کارزار «نسلکشی هزارهها را متوقف کنید» یا #StopHazaraGenocide به شکل متنوع و خلاقانهتر از هر کارزاری در افغانستان با قوت دنبال میشود.
تجمع و دادخواهی در بیش از ۱۰۰ شهر دنیا، کاربرد هشتگ، انتشار عکس و بقایای قربانیان، بهرهگیری از قدرت رسانهها، طراحیهای نقاشی و گرافیکی، سرودن و خواندن اشعار، اجرای موسیقی، تئاتر و شبیهسازی رویداد کاج، شمعافروزی، دیوارنگاری و حالا ضبط خاطرات شاهدان کشتار هزارهها در دستور کار دادخواهان قرار داشته است.
تنها کاربرد هشتگ #StopHazaraGenocide در میان کاربران توییتر به بیش از ده میلیون رسیده و همچنان این هشتگ رو به جلو میرود. پیشبینی میشود که این هشتگ تا مدتها در میان کاربران شبکههای اجتماعی افغانستان در صدر قرار داشته باشد. در این مدت برخیها هم خواستند که با ترند کردن هشتگهای نادرست و با شباهتهای زیاد، جلو رشد #StopHazaraGenocide را بگیرند، اما موفق نشدند.
طالبان و حامیان شان خواستند که این هشتگ را به چالش بکشند، اما تمام این تلاشها به در بسته خورده و هشتگ افغانستان متحد با واکنش منفی بسیاری از شهروندان مواجه شده است. کاربرانی که معتقد هستند که افغانستان زیر پرچم سفیدرنگ طالبان، متحد نیست و بیشتر از هر زمانی شکننده شده. آنانیکه با اشاره به کشتار هزارهها، لشکرکشی طالبان به پنجشیر و اندراب، سرکوب، بازداشت و شکنجه معترضان، کوج اجباری و محرومیت دختران بالای صنف ششم از رفتن به مکتب، نمونههای از افغانستان نامتحد نام میبرند.

با مرور ویدیوهایی که از اعتراضهای شهروندان افغانستان در پیوند به نسلکشی هزارهها به نشر رسیده دیده میشود که در بیشتر این اعتراضها بهجای استفاده از رهبران و تیکهداران قومی-مذهبی، کدام رهبر مشخصی در آن وجود ندارد و این دانشگاهیان و فرهنگیان هستند که افکار عمومی را سمتوسو میدهند.
در این اعتراضها دیده شد که متفاوتتر از دیگر اعتراضها است و بهجای سخنرانیهای تکراری و شعارهای طولانی، از جملات کوتاه و در عین حال از هنرهای موسیقی، نقاشی، تئاتر و عکاسی استفاده شده است. این شکل اعتراض در طول دودهه در افغانستان بیسابقه است و نشان میدهد که هرچند در داخل کشور طالبان اعتراضها را سرکوب و معترضان را بازداشت و شکنجه میکنند، در بیرون از افغانستان شهروندان این کشور راههای متفاوتی برای اعتراض مییابند.

آواز و ساز عدالتطلبی
در تجمعات بهخاطر به رسمیت شناختهشدن نسلکشی هزارهها، اجرای آوازخوانی، شعرخوانی برای همگرایی و همصدایی با قربانیان انفجارهای خونین «هزارهها» صورت گرفته است. آهنگ «سرزمین من» بارها و بارها توسط معترضان خوانده شده است.
همچنین اعضای انستیتوت ملی موسیقی افغانستان که در تبعید در پرتگال بهسر میبرند، اجرای موسیقی آهنگ «سرزمین من» را اجرا کردند و آن را به قربانیان مرکز آموزشی کاج اهدا نمودند.

داوود سرخوش با قاسم رامشگر، یکی از شعرهای ضیا قاسمی را در یکی از مراسمها بهخاطر همدردی و همبستگی با قربانیان انفجار کاج اجرا کردهاند:
«پر از زخم و پر از خون پاره پاره
تمام زخمهایش بیشماره
شمار زخمها بیش از ستاره
میان صنف درس افتاده بر خاک
تنِ تاریخ پر خون هزاره…
وطندارا! وطندارم! شریک من در این غم
بیا تا سر بمانیم بهروی شانهی هم.»
صدای داوود پژمان، شعر رامین مظهر و با طرح گرافیکی در شبکههای اجتماعی در کارزار «نسلکشی هزارهها را متوقف کنید» دستبدست میشود:
«با تانک، با شلاق، با ساطور میآیند
در جیب خود تنها قلم داری گل سوری
از آبلههای صدایت میتوان فهمید
چه خاطراتی از ستم داری گل سوری»
رامین مظهر، شاعر جوان و سراینده شعر معروف «میبوسمت در بین طالبها نمیترسی؟» است. شعرهای مظهر در موسیقی اعتراضی با اقبال بلند روبهرو بوده است.
مظهر، غفران بدخشی و چندین شاعر دیگر در چالش شعرخوانی نیز شرکت کردهاند.

