با سقوط افغانستان و به قدرت رسیدن طالبان شمار زیادی از مردم راهی کشورهای همسایه از جمله ایران شدند. طی چهل سال اخیر، هر زمانی که وضعیت کشور به حالت بحرانی رسید و آتش جنگهای خانمانسوز دامنگیر زندگی مردم شد، شهروندان مسیر مهاجرت را در پیش گرفتند تا خود را از شرایطی که از آن رنج میبردند، برهانند. بهطور کلی میتوان گفت که مهاجرت افغانستانیها به دیگر کشورها استراتژی است که در نبود امنیت و خطرات جانی همواره به آن متوسل میشوند.
افغانها، بهویژه قوم هزاره با مذهب شیعه بهدلیل نزدیکی فرهنگی، زبانی و مذهبی، این کشور را برای زندگی انتخاب کردهاند. حضور این دسته از مهاجران با جنگهای چهلساله افغانستان همزمانی دارد. بهطور کلی میتوان گفت، یک نسل از مهاجرین که فعلا در ایران به سر میبرند متولد این کشور هستند و در آنجا رشد یافته، تحصیل و ازدواج کردهاند. اما با توجه به این چهاردهه قدمت، همواره مهاجرین با مشکلات زیادی در این کشور روبهرو بودهاند.
کشور ایران با اتخاذ سیاستهایی در قبال مهاجرین همواره از واژه «مهمان» برای مهاجرین افغان استفاده کرده است. این بدان معناست که مهاجرین افغان هیچگاه شهروند دایمی این کشور نخواهند شد و از سوی دیگر همیشه باید در صدد بیرون رفت از این کشور به کشور خود باشند.
مهاجرین افغان در ایران با مشکلات زیادی روبهرو هستند. مشکلاتی در زمینه تحصیل، کار، حسابهای بانکی، خرید ملک و مستقلات و حتا خرید سیمکارت.
مشکلات بانکی
«پارسال عصر یک روز چهارشنبه که برخی از مردم مشغول خرید بودند به یکباره تمامی کارتهای عابربانک مهاجرین مسدود شد و همه مجبور شدند تمام خریدهایی که کرده بودند را برگردانند. به مشکل چند نفری تونستند مشکل کارت شان ره حل کنند اما خیلیها تا هفته بعد هیچ پولی برای خرید نداشتند. و هفته بعد با کلی دوندگی و شلوغی بانکها، بالاخره بعد از چند روز توانستند کارتهای بانکی شان را راه بیندازند. در حالی که هر شعبهای یک جور برخورد داشت. یکی بدون هیچ مسألهای مشکل را رفع کرد، یکی گفت با آمایش نمیشه، یکی میگفت با پاسپورت نمیشه، یکی میگفت باید بروی کافینت کد فلان بیاری و…» این صحبتهای فاطمه است. کسی که خودش متولد ایران است؛ در آنجا رشد کرده و تحصیلات دانشگاهی داشته است.
وقتی با مهاجرین در مورد مشکلاتی که با آن روبهرو هستند صحبت میکنیم اولین موردی که به آن اشاره میکنند مشکلات بانکی و حساب بانکی است. این روایت تنها مربوط به سال گذشته نیست، چندی پیش هم حسابهای مهاجرین بارها مسدود شده که مشکلاتی برای آنها بهدنبال داشته به همین دلیل این موضوع به یک چالش جدی برای آنها مبدل شده است.
رضا (مستعار)، یکی از مهاجرین میگوید یک روز سقف برداشت پول را برای اتباع خارجی محدود میکنند و یک روز همراهبانکهای مهاجرین را به بهانه پولشویی قطع میکنند. به گفتهی او، برداشت پول از حساب برای یک مهاجر افغانستانی متفاوت از ایرانیها است. مهاجرین فقط میتوانند با کشیدن کارت هر بار دو میلیون و ۵۰۰ هزار (کمتر از هفت هزار افغانی) برداشت کنند در حالی که برای خرید یک دستگاه تلویزیون نیاز است که ۱۸ میلیون تومان (۵۴ هزار افغانی) برداشت شود. رضا میگوید که برای جابهجایی و پول رهن خانه هم باید در صفهای طولانی بانک منتظر بمانند.
