بسته بود. این زنان دفعتا مملکت را ترک کردند و مبارزه را رها کردند. رفتند و وضعیت را قابل تشویش ساختند چون این کارها یک انسجام میخواهد. انسجام زنان باید صورت گیرد. اینها باید مجلسهایی را با رهبران فعلی حکومت داشته باشند تا پیامهای خود را برسانند، نامههای خود را به شکل رسمی برسانند و این وضعیت آهستهآهسته تغییر خواهد کرد. حالا بدبختانه تعداد زیادی از زنان نیستند و حضور ندارند اما کسانیکه هستند؛ جوانانیکه هستند، زنانی قوی هستند که هرکدام میتوانند یک رهبر خوب شوند و به شکل مسالمتآمیز امیدوار هستم این کارها راه اندازی کنند و به شکل منسجم جمع شوند و از نصف نفوس جامعه دفاع بکنند.

اطلاعات روز: همه ساله در ۲۵ نوامبر آغاز کمپین شانزدهروزه منع خشونت علیه زنان بود. امسال به نظر میرسد که افغانستان چنین چیزی را نخواهد داشت. این برای شما چه پیامی دارد؟
وردک: واضح است که همه ساله در رأس این کمپین در افغانستان وزارت امور زنان بود. تمام ادارات را منسجم میکرد. چون تطبیقکنندهی قانون برای فضای مسالمتآمیز در برابر فضای خشونت بار همه ادارات بودند، وزارت امور زنان برای انسجام و برای دادخواهی کار میکرد. همه را دور یک میز جمع میکرد.
اطلاعات روز: براساس دادههای وزارت امور زنان میتوانید بگویید که وضعیت خشونت با زنان در گذشته چگونه بود؟ پالیسیها و تلاشهای اداره شما چقدر توانسته بود این وضعیت را بهبود ببخشد و تغییرات بیاورد؟
وردک: خوب اگر واقعیت را پنهان نکنیم، خشونت در بعضی از مواقع کم میشد اما در بعضی مواقع بالا میرفت. با وجود تلاش ما و کارهای ما، ارقام خشونت بالا میرفت و این بسیار مأیوسکننده بود. ما در سال ۱۳۹۹ خورشیدی یک سروی را به راه انداختیم تا عوامل و دلایل آنرا پیدا کنیم؛ ما ادارهای نبودیم که مستقیما از خشونت ممانعت کنیم [بلکه] صرفا دادخواه بودیم، ما کسی بودیم که پیام میرساندیم و گزارش میدادیم. سروی به راه انداختیم و در این سروی به یافتههایی دست یافتیم. دلایل بسیاریاند. مثلا سطح سواد در کشور بسیار پایین است. با وجود اینکه اداره یا معینیتی برای آن وجود داشت، بدبختانه هیچ تغییری در سطح سواد بهوجود نیامده بود. سطح پایین سواد یکی از دلایل افزایش خشونت بود.
تطبیقنکردن قوانین حتا در سطح مرکز از دلایل دیگر بالارفتن خشونت بود. وقتی که فساد اداری وجود داشت، یک خائن یا یک جانی آزاد میشد اما یک زن بیچاره سرکوب شده و قضیهاش ناکام میماند. موجودیت فساد اداری و عدم تطبیق قانون یکی از عوامل بسیار بارز دیگر بود. ما نمیتوانستیم ستره محکمه را بگوییم که چرا این کار شده است یا پولیس یا وزارت داخله را. همین صلاحیت بدبختانه به وزارت امور زنان داده نشده بود. [وزارت] کار میکرد ولی صلاحیت نداشت. گپ میزدیم، گپ خود را میرساندیم ولی بدبختانه کسی توجه نمیکرد.