شماری از آوازخوانان مطرح افغانستان بهشمول استاد آرمان، فرهاد دریا، وجیهه رستگار، داوود سرخوش، مژده جمالزاده و شماری دیگر در کارزار «نسلکشی هزارهها را توقف دهید» شرکت کرده بودند.
در کنار اینها، چالش آوازخواندن در حمایت از کارزار فوق، به راه انداخته شده است. اسد بودا، در حساب کاربری خود در توییتر اینگونه نوشت: «آرزو فرهاد، در حمایت از دادخواهیِ توقف قتل عام مردم هزاره، چالش آواز راه انداخته است و از من خواسته آواز بخوانم. من آوازخوان نیستم ولی این دوبیتی را نشر و غوغا تابان، حمید سخیزاده و هاشم شاهرش را به این چالش دعوت میکنم.»

غوغا تابان، آوازخوان جوان با اعلام حمایت از کارزار چالش آوازخوانی، دوبیتی اسد بودا را خوانده است:
«الا ابر سیاه پاره پاره
خبر از من ببر ملک هزاره
بگو با بامیان و کوه و سنگش
ز تو هستم به تو آیم دوباره»
حمید سخیزاده، آوازخوان دیگر نیز این چالش را پذیرفته است:
«مبادا یک نفس خاموش مانی
که من تنهایم و دشمن هزار است»
شمار دیگر هم چالش آوازخوانی را پذیرفتهاند و به حمایت از قربانیان انفجارها بر «هزارهها» اقدام کردهاند.

معترضان کفنپوش
سبک اعتراضها هم در این کارزار کلیشهی نبوده و خلاقانه به حساب میآید. عادله با پوشش سفیدرنگ که نمادی از کفن است، روی آن مواردی از کشتار هزارهها را نوشته کرده و در عین حال چهرهاش نمایانگر زخم و با دستان خود به کارزار #StopHazaraGenocide اشاره کرده است.
چندین زن در شهر پاریس فرانسه هم پوشش شبیه به کفن خونآلود را به تن کردهاند، تا دادخواهی بکنند که در افغانستان «نسلکشی هزارهها» جریان دارد و باید متوقف شود.

یک دختر جوان دیگر در یکی از اعتراضها بخشی از چهره، دستان و تیشرت سفیدرنگ خود را با رنگ سرخ رنگی کرده و یک کتاب را در دست خود بلند کرده و برای قربانیان هزاره دادخواهی کرده است.
در اعتراضها در اروپا همچنین وضعیت دانشآموزان کاج پس از انفجار توسط گروهی از هنرمندان تئاتر شبیهسازی شده است تا اشتراککنندگان را به محل رویداد ببرد؛ رویدادی که تا اکنون عاملان آن شناسایی و بازداشت نشدهاند و حکومت طالبان هم سکوت کرده است.
سرکوب اعتراضها
با روی کارآمدن طالبان در قدرت، حرکتهای اعتراضی و دادخواهانه سرکوب شده است. پس از رویداد کاج، دانشجویان دانشگاه بهویژه دختران دست به اعتراض زدهاند، اما پاسخ طالبان، سرکوب، لتوکوب و بازداشت بوده است.
یکی از دانشجویان معترض دانشگاه هرات به روزنامه اطلاعات روز میگوید که طالبان دختران معترض را لتوکوب کردهاند و حتا آنان را به اخراج از دانشگاه و مرگ تهدید نمودهاند. شماری از دانشجویان معترض از دانشگاه بیرون و تا چهارراهی آمریت هرات راهپیمایی کردند، اما با شلیک و تهدید طالبان مجبور به دست کشیدن از اعتراض شدهاند.
شمار دقیق افرادی که در پیوند به اعتراض به «نسلکشی هزارهها» بازداشت شدهاند، مشخص نیست، اما مرتضی کریمی، دانشجوی دانشکده ژورنالیزم دانشگاه بلخ در جریان اعتراضها از سوی طالبان بازداشت شد و هماکنون نیز در بند آنان است.

