قرار بود همهچیز سریع اتفاق بیفتد. برای هفتهها، فنلاند و سویدن به تصمیم خود مبنی بر تغییر موضع خود از دههها بیطرفی و پیوستن به ائتلاف نظامی ناتو اشاراتی میکردند. این دو کشور شمال اروپا برای مدت طولانی روابط دفاعی مستحکم خود را با ائتلاف حفظ کرده بودند، اما شوک حملهی روسیه به اوکراین باعث شد تا در نهایت در مورد فاصله از آن تجدید نظر کنند.
پیوستن سویدن و فنلاند به ناتو تغییری تاریخی را رقم خواهد زد: با حضور رسمی این کشورها، طول مرزهای ناتو با روسیه یکشبه دو برابر خواهد شد. دریای بالتیک، منطقهای که ناتو با روسیه بر سر آن رقابتی پنهان دارد، میتواند عملا به دریاچهای تحت نظارت این ائتلاف تبدیل شود. و این نشان میدهد که این درگیری تا چه حد برای ولادیمیر پوتین، رئیسجمهور روسیه به اشتباهی ژئوپلیتیکی تبدیل شده است: تهاجم او جدایی از گسترش ناتو به سمت شرق، انزوای روسیه را عمیقتر کرده، خطرات را در امتداد مرزهای غربی این کشور افزایش داده و فشار زیادی را بر روی کشوری با اقتصادی از پیش بیمار تحمیل کرده است.
اما ترکیه وارد صحنه شد. روز چهارشنبه، پس از اینکه فنلاند و سویدن درخواست رسمی خود را به ناتو ارایه کردند، این کشور از حق خود بهعنوان عضوی از ناتو برای جلوگیری از آغاز مذاکرات الحاق این دو کشور استفاده کرد. دلایل عنوانشده بیشتر به خشم آنکارا از سویدن مربوط میشد؛ چراکه سویدن با گروههای کُرد شورشی فعال در ترکیه و سوریه مراوده دارد و به اعضای حزب کارگر کردستان یا پ.ک.ک، که هم ترکیه و هم ایالات متحده آن را یک سازمان تروریستی تلقی میکنند، پناهندگی اعطا میکند.
در نشست وزرای امور خارجه در هفتهی گذشته، مولود چاووش اوغلو، وزیر امور خارجهی ترکیه با همتای سویدنی خود هنگام انتقاد از سیاست خارجی او (که آن را «فمینیستی» خوانده بود)، ظاهرا با آن لینده وارد مشاجره شده و صدای خود را بلند کرده بود. این دیپلمات ناتو که نخواست نامش فاش شود به رویترز گفت: «ما در تلاش بودیم بفهمیم که همکار ترک ما چه میخواهد؛ میدانید، واقعا منظورش همان بود. خجالتآور بود.»
احتمالا رجب طیب اردوغان، رئیسجمهور ترکیه، طبق عادتش از اهرم فشار خود در لحظهی بحران برای گرفتن امتیازات بیشتر از غرب استفاده میکند. اردوغان روز چهارشنبه به اعضای حزب سیاسی خود در آنکارا گفت: «ما یکی از کشورهایی هستیم که از فعالیتهای ائتلاف بیشترین حمایت را داشتهایم، اما معنایش این نیست که بدون چونوچرا به هر پیشنهادی که ارایه میشود «آری» بگوییم. گسترش ناتو به نسبت احترامی که به حساسیتهای ما گذاشته میشود، برای ما معنادار است.»
وی افزود: «همکاران من گزارش دادند: دیپلماتهای ناتو هنوز بسیاریشان بر این باورند که ترکیه در نهایت از مخالفتهای خود چشمپوشی میکند و با این توسعه موافقت میکند. اما روندی که قبلا انتظار میرفت ماهها طول بکشد، میتواند کندتر و پیچیدهتر از آن چیزی باشد که دیگر اعضای اتحاد امیدوار بودند.»
روز پنجشنبه، رئیسجمهور بایدن در باغ رز میزبان ساولی نینیستو، رئیسجمهور فنلاند و ماگدالنا اندرسون، نخستوزیر سویدن بود و متعهد شد که ایالات متحده از درخواست عضویت این دو کشور شمال اروپا به ناتو «حمایت تام، همهجانبه و کامل» بهعمل آورد. وی گفت، فنلاند و سویدن «تمام الزامات ناتو و سپس برخی از الزامات را برآورده میکنند.» نینیستو در اظهارات خود موضع ترکیه را پذیرفت و گفت که «برای گفتوگو دربارهی تمام نگرانیهای ترکیه آمادگی دارد.»
منتقدان حکومت عوامفریبانهی اردوغان بر این باورند که موضع ناسازگارانهی وی اکنون پرسشهایی را در مورد جایگاه ترکیه در ائتلاف بهوجود میآورد. تحلیلگران، جو لیبرمن و مارک دی والاس در صفحات نظری وال استریت جورنال نوشتند: «بزرگترین شکست استراتیژیک ناتو در دو دههی گذشته کماهمیت جلوهدادن نیت بد پوتین و در عین حال دستکم گرفتن ظرفیت اعضای خود برای عزم جمعی بود. ائتلاف با خطر تکرار همان اشتباه با اردوغان مواجه است.»