محمود (مستعار)، از دیگر مهاجرین میگوید بانکها سلیقهای عمل میکنند. یکجا برایت حساب باز میکنند و بانک دیگر نه. به گفتهی او، گردش مالی خیلی مهم است و هرقدر یک مهاجر سرمایه بیشتری داشته باشد فورا کارش راه میافتد و اگر گردش مالی کمتر باشد یا حساب را مسدود میکنند و یا محدود.
یکی از کاربران شبکههای اجتماعی در فیسبوک نوشته است: «طبق دستورالعمل جدید به هیچ صورتی نمیشود بیش از ۱۰ میلیون تومان به حساب واریز یا کارتبهکارت کرد. ما این را نمیدانستیم. فکر میکردیم میشود ۴۰ میلیون را یکبارگی البته از بانک کارتبهکارت کرد. از قُم آمدیم اصفهان و از صبح زود به این بانک شلوغ در خمینی شهر… حالا باید چهار روز، هر روز به عابربانک بروم و پول را کارتبهکارت کنم! چه میشود گفت یا بهتر چه میتوان گفت؟!»
اسناد هویتی، فرصتها و چالشها
برای مهاجرین افغانستانی در ایران سه نوع مدرک شناسایی وجود دارد. کسانی که سالهای زیادی است در ایران زندگی میکنند اغلب دارای کارت آمایش هستند که سالبهسال تمدید میشود و زیر نظر کمیساریای عالی سازمان ملل قرار دارد. دسته دوم، مهاجرینی اند که کارتهای آمایش خود را تحویل دادهاند و برای داشتن زندگی راحتتر پاسپورت گرفتهاند. داشتن پاسپورت این امکان را به مهاجرین میدهد که خانه یا ماشین بخرند و اموالشان را بهنام خود ثبت کنند. آنها در تردد بین شهری هم با محدودیتی روبهرو نیستند.
دسته سوم، مهاجرینی است که در سالهای اخیر به ایران مهاجرت کردهاند. آنها دارای سربرگهای شناسایی هستند که هر چند ماه یکبار از طرف دولت ایران تمدید میشود. برخی نیز بدون مدرک و به عبارتی، غیرقانونی در این کشور زندگی و کار میکنند. با هجوم مهاجرین به کشور ایران شمار مهاجرینی که بدون مدرک در این کشور به سر میبرند افزایش یافته است.
اخیرا وزارت داخله ایران گفته بود که در پی موج اخیر افغانستانیها به ایران سرشماری و شناسایی همهی مهاجرین را در دستور کار خود قرار داده است. این وزارت گفته بود به شهروندان افغانستانی که در این طرح شناسایی شرکت کنند اقامتهای موقت داده خواهد شد.
سعید (مستعار)، متولد ایران است. خانوادهاش ۳۵ سال پیش بهدلیل جنگهای داخلی افغانستان به ایران مهاجرت کردهاند. او در گفتوگو با روزنامه اطلاعات روز میگوید که او و خانوادهاش کارت آمایش داشتند اما سال ۱۳۹۹، زمانی که اعلام شد کسانی که کارت آمایش دارند میتوانند پاسپورت بگیرند و با گرفتن پاسپورت سالی سهبار میتوانند به کشورشان رفتوآمد کنند این اشتیاق را در آنها ایجاد کرد که با گرفتن پاسپورت دوباره به دیدار سرزمین و اقاربشان به افغانستان بروند.
سعید هم مدارک آمایش خود را به پاسپورت تبدیل کرد. به امید اینکه بتواند بعد از ۴۰ سال پدر و مادرش را به افغانستان ببرد تا دوباره کشورشان را ببینند. او که همان سال ۱۳۹۹ همراه پدرش به افغانستان رفته بود همانجا ازدواج میکند. اما به گفتهی او، از همان سال سایت خروج مراجعت بسته است و او نتوانسته راه حلی برای این مسأله بیابد و همسرش را با خود به ایران بیاورد.
مشکلات مدارک شناسایی به همینجا ختم نمیشود. کارت آمایش مهاجرین محدودیتهای خاص خود را دارد. به گفتهی مهاجرین ساکن ایران، این کارتها از هر شهری که صادر شده باشند فقط در همانجا میتوان سکونت کرد و اگر مهاجرین در جایی به جز همان شهر ساکن شوند پیامدهایی همچون اخراج از کشور و یا رد مرز را در پی دارد.
