نویسنده: سباستین رابلین، نویسنده نظامی
ایالات متحده پس از تصویب بسته کمکی اخیر در مجلس نمایندگان امریکا در روز سهشنبه، آماده است تا ۴۰ میلیارد دالر کمک به اوکراین ارسال کند. اگرچه این بودجه به دلیل مخالفت سناتور رند پل در مجلس سنا، موقتا به تعویق افتاده اما انتظار میرود که هفتهی آینده به همراه نزدیک به ۱۵ میلیارد دالر کمک نظامی، ارسال شود. کل حمایت ایالات متحده از اوکراین از آغاز جنگ، به بیش از ۵۳ میلیارد دالر رسیده است.
این اعداد ممکن است حیرتانگیز به نظر برسند، اما در مقایسه با مبالغی که واشنگتن برای جنگهای عراق و افغانستان یا در ویتنام هزینه کرد، ناچیز است. با این حال، نتیجه بسیار مؤثرتر بوده است.
با وجود دهها میلیارد دالری که در عراق و افغانستان صرف بازسازی ارتشها از صفر شده است، ارتش افغانستان در سال ۲۰۲۱، قبل از اینکه ایالات متحده بتواند خروج خود را از کشور کامل کند، به طرز شرمآوری از هم پاشید. از آن طرف، پس از ظهور گروه شبهنظامی دولت اسلامی در سال ۲۰۱۳، ارتش عراق تقریبا سقوط کرد و حمایت گستردهی نیروی هوایی خارجی، مستشاران و کمکهای مالی برای بیرون راندن داعش از خاک عراق ضرورت شد. و پس از یکدهه و چندی حمایت نظامی ایالات متحده، ویتنام جنوبی در سال ۱۹۷۵، دو سال پس از خروج ایالات متحده در برابر تهاجم ویتنام شمالی سقوط کرد.
در مقابل، داستان اوکراین موفقیتی بزرگ بوده است. چرا اینطور است؟
خوب، برای شروع، جامعهی اوکراین بهعنوان یک کُل مایل بود برای دفاع از کشور خود بجنگد. دولت برای سر پا نگهداشتن خود و جلب نیروهای بیمیل برای دفاع از آن به ارتش ایالات متحده متکی نبود. و با وجود اختلافات سیاسی، با گذشت زمان مردم اوکراین به سمت روابط نزدیکتر با اروپای غربی و ایالات متحده تمایل یافتند. در مقابل، اسلحه، پول و خون هزاران سرباز امریکایی نتوانست برای دولتهای دستنشاندهی غرب در ویتنام جنوبی و افغانستان حمایت مردمی کسب کند.
روحیه مقاومت ملی اوکراین همچنین به این معنا است که بیشتر تسلیحات ایالات متحده که به نیروهای محلی منتقل شده برای هدف مورد نظر بهکار گرفته شده است. در مقابل، فساد و خیانت ]و بیکفایتی[ باعث شد که حجم عظیمی از کمکهای نظامی ایالات متحده به افغانستان، عراق و ویتنام جنوبی از بین رفته و حتا نهایتا به دست نیروهای دشمن برسد.
در اوکراین، ایالات متحده و ناتو به این کشور کمک میکنند تا به جای بازسازی ارتش از صفر تا صد، بر روی نقاط قوت موجود خود کار کند؛ همان کاری که ایالات متحده، وقتی پس از سرکوب صدامحسین، رهبر عراق، کل ارتش را به طرز احمقانهای منحل کرد، مجبور به انجام آن شد. در اوکراین، از سال ۲۰۱۴ که جنگ در بخش شرقی این کشور آغاز شد، واشنگتن به جای آن رویکرد، به کییف کمک کرد تا از طریق آموزش و تاکتیکهای مدرن از موجودی عظیم توپخانه و موترهای زرهی شوروی بهتر استفاده کند.
همچنین بر ارایه سیستمهای عمدتا غیرکشنده که به سربازان اوکراینی اجازه میدهد از قدرت شلیکی که پیش از این هم در اختیارشان بود بهطور مؤثرتری استفاده کنند، تمرکز کرد؛ مانند رادارهای ضد باتری که به نیروهای اوکراینی کمک میکنند تا حملههای توپخانهای را شناسایی کنند، عینکهای دید در شب که به واحدهای اوکراینی اجازه میدهد در برخی مواقع که روسها نمیتوانند، وارد عمل شوند و سیستمهای ارتباطی که مکان نیروهایشان را مخفی نگه میدارد.
هنگامی که در اوایل سال جاری احتمال بالا بودن تهاجم کامل روسیه به اوکراین مشخص شد، مقامات دفاعی ایالات متحده و بریتانیا به موقع به سمت تهیه انواع تسلیحات مرگباری رفتند که امکان تحویل سریع و در مقادیر زیاد آن ممکن باشد و به سرعت با حداکثر تأثیر قابل استفاده باشد. بهویژه، هزاران موشک پیشرفتهی قابل حمل جاولین و استینگر که نیازهای لوجستیکی آن محدود و نحوهی استفاده از آن آسان است و برای کمین گرفتن برای ستونهای زرهی روسیه یا سرنگونی چرخبالها و هواپیماهایی که در ارتفاع کم پرواز میکنند، ایدهآل بودهاند.