رئیسجمهور ترکیه از زمان آغاز حملهی روسیه به اوکراین، بازی پیچیدهای را در پیش گرفته است. دولت او میزبان دورهای اولیهی مذاکرات دیپلماتیک بین مسکو و کییف بود، اما به نظر میرسد که این گفتوگوها حتا با وجود ناکامیها در جنگ به بنبست رسیده است. آنکارا همچنین در برابر پیوستن به تحریمهای غرب علیه روسیه مقاومت کرده و به واردات نفت روسیه ادامه میدهد. این کشور درهای خود را به روی مسافران روسی باز نگهداشته و امیدوار است الیگارشهای تحریمشدهی روسیه را تشویق کند تا ثروت خود را به اقتصاد راکد ترکیه وارد کنند.
در عین حال، ترکیه رقابت تاریخی دیرینهای با روسیه بر سر دریای سیاه دارد و فروش ناوگانی از هواپیماهای بدون سرنشین سبکوزن «بایراکتار تیبی۲» را به اوکراین تحریم کرده که در حملات مهم اوکراین به اهدافی در روسیه بهکار گرفته شده و خشم روسیه را برانگیخته است. برای اردوغان هواپیماهای بدون سرنشین ترکیه به ابزار دیپلماسی به منظور رسیدن به مقاصدی دیگر تبدیل شدهاند: دولت او آنها را در اختیار تعدادی از کشورهای همسایهی خود قرار داده و کارآمدی آنها در جنگ اوکراین باعث گرمشدن روابط این کشور با غرب پس از سالها تنش شد؛ حداقل به دلیل خرید بحثبرانگیز سیستمهای نظامی روسیه توسط ترکیه در گذشته. ماه گذشته، دولت بایدن موافقت ضمنی خود را با فروش احتمالی جنگندههای اف-۱۶ به ترکیه اعلام کرد.
سونر کاگاپتای و ریچ اوتزن در فارینافرز نوشتند: «استراتیژی اردوغان در اوکراین …حمایت نظامی بیسروصدا از کییف است، حتا زمانی که به دنبال حفظ کانالهای دیپلماتیک با پوتین و سود اقتصادی روسیه است». آنها افزودند: «بعید است که رهبر روسیه در حال حاضر با ترکیه وارد جنگ شود، به خصوص اگر اردوغان برای او و الیگارشهایش راه نجات اقتصادی فراهم کند.»
نگرانی شدیدتر اردوغان و همکارانش، مشکلات اقتصادی فزاینده و فشارهای سیاسی این کشور در آستانهی انتخابات سال آینده است که میتواند رقابتی جدی باشد. از نظر آنها، هر چه جنگ زودتر به نتیجهی دیپلماتیک برسد و اختلالات اقتصادی ناشی از درگیری سریعتر تثبیت شود، بهتر است.
آسلی آیدینتاسب، سیاستگذار ارشد عضو شورای اروپا در روابط خارجی مینویسد: «مقامات ارشد ترکیه نگران این هستند که درگیریی اکنون به جنگ میان ناتو و روسیه تبدیل شود و خطر تشدید تنش در حال افزایش است؛ خطری که ناشی از حمایت تسلیحاتی بیشتر از اوکراین و نبود چارچوب مذاکرات است». آنها همچنین از بیمیلی غرب برای حمایت از مذاکرات آتشبس با میانجیگری ترکیه دچار سرخوردگی شدهاند. مقامات بلندپایهی ترکیه «برخی از کشورهای ناتو» را متهم کردهاند که به خاطر آسیبرساندن به روسیه نمیخواهند جنگ پایان یابد.
بر اساس نظرسنجی اخیر، اکثریت مردم ترکیه، بیشتر ایالات متحده و ناتو را به خاطر تحریک درگیری، مقصر این جنگ میدانند تا روسیه. بخشی از آن به خاطر سالها لفاظی ضد غربی در رسانههای کشور است که اغلب توسط خود اردوغان مطرح میشود. اما همانطور که مروه طاهر اوغلو، از پروژه دموکراسی خاورمیانه میگوید، بسیاری از مخالفان اردوغان نیز با اظهار بدبینی از اقدامات کشورهای غربی خشمگین هستند؛ چراکه برخی از این کشورها به این دلیل که برای تضمین پیروزی اوکراین حضور ترکیه را ضروری میدانند، در حال ترمیم حصارها با اردوغان هستند.
برای بسیاری از شهروندان ترکیه، این نوع تلاشهای کشورهای غربی برای تقویت روابط با یک خودکامهی منفور تُرک، آنهم زمانی که در اوکراین دم از دموکراسی میزنند، صرفا مؤید برخی از دلایل کلیدی عدم اعتماد آنها به نیات غرب، در ترکیه در وهله اول، و سپس در اوکراین است.