کارد به استخوان رسیده بود و یکی از ساکنان شهر کابل در چهارراهی دهمزنگ روز دوشنبه، ۲۹ حمل خودش را آتش زد. ویدیویی در شبکههای اجتماعی به نشر رسیده که نشان میدهد بخشهای از بدن این مرد با شعلههای آتش روشن شده است. ساکنان محل برای خاموش کردن آتش در بدن این مرد تلاش کردند و موفق شدند.
منابع مردمی گفتهاند که این مرد بهدلیل شدت فقر دست به این کار زده است و حتا کودک چهار سالهاش نظارهگر این رویداد بوده است. احتمالا رویداد آتش زدن بر بدن، نخستین مورد اعتراض این چنینی زیر سایهی حکومت طالبان بهدلیل فقر و بیکاری است.
این تصویر کوچک از زندگی تیره و تار اغلب مردمان افغانستان با روی کار آمدن طالبان در قدرت است.
فروش کودکان
افغانستان با موج شدیدی از بحران گرسنگی و فقر مواجه هست و در دوران حاکمیت طالبانی، گزارشهای متعدد مبنی بر فروش دختران خُردسال، فروش کلیه و خوابیدن با شکم گرسنه به نشر رسیده است.
فروش دختران خُردسال بیشتر در ولایتهای غربی افغانستان رخ میدهد.
محمدآصف، یکی از بیجاشدگان داخلی ولایت بادغیس است و بیش از سه سال میشود که در حومه ولسوالی انجیل هرات زندگی میکند. او به روزنامه اطلاعات روز میگوید که بهدلیل فقر فزاینده و نبود کار مجبور شده است که دختر خرُدسال خود را به فروش برساند، تا از این طریق، جان فرزندان دیگر خود را از خطر قحطی و گرسنگی نجات دهد: «اینجا خانوادههای زیادی کودکانشان را به فروش رساندهاند. زندگی سخت شده و ما نانی برای خوردن نداریم. جنگ خانه و زندگی ما را خراب کرد و حالا هیچ چیز نداریم که به مناطق اصلی خود برگردیم. من دختر خود را به یک لک افغانی به فروش رساندم.»
موارد این چنینی در اردوگاههای بیجاشدگان داخلی در مناطق «شیدایی»، حومه ولسوالی انجیل و مسیر ولسوالی کُرخ هرات وجود دارد و دختران خُردسال قربانی فقر و گرسنگی خانوادههایشان شده و میشوند.
فروش کلیه
شماری از افراد سالم، اما نیازمند از روی فقر مجبور شدهاند که کلیههایشان را به فروش برسانند. در منطقهی موسوم به «سهشنبه بازار» ولسوالی انجیل دهها مرد و زن کلیههایشان را فروختهاند. بلندترین قیمت فروش هر کلیه ۴۰۰ هزار افغانی است.
بیکاری فزاینده، علاقمندان به فروش کلیه را در این منطقه در حومه ولسوالی انجیل را شدت بخشیده است.
عبدالغنی ۲۶ ساله و از بیجاشدگان جنگ در هرات است. او کلیهاش را در دوران حکمروایی طالبان به فروش رسانده و حالا سخت پشیمان است. عبدالغنی از تبعات منفی فروش کلیه مبنی بر سلامت جسمانیاش مطلع نبوده و حالا قادر به کار جسمانی نیست و بیشتر مواقع خانهنشین است: «من گرده/کلیه خود را فروختم تا خرج زندگی خود را برابر کنم. حالا هم کار و غریبی نیست و من پولهای گرده خود را به قرضداران دادم و بیکار در خانه نشسته هستم. من از اینکه گرده خود را فروختم، درد دارم و کار زور هم کرده نمیتوانم.»
افرادی همچون عبدالغنی که کلیههای شان را فروختهاند، بهدلیل از دست دادن توانایی جسمی بدن خود، حالا در پشیمانی به سر میبرند، اما این پشیمانی هیچ سودی برایشان در پی ندارد و تنها درد فروش کلیه را تازه میکند.
در مناطق فقیرنشین و اسکان بیجاشدگان داخلی، افرادی برای پیداکردن متقاضیان فروش کلیه گشتوگذار میکنند تا افراد نیازمند را شناسایی کنند و باز کلیههایشان را با قیمت بلند به افراد ثروتمند به فروش برسانند.
این سناریوی غمانگیز همچنان ادامه دارد.
لشکر نیازمندان
در کلان شهرهای افغانستان بهشمول کابل پایتخت، بسیاری از افراد فقیر در کنار سرک و نانواییها به امید دریافت کمک و یا چند قرص نان نشسته هستند.
بسیاری از این افراد با دست خالی به خانههایشان بر میگردند و کمرشان زیر بار پر کردن شکم گرسنه اعضای خانوادههایشان خم و رنگ چهرهشان زرد است.
غلامحبیب، ۵۵ ساله پنج فرزند دارد و صبحدم با کراچیاش ازخانه بیرون میشود و برخی شبها را با چند قرص نان برمیگردد. او به روزنامه اطلاعات روز میگوید که بیشتر شبها فرزنداناش نان خشک کافی برای پر کردن شکمهایشان ندارند.
او و همسرش با شکم گرسنه روزه ماه رمضان را میگیرند و امیدوار هستند که بتوانند که نان کافی برای فرزندانشان فراهم سازند: «بخدا از وقتی که طالبان به کابل آمدند، ما بیشتر شب و روزها گرسنه خواب شدیم. من با کراچی خود کنار سرک نشسته هستم و هیچ کار نیست. مردم در گذشته به افراد فقیر کمک میکردند، حالا کمکها کم شده است. نمیفهمم که این سختیها چه وقت تمام میشود.»
لشکری از افراد فقیر و نیازمند در مقابل نانواییها در مناطق پر جمعیت کابل جمع میشوند به امید اینکه نانی و یا کمکی دریافت کنند.
در دوران حاکمیت طالبان در افغانستان، گزارشهای نهادهای جهانی نشان میدهد که بخش عظیمی از جمعیت افغانستان با خطر فقر مواجه هستند.
اتهاماتی بر آدرس طالبان وارد میشود که بیشتر کمکها را در مناطق طالبنشین و میان نیروها و هوادارانشان توزیع میکنند اما طالبان این اتهامات را رد میکنند. خبرگزاری باختر زیر کنترل طالبان از قول ذبیحالله مجاهد، معین وزارت اطلاعات و فرهنگ طالبان گزارش داده است که توزیع کمکهای جامعه جهانی «عادلانه» است.
در زمان قدرت گرفتن طالبان، هزاران افغان کشور را به مقصد پاکستان و ایران ترک کردهاند. متقاضیان سفر قاچاقی به ایران با عبور از پاکستان و در تقلای رسیدن به مقصد، با جانشان بازی میکنند، تا بتوانند که با کار کردن در دیار غربت، پول برای رفع گرسنگی خانوادههایشان در افغانستان بفرستند.
تصور میشود که بحران انسانی بهدلیل نبود غذا و فقر در افغانستان وارد فاز «خطرناکتر» از حالا شود. افراد نیازمند از طبقه ثروتمند و جامعه جهانی میخواهند که به کمکشان اقدام کنند.