نویسنده: اسفندیار میر
مترجم: شریفه عرفانی
در سال ۲۰۲۱، گروه شورشی تحریک طالبان پاکستان (TTP) چالش خود را علیه پاکستان تشدید کرد. این گروه که از پایگاههای خود در افغانستان فعالیت میکرد و با حضور روزافزون خود در داخل پاکستان، حملات فزایندهای علیه نیروهای امنیتی پاکستان و همچنین علیه برخی از منافع مهم چین در پاکستان انجام داد. این گروه شورشی همچنین با گرد هم آوردن جناحهای متلاشی شده و تقویت انسجام داخلی، قدرت سیاسی جدیدی را به نمایش گذاشت. افزون بر این، القاعده از ادامه اتحاد خود با تحریک طالبان پاکستان خبر داد. روز سهشنبه (۱۸ جنوری)، پس از حمله تحریک طالبان پاکستان به پولیس در شهر اسلام آباد، پایتخت پاکستان، وزیر کشور پاکستان هشدار داد که احتمال حملات بیشتر توسط این گروه وجود دارد.
با این حال، مهمترین پیشرفت آنها در سال ۲۰۲۱، اتحاد آشکار TTP با طالبان افغان و جذب حمایت آنها بود. این نتیجهای قابل توجه بود، زیرا دولت پاکستان مدتها استدلال کرده بود که تحریک طالبان پاکستان عمدتا محصول جانبی حضور ایالات متحده در افغانستان همراه با حمایت خارجی دولت سابق افغانستان در کنار هند است. بنابراین، مقامات پاکستانی اغلب تلویحا میگفتند که خروج ایالات متحده از افغانستان و بازگشت طالبان، تهدید تحریک طالبان پاکستان علیه پاکستان را محدود میکند.
برعکس، به نظر میرسد تحریک طالبان پاکستان با تسلط طالبان قوت گرفته و قویتر از قبل به نظر میرسد. عمق رابطه تحریک طالبان پاکستان و طالبان پس از تسلط طالبان در ماه آگست آشکار شد. رهبران طالبان تقریبا بلافاصله رهبران ارشد تحریک طالبان پاکستان و تعداد زیادی از جنگجویان زندانی شده توسط دولت سابق افغانستان را آزاد کردند. همچنین به نظر میرسد که رژیم طالبان به رهبری ارشد تحریک طالبان پاکستان پناهندگی سیاسی و آزادی حرکت در داخل افغانستان اعطا کرده و این گروه از آنجا کارزار خشونت خود را در پاکستان هدایت میکند.
از زمان تسلط طالبان، تحریک طالبان پاکستان تاکید کرده که طالبان افغانستان نه تنها یک شورش نمونه، بلکه خاستگاه جنبش آنها است. نورولی محسود، رییس تحریک طالبان پاکستان، علنا بیعت خود را با مولوی هبتالله آخندزاده رهبر طالبان افغانستان تکرار و ادعا کرد که تحریک طالبان پاکستان شاخهای از طالبان در پاکستان است. به نوبهی خود، طالبان از وضعیت فعلی و آینده تحریک طالبان پاکستان در افغانستان طفره میروند و علیرغم خشونتهای این گروه علیه پاکستان، نسبت به سرکوب متعهد نیستند.
رویکرد اولیه پاکستان: آشتی (شکستخورده) با تحریک طالبان پاکستان
به نظر میرسد که دولت پاکستان برای گفتوگو با تحریک طالبان پاکستان به دنبال شفاعت سراج حقانی، متحد دیرینه و یکی از رهبران ارشد طالبان، بوده است، به خصوص که خشونت تحریک طالبان پاکستان پس از به دست گرفتن قدرت توسط طالبان افزایش یافته است. عمران خان نخستوزیر پاکستان علنا بر این موضع تکیه کردکه پایان دادن به جنگ پاکستان با تحریک طالبان پاکستان تنها به کمک راهحل سیاسی مقدور است.