تا جایی که مربوط ما میشد، فامیلها و قریهجات را آگاهی میدادیم. مثلاً عروسیهای قبل از وقت کاهش یافته بود. چیزهایی که دست خود ما بود، [دربارهی آن] آگاهی میدادیم ولی کاری که در بخش جرم و جنایت بود مربوط سارنوال، پولیس، ستره محکمه و وزارت عدلیه بود. بدبختانه آنها در بعضی قضایا رشوتستانی میکردند، فساد اداری میشد و آن قضیه به کامیابی نمیرسید. به همین خاطر سطح خشونت پایین نمیآمد.
دلیل دیگری که ما پیدا کردیم، موجودیت رسوم و عنعنات ناپسند بود که روز به روز [به آن] افزوده میشد؛ عوض اینکه کم شود، زیاد میشد. دلیلش این بود که بازهم قانون تطبیق نمیشد. ما قانون منع خشونت را داشتیم که در آنجا سن ازدواج دختر مشخص شده بود. شرایط نکاح در اسلام واضح است و همان شرایط را آنها تطبیق نمیکردند یا [شرط] رضایت دوجانبه و بلوغ دختر را. قانون بر افرادی که قانون را زیرپا میکردند، مانند ملا و شاهد تطبیق نمیشد. بسیار سطحی فکر میشد. مثلا در پنج سال اخیر قانونی بهنام قانون منع مصارف گزاف عروسی را وزارت امور زنان تدوین کرد و به تصویب رسید. اگر شاروالی همین قانون را تطبیق میکرد و به هیچ هوتلی اجازه نمیداد که ارقام بالاتر از۳۰۰ نفر را بپذیرد یا مردم مراسم کلان هزار نفری، دو هزار نفری نمیگرفتند هیچ وقت بالای یک داماد آنقدر فشار نمیآمد که بعد از آن بهخاطر قرضهایش با خانوادهاش خشونت کند.
بیکاری در کشور یکی از دلایل دیگر بود که باعث خشونت شده بود. بیکاری در داخل کشور زیاد بود و اکثر جوانان ما از ولایات مختلف برای کار به ایران، پاکستان، دُبی و به جاهای مختلف میرفتند و زن جوان نوعروس که اصلا آشنایی با عادات خانواده نداشت، را تنها میماند. داماد میرفت و همین حالا هم همینطور است. این خانم با بسیار مشکلات روبهرو میشد. با خشونت خانوادگی، خُسر، خشو و ننو مواجه میشد. یا نوجوان بود و از نوجوانی عروسی میکرد و از نزاکتهایی که یک عروس در خانواده بعد از اینکه مسئولیت عروسشدن را میگیرد، باید بفهمد اصلا خبر نداشت.
اعتیاد یکی [دیگر] از بارزترین دلایل خشونت بود که ما یافتیم. در خانوادهای که یک شخص معتاد وجود داشت، آنجا خشونت بود. اینها مواردی بود که ما پیدا میکردیم ولی مسئولیت جلوگیری از آنرا ادارات دیگر [به عهده] داشتند که بدبختانه مسئولیتشان را بهصورت درست انجام نمیدادند.
اطلاعات روز: به مناسبت روز جهانی منع خشونت، پیام شما به زنان افغانستان چیست؟
وردک: پیام من به تمام زنان، مردان و خانوادههای افغانستان اول این است که تفاوت بین دختر و پسر را از بین ببریم. انسانها یکی هستند و ما این تفاوت را از آوان طفولیت میان دختر و پسر خود قایل نشویم. بهتر است خشونت را از آوان طفولیت؛ وقتیکه دختر یا پسر ما متولد میشود، در نهاد و در تربیتشان از بین ببریم. از همان شروع آنها را بسیار انساندوست و بشردوست بار بیاوریم و یاد بدهیم که احترام متقابل و محبت چیست. با محبت و خوبی تربیت کنیم نه اینکه یک فرد خشن؛ فردی که دیدگاه متعصبانه نسبت به جنسیت زن، نسبت به انسانها، نسبت به وضعیت، نسبت به قوم، زبان و همهچیز دارد. بهتر این است که ما از خود و از خانوادهی خود شروع کنیم.