راضیه، یکی دیگر از مهاجرین افغانستانی در ایران میگوید که او دو سال پیش ازدواج کرده است و با همسرش در قم زندگی میکرد. بنا به مشکلات اقتصادی و نبود کار مناسب آنها تصمیم گرفتند در شهر کرج ساکن شوند؛ جایی که فرصت کاری بیشتری وجود دارد. اما این جابهجایی برای راضیه و همسرش دردسرهایی بهدنبال داشته است. او میگوید براساس قانون مهاجرین باید در جایی زندگی کنند که کارت آمایش از همان شهر صادر شده است. «دو سال است که کرجایم و سالی یکبار همسرم را در طرح افغانیبگیر گرفته و فرستادند اردوگاه. بعد از یک شب رهایش کردند و کارتش را فرستادند قم. بعد دو ماه دنبالش رفته و جریمه پرداخته و این دفعه گفتند دفعهی بعد که چهارمینبار باشه اگر جایی غیر از قم گرفته شوی بار زده میشوی (رد مرز میشوی) و کارتت هم باطل میشود». راضیه با ناراحتی میافزاید که در حال حاضر شوهرش از خدمات محروم است و نمیتواند با کارت آمایشاش حتا سیمکارت بخرد و یا کارهای بانکی انجام بدهد.
به باور محمود (مستعار)، بزرگترین مشکل مهاجرین، چه کسانی که اقامت دارند و چه کسانی که برگههای سرشماری دارند این است که امسال مدارک تمدید میشود اما ضمانتی نیست که سال دیگر هم تمدید شوند. او با اشاره به هزینههای تمدید پاسپورت نیز میگوید: «ایران بابت تمدید یکساله ویزای اقامتی ۲۰۰ هزار تومان میگیرد و سفارت بابت تمدید یکساله پاسپورت چون با دلار است ۶۰۰ تا ۷۰۰ هزار تومان. هزینههای دالری سفارت کمر مهاجرین را خم کرده است».
سعید که متولد ایران و دارای پاسپورت افغانی است مشکلات دیگری را از سرگذرانده است. او میگوید کنسولگری افغانستان در مشهد برای تمدید پاسپورتها بازهی زمانی یک سال و دو سال را نمیپذیرد و مهاجرین مجبورند از سه سال به بالا درخواست تمدید کنند. به باور او، این قوانین برای پرداخت هزینه بیشتر است. او با اشاره به افزایش نرخ دالر در ایران میگوید: «یک خانواده پنجنفره باید ۳۰۵ دالر برای تمدید پاسپورت بپردازد چیزی معادل نُه میلیون و ۷۶۰ هزار تومان. باز هم همان حکایت درآمد به تومان پرداخت به دالر.»
او که ۳۱ سال سن دارد با دلخوری از وضعیت مهاجرین در این کشور ادامه میدهد «ما از روی مجبوری در ایران زندگی میکنیم. درست است اینجا امنیت جانی داریم اما امنیت روانی و امنیت شغلی نداریم».
نبود مدرک شناسایی و کتمان هویت
علی یکی دیگر از مهاجرین افغانستانی متولد ایران است. خانوادهی او ۳۵ سال پیش به ایران مهاجرت کردهاند. مشکلات او از زمانی آغاز شد که برای تحصیل در دانشگاهی مجبور شد کارت آمایش خود را بدهد و بهجای آن پاسپورت بگیرد. این یک قانون است، قانونی که برای دانشجویان اتباع خارجی گذاشته شده. پس از دو سال تحصیل وضعیت مالی خانوادهی علی رو به راه نبود و مجبور شد از ادامهی تحصیل انصراف دهد. او از سال ۱۳۹۵ تاکنون بدون مدرک شناسایی در ایران زندگی میکند.
با مراجعهی مکرر به اداره اتباع و سازمان ملل پاسپورتش تمدید نشد. پاسپورتش خروجی دایم خورده بود. باید کشور را ترک میکرد. او که فعلا در یک رستورانت کار میکند، میگوید همیشه هویتش را از دیگران پنهان کرده است و برای بدست آوردن کار همیشه دروغ گفته است؛ اینکه او ایرانی است.