مذاکرات اولیه بین تحریک طالبان پاکستان و پاکستان که در افغانستان انجام شد، پیشرفتهایی را به همراه داشت. آتشبس کوتاهی در اوایل نوامبر اعلام شد، با گزارشهایی مبنی بر اینکه پاکستان متعهد به آزادی بیش از ۱۰۰ زندانی تحریک طالبان پاکستان، از جمله برخی از رهبران بلندپایه، که در پاکستان در بازداشت به سر میبردند، شده است. اما این آتشبس توسط تحریک طالبان پاکستان در اوایل دسامبر به حالت تعلیق درآمد، زیرا آنها ادعا کردند که دولت پاکستان به تعهدات خود عمل نکرده است.
دولت پاکستان در مورد منطق مذاکرات و آتشبس اظهارات متناقضی داشته است. در مرحلهای، عارف علوی، رییسجمهور پاکستان و عمران خان، نخستوزیر پاکستان اعلام کردند که اگر تحریک پاکستان سلاحهای خود را کنار بگذارد و موافقت کند که به قانون اساسی پاکستان پایبند بماند، پاکستان آمادهی عفو این گروه شورشی است. با این حال، سایر وزرای دولت پاکستان وجود ایدهی عفو روی میز را کم اهمیت جلوه دادند. در همین حال، سخنگوی ارتش پاکستان اخیرا اعلام کرد که آتشبس به درخواست حکومت طالبان افغانستان توافق شده است.
محاسبات TTP در مورد آتشبس نیز نامشخص است. یکی از احتمالات این است که از آتشبس برای آزادی رهبران ارشد زندانی و بهبود موقعیت میدان نبرد خود از طریق انتقال جنگجویان مخفیانه از آن سوی مرز در افغانستان به داخل پاکستان بهره برده باشد. مورد دیگر این است که تحریک طالبان پاکستان به درخواست رهبری طالبان افغانستان برای کمک به تحکیم قدرت آنها در افغانستان فعالیت میکرد. نشانههایی وجود دارد که برخی از رهبران تحریک طالبان پاکستان از آتشبس ناراضی بودند، برخی دیگر موضع گرفتند که علیرغم عدم تمایل پاکستان به آزادی زندانیان، سراج حقانی آنها را به دستور پاکستان تحت فشار قرار داده است.
با این حال معلوم نیست حقانی واقعا تا چه حد تحریک طالبان پاکستان را پیش برد، زیرا در درون طالبان افغانستان حمایت عمیقی نسبت به تحریک طالبان پاکستان و «جهاد» آن علیه پاکستان وجود دارد. همچنین این احتمال وجود دارد که محسود، رییس تحریک طالبان پاکستان، نگران باشد که آتشبس طولانیتر انسجام این گروه را تحت تأثیر قرار داده و منجر به جداییها شود، بهویژه در مورد داعش که گروهی خشنتر است و مرتبا درگیر خشونتهای غیرقانونی است.
آینده حمایت پاکستان از طالبان افغانستان
آیا پاکستان به دلیل پناهگاهی که طالبان افغانستان در اختیار تحریک طالبان پاکستان قرار میدهد، حمایت خود از دولت طالبان را مجددا بررسی خواهد کرد؟ در کوتاه مدت، بعید است. تهدید مجدد تحریک طالبان پاکستان با حمایت طالبان افغانستان در سلسله مراتب اولویتهای سیاست امنیتی پاکستان در درجه دوم قرار دارد.
هدف اصلی پاکستان این است که یک قدرت سیاسی که آن را «طرفدار پاکستان» میداند در افغانستان حکومت کند. در محاسبات پاکستانی، که با پیشینههای ایدئولوژیک قوی تغذیه میشود، چنین قدرتی از یک سو، نفوذ سیاسی هند را در حاشیه غربی پاکستان به حاشیه میبرد و از سوی دیگر، سرپوشی بر رشتههای بیتفاوتی ناسیونالیسم پشتون خواهد گذاشت. علیرغم افزایش هزینههای حمایت از طالبان، ارزیابی پاکستان همچنان ادامه دارد که چنین موجودیتی، طبق آینده قابل پیشبینی، طالبان افغانستان است. این احتمال وجود دارد که پاکستان نیز به دلیل فاجعه انسانی که در افغانستان رخ میدهد و همچنین سرریز احتمالی آن به پاکستان، از فروپاشی کامل دولت در افغانستان میترسد. اما تمایز قائل شدن بین این نگرانی و تمرکز دیرینهی پاکستان برای دستیابی به نظم سیاسی در افغانستان بر اساس شرایط آن، دشوار است.