این اقدام، نسبت به دادن تانکهای آبرامز به عراق و چرخبالهای بلکهاوک به افغانستان تغییر هوشمندانهای بود. در این کشورها پرسنل محلی بدون حمایت کافی پیمانکاران امریکایی برای محافظت از آن تجهیزات با چالشهای فراوان مواجه بودهاند.
همچنین بسیار مهم است که کاخ سفید به اوکراینیها کمک کرد تا بدون استقرار نیروهای رزمی یا هواپیماهای امریکایی در منطقهی جنگی، ارتش قدرتمند روسیه را زمینگیر کنند. این بدون شک بر شمار حامیان اوکراین در داخل ایالات متحده افزود؛ و از آن طرف به کییف عاملیت بیشتری برای مدیریت جنگ به دلخواه خود داد و خطر وابستهشدن نیروهای اوکراینی به حمایت مستقیم ایالات متحده را نیز کاهش داد.
یکی از اقداماتی که به ایالات متحده کمک کرد تا از به خطر انداختن نیروهای خود جلوگیری کند این است که پس از آغاز تشدید خصومتهای پوتین، به آموزش سربازان اوکراینی در کشورهای اروپایی روی آورد.
برخی از منتقدان استدلال میکنند که رئیسجمهور جو بایدن باید اوکراین را قبل یا در آغاز جنگ با هواپیماهای جنگنده یا موشکهای پاتریوت مسلحتر میکرد. اما بایدن چند روز قبل از حملهی روسیه، احتمال فروپاشی اوکراین را طبق پیشبینی برخی از تحلیلگران اطلاعاتی، مد نظر داشت و نمیتوانست اجازه دهد پیش از آنکه اوکراینیها حتا بتوانند از آن تجهیزات استفاده کنند، به دست روسیه بیفتد.
علاوه بر این، بایدن باید از تسلیح اوکراین به شیوههایی که مسکو میتوانست از آن برای توجیه حمله به اوکراین استفاده کند، اجتناب میکرد. پوتین در نهایت مجبور شد بدون این بهانه حمله کند و در موقعیت ضعیفتری قرار بگیرد.
با این حال، دولت بایدن به اندازهی کافی زیرک بود تا با توجه به شرایط، مسیر خود را تغییر دهد. وقتی مشخص شد که اوکراین به این راحتیها مغلوب نمیشود، بایدن و سایر متحدان ناتو سلاحهای سنگینتر و پیشرفتهتری در اختیار این کشور گذاشتند.
وقتی اوکراین توانست مقاومت کند، واشنگتن با هوشیاری ترتیبی داد که اوکراین سلاحهایی به سبک سلاحهای شوروی دریافت کند که ارتش این کشور میدانست چگونه با آن کار و از آن نگهداری کند، نه اینکه صرفا در حرکتی واکنشی، تجهیزات ساخت ایالات متحده را ترجیح دهد. اگرچه ایالات متحده مقادیر زیادی از این نوع تسلیحات در اختیار نداشت، اما متحدان ناتو مانند پولند، اسلواکی و جمهوری چک را داشت. بنابراین، دولت بایدن این کشورها را متقاعد کرد که تانکها، توپخانه، قطعات هواپیما و مهمات قدیمیتر شوروی را به اوکراین منتقل کنند و در عین حال قول داد که موجودی آنها را با سیستمهای مدرنتر امریکایی پر کند. این امر توانایی نظامی متحدان ناتو را افزایش داد و در عین حال سلاحهایی را که اوکراین میتوانست فورا در مبارزه برای بقا از آن استفاده کند را در دسترس این کشور قرار داد.
گفته میشود، واشنگتن سیستمهای سادهتری را ارایه کرده که اوکراین میتواند به راحتی از آن استفاده کند، مانند هامویهای زرهی، هویتزر و هواپیماهای بدون سرنشین کامیکاز سوییچبلید. در مدت زمان بسیار کوتاهی، پنتاگون همچنین یک هواپیمای بدونسرنشین تهاجمی سفارشی را بهطور خاص برای اوکراین تولید کرد و تحویل داد تا از آن برای اهداف زرهی و شناورهای بدون سرنشین مرموز در بخش «دفاع ساحلی» استفاده کند.
در ماهها و سالهای آینده، کمکهای ایالات متحده احتمالا به سمت قابلیتهای پیشرفتهتری تغییر خواهد کرد که ادغام آنها به زمان بیشتری نیاز دارد، شاید از جمله هواپیماهای جنگنده، هواپیماهای بدون سرنشین جنگی با استقامت بالا و موشکهای ضد کشتی. اما این اقدامات اکنون امکانپذیر شده است، زیرا نیروهای قاطع و تاکتیکی ماهر اوکراین، با کمک جاولینها، روسیه را در آغاز جنگ متوقف کردهاند. با وجود اینکه هیچکس نباید در این جنگ هولناک و ناتمام اعلام پیروزی کند، اما دولت بایدن به دلیل تنظیم دقیق حمایت نظامیِ بهتر نسبت به دیگر دولتهای ایالات متحده در سایر درگیریها شایستهی تقدیر است. اینها درسهایی مهم هستند که به سختی آموخته شدهاند و امید است دفعهی بعد که امریکا تصمیم به مداخله گرفت به کار گرفته شوند.