نداشتن مدرک برای او تبعات بسیاری داشته؛ خیلی از جاها نتوانسته از حق خود دفاع کند و کارفرما مزدش را پرداخت نکرده است. بهدلیل بیمدرکی مجبور است در روستا و جایی دور از شهر با امکانات کمتری زندگی کند. او در اصفهان زندگی میکند جایی که بیشتر از شهرهای ایران مردم به نژاد تعصب دارند. «تعریف زیادی ندارد، اصفهان شهر نژادپرستی است. یعنی اگر بفهمند افغانستانی هستی کلا به یک چشم دیگر به تو نگاه میکنند.»
سقوط افغانستان و هجوم مهاجرین به ایران
پس از سقوط جمهوریت خیل عظیمی از مهاجران روانه کشورهای همسایه از جمله ایران شدند. گفته میشود نزدیک به یک میلیون نفر به ایران رفتهاند. با اینکه مرزها پس از سقوط کشور بسته بود اغلب مهاجرین بهگونهی قاچاق وارد ایران شدهاند. سازمان ملل متحد در تهران در وبسایت رسمی خود نوشته است که از آغاز تحولات افغانستان در اگست ۲۰۲۱، تعداد افغانستانیهایی که به حمایت بینالمللی نیاز دارند افزایش یافته است. براساس برآوردهای مختلف دولت، از زمان وخیمتر شدن اوضاع در افغانستان در سالهای ۲۰۲۱ و ۲۰۲۲، تعداد ۵۰۰ هزار تا یک میلیون افغانستانی خانههای خود را به مقصد ایران ترک کردهاند.
محمد امینی، یکی از مهاجرین افغانستانی دربارهی حضور بیش از پیش مهاجرین در ایران میگوید که حضور مهاجرین بر بازار کار تأثیر منفی گذاشته است. «در همه کشورهای دنیا با آدمی که قاچاقی وارد شده برخورد خوش نمیشود و ایران هم همینطور است. حضور بیش از حد مهاجرین افغانستانی بر بازار کار ایران تأثیر داشته است. ایران مهاجر زیاد داره و العان هم از حد زیاد شده و خیلیها از بیکاری رنج میبرند. بهخاطر اینکه همین همشهریهایی که تازه آمدند و از ترس جانشان خانه و زندگیشان را رها کردهاند با مبالغ کمی سر کار میروند.»
سعید با اشاره به سقوط افغانستان و تسلط دوبارهی آنها بر افغانستان میگوید اگرچه وضعیت مهاجرین در دوران جمهوریت نیز چندان تعریفی نداشت اما کارها روی یک روالی انجام میشد. اما اکنون نه دولتی وجود دارد و نه پاسپورتی صادر میشود. او که بهتازگی صاحب فرزندی شده است، از اینکه نمیتواند برای او مدرک شناسایی بگیرد نگران است.
سعید با تأکید بر حضور بیش از پیش مهاجرین در ایران میگوید این موضوع روی افزایش رهن و اجاره هم تأثیرگذار بوده؛ به نحوی که ارزش پول افغانی در برابر تومان ایران باعث افزایش نرخ خانه و مسکن شد و قیمتها بهطور سرسامآوری بالا رفت.
زهرا (مستعار)، یکی از زنان مهاجری است که پس از به قدرت رسیدن طالبان با خانوادهاش به ایران رفته است. به باور او، در این کشور مشکل خانه وجود ندارد و اگر مهاجر پول بیشتری داشته باشد بهترین خانه را میتواند رهن و اجاره کند. در حال حاضر بزرگترین مشکل مریم موضوع اقامت است. او میگوید بهدلیل جنگ، ناامنی و بیکاری به این کشور پناه برده است اما بعد از گذشت چند ماه نه اسناد اقامت به آنها داده میشود و نه ویزهیشان دوباره تمدید میشود. او که در حال حاضر بیکار است با ابراز نگرانی از آینده فرزندانش ادامه میدهد که مهمترین مشکلاش بیسرنوشتی فرزندانش است، در حالی که هیچ مکتبی آنها را نمیپذیرد.