با این حال، از زمان تسلط طالبان در روابط پاکستان و طالبان، به ویژه بر سر ساخت حصار مرزی توسط پاکستان، اصطکاک فزایندهای به وجود آمده است. اگر خشونت تحریک طالبان پاکستان به ویژه در مناطق شهری پاکستان به شدت ادامه یابد، رهبری ارتش و اطلاعات پاکستان با برخی فشارهای سیاسی داخلی برای تنظیم مجدد مواجه خواهد شد. و اگر طالبان افغانستان مخالفت خود را با حصار کشی پاکستان در مرزها افزایش دهند، روابط پاکستان و طالبان ممکن است بدتر شود. در این سناریو، پاکستان ممکن است کارزار دیپلماتیک خود را برای روی پای کردن طالبان کُند کند. همچنین ممکن است سیاست داخلی طالبان را در زمینهی تأثیرگذاری بر مواضع این گروه در مورد مسائل خاص پاکستان تغییر دهد.
آینده پاکستان در سال ۲۰۲۲ چیست؟
در سال ۲۰۲۲، خشونت تحریک طالبان پاکستان برای پاکستان همچنان چالشی بزرگ خواهد بود. دولت پاکستان با تلاش برای احیای گفتوگو با تحریک طالبان پاکستان، به احتمال زیاد با کمک حقانی و برخی از رهبران قبایل، استراتژی مهار را دنبال خواهد کرد.
با این حال، علیرغم شعارهای قبلی، بعید است که پاکستان به دنبال راهحل سیاسی عمدهای باشد که عفو گستردهای برای تحریک طالبان پاکستان شامل آن باشد. در عوض، تمرکز مذاکرات بر آتشبس طولانی مدت و پایدار در ازای برخی امتیازات جزئی خواهد بود. پاکستان ممکن است آماده آزادی برخی از زندانیان تحریک طالبان پاکستان باشد. همچنین به گروههای منتخب این گروه اجازه میدهد تا سلاحها، پرداختهای جانبی منظم و جابهجاییهای فرامرزی خود را حفظ کنند. چنین ترتیباتی در حال حاضر بین پاکستان و تعدادی از گروههای مسلح، هرچند در مقیاس کوچکتر، در مناطق قبیلهای سابق این کشور وجود دارد.
پاکستان همچنین ممکن است تلاش کند تا با اقدام نظامی فرامرزی بر تحریک طالبان پاکستان فشار بیاورد، به ویژه در صورت عدم پیشرفت مذاکرات. این اقدامات میتواند شامل تلاشهای مخفی برای ترور و همچنین استفاده از نظارت هوایی و قابلیتهای هدفگیری هواپیماهای بدون سرنشین باشد که پاکستان در چند سال گذشته روی آن سرمایه گذاری کرده است. پاکستان ناوگان هواپیماهای بدون سرنشین مسلح چینی دارد که در حال تقویت آن است. سال گذشته گزارشهایی مبنی بر حملات هواپیماهای بدون سرنشین پاکستانی و نظارت مداوم هوایی در منطقه وزیرستان منتشر شد. و در ماه دسمبر، پس از تعلیق آتشبس توسط تحریک طالبان پاکستان، احتمالا پاکستان مولوی فقیر محمد، رهبر ارشد تحریک طالبان پاکستان را در یک حمله هواپیمای بدون سرنشین در ولایت کنر افغانستان هدف قرار داده است، اما موشک منفجر نشد.
پاکستان به احتمال زیاد تلاش خواهد کرد که تحریک طالبان پاکستان را تجزیه کند. ممکن است از انگیزههای پولی و سیاسی، شاید آمیخته با خشونت هدفمند علیه گرههای کلیدی درون گروه، استفاده کند تا بدین وسیله انعطافپذیری رهبران شورشی تندرو را به چالش بکشد. در این مورد پیشینهای هم دارد: از سال ۲۰۱۲ تا ۲۰۱۵، پاکستان توانست گروههای اصلی تحریک طالبان پاکستان، مانند گروهی از طالبان پنجابی به رهبری عصمتالله معاویه، رهبر سابق جیش محمد را وادار به جدایی کند.
پیامدهای سیاست ضد تروریسم ایالات متحده
تهدید فزاینده TTP پیامدهایی برای اولویتهای سیاست ضد تروریسم ایالات متحده دارد. اولا، تحریک طالبان پاکستان، فضا و گزینههای بیشتری را برای القاعده ایجاد میکند؛ القاعدهای که متحد طالبان افغانستان نیز است. در اپریل ۲۰۲۱، القاعده علنا به تحریک طالبان پاکستان اعلام وفاداری کرد. این پیوند تهدیدی جدی است، و تلاش پاکستان برای معامله با تحریک طالبان پاکستان این پتانسیل را دارد که آن را قویتر کند. در گذشته، حتا توافقات کوتاه مدت نتیجه معکوس داشته و تحریک طالبان پاکستان و القاعده را تقویت کرده است.
برخی از تحلیلگران به کم اهمیت جلوه دادن اهداف جهاد فراملی توسط TTP در اهداف اعلام شده اخیرشان اشاره میکنند. اما این بدان معنا نیست که از القاعده جدا شده است. در عوض تحریک طالبان پاکستان ممکن است علاقه خود را به جهاد جهانی برای محافظت از خود در برابر حملات ایالات متحده به حداقل برساند. TTP نسبت به تهدید حملات هواپیماهای بدون سرنشین ایالات متحده حساس است، زیرا حملات مشابه باعث کاهش رده سیاسی این گروه از سال ۲۰۰۸ تا ۲۰۱۷ شده است. جداییهای بزرگ در گروه میتواند منبع قدرت شاخه خراسان داعش باشد.
علیرغم این واقعیت ناراحت کننده که حمایت پاکستان از طالبان به شکست ایالات متحده در افغانستان کمک کرده است، دولت ایالات متحده نیازهای اساسی خود را برای استراتژی مبارزه با تروریسم فراتر از افق خود در منطقه حفظ میکند، هدفی که به خاطر آن به پاکستان نزدیک شده است. برای این منظور، چالش فزاینده تحریک طالبان پاکستان در برابر پاکستان، دامنهی همگرایی اهداف ایالات متحده و پاکستان را محدود میکند. اگر تهدید ادامه یابد، علاقه پاکستان به همکاری افزایش خواهد یافت.
اما در حال حاضر محدودیتهایی وجود دارد. پاکستان مایل نیست در مورد مبارزه با تروریسم، از جمله در مورد مسائلی که امنیت خودش را تحت تأثیر قرار میدهد، با دولت طالبان سختگیرانهتر رفتار کند. اتکای پاکستان به سراج حقانی، که از سوی دولت ایالات متحده تروریست شناخته شده و نزدیک به القاعده باقی مانده، نیز مانعی بزرگ برای همکاری معنادار است. تا زمانی که این موارد به قوت خود باقی باشد، پاکستان احتمالا فقط در بازهی محدودی از اهداف، با شرایط محدود و مشروط همکاری، به دولت ایالات متحده کمک خواهد کرد. سیاستگذاران باید به این محدودیتها توجه داشته باشند.
در نهایت، حمایت طالبان افغانستان از تحریک طالبان پاکستان در افغانستان در رابطه با خط سیر تعهدات ضد تروریسم طالبان افغانستان در قبال ایالات متحده و سایر کشورهای منطقه نکتهی مهمی در خود دارد. اگر طالبان گروهی تروریستی که به مهمترین کشور حامیاش در دو دهه اخیر حمله میکند، را مهار نکند، تضمینهای طالبان به سایر دولتها، که اهرمهای محدودتری بر آنها دارند، قابل اعتماد نخواهد بود.