پس از سرکوب اعتراضها، زنان مجبور شدهاند که در فضای سر بسته اعتراض کنند و با نشر ویدیوهای خود در شبکههای اجتماعی برای کشتار هزارهها دادخواهی کنند.
از دانشگاه کابل هم خبر میرسد که طالبان شماری از دانشجویان دختر هزاره را بهدلیل سهیم شدن در اعتراضها هم از خوابگاه و هم از دانشگاه اخراج کردهاند.
در داخل افغانستان نیز اعتراض به «نسلکشی هزارهها» مختص به یک قوم و گروهی نبوده است. در ولایت پشتوننشین ننگرهار در شرق کشور، شماری از زنان دست به اعتراض زدند. آنان در یک گردهمایی گفتند که خون دانشآموزان «بیگناه» کاج را نمیبخشند. آنان شعارهای «من پشتون هزارهام، انتقام خون هموطنانم را میگیرم» و «تو برادر هزارهام را کُشتی، ما پشتون انتقامش را میگیریم» در دست داشتند.

#علیه تبعیض و کشتار
شماری از کاربران شبکههای اجتماعی، چشمدید خود را به شکل روایت از تبعیض و کشتار هزارهها با هشتگ #علیه بیان میکنند.
ذکی دریابی، صاحبامتیاز روزنامه اطلاعات روز نوشت: «علیه نصرالله استانکزی و ملیحه حسن که چون “خاطرات دانشجو” را پس از مرگ زهرا خاوری منتشر کردیم، تا امروز مرا از داشتن یک سند تحصیلی که من حقوق خواندم محروم کردند.»
حسین احسانی، پژوهشگر در توییتر خود نوشت: «علیه کارمند امنیت ملی میدان هوایی کابل که با تکبر به من نگاه کرد و گفت هزارهها کجا میروند خارج؟ ما اینجا کار کنیم و شما هزارهها بروید خارج؟»
فاطمه جعفری، کاربر توییتر نوشت: «علیه رییس دانشکده فیزیک، احمدزی، دانشگاه خرابشدهی کابل که دوونیم سال مره/من را هدر داد تا نتوانم استاد دانشگاه کابل شوم…و #علیه استاد رجب خاوری که نوکر حلقه بهگوش احمدزی بود.»
محمد یاسا، در توییتر نوشت: «علیه فیصل امین و دهها استاد متعصب و فاشیست که هر روز به محصلین/دانشجویان هزاره به جرم هزاره بودن شان طعنه میزدند.»

شماری از شهروندان افغانستان مقیم اروپا و امریکا تلاش کردهاند که با فهرستی از کشتار «هزارهها» و قطعنامههای اعتراضیشان و مستندات دیگر به نشانی سناتوران، وکیلان و فعالان سیاسی و مدنی کشورهای میزبانشان از طریق نامه ارسال کنند، تا از آنان بخواهند که به کارزار «توقف نسلکشی هزارهها» بپیوندند.
در ادامه کارزار «توقف نسلکشی هزارهها» گروهی از مهاجرین افغان در بریتانیا، فهرست کشتار هزارهها از ۱۹۹۰ میلادی تا اکنون را گردآوری کرده و آن را منتشر کردهاند.
یک کاپی از فهرست در داخل متروی لندن دیده شده است.

دامنه این کارزار گسترده شده و حتا مهاجرین افغان در ایران در جریان کار با شعار StopHazaraGenocide# عکس گرفتهاند.
عبدالخالق فصیحی در ایران مصروف کار است، اما از هر فرصت برای توییت زدن برای حمایت از کارزار بهره میبرد: «با سربلندی کار میکنم و برای دختران کاج دادخواهی میکنم. از هر فرصت استفاده میکنم و توییت میزنم. تا حالا چندبار شنیدم که “آغا پسر خیلی سرت تو گوشی است، اینجوری باشی بدردم نمیخوری” و اما من؛ به رویم نمیآورم و به ده میلیونی شدن فکر میکنم.»
سلاخی در کاج و خاطرات
دانشآموزان در برچی، منطقه هزارهنشین در غرب کابل صبحدم به مرکز آموزشی کاج رفته بودند که آزمون آزمایشی کانکور را سپری کنند تا اندوختههایشان را محک بزنند که تا چه میزان و با چه قدرتی میتوانند در آزمون سراسری کانکور شرکت کنند؛ اما هشتم میزان، مهاجم انتحاری برای سلاخی این دانشآموزان آمده بود.
او با گلولهباری محافظان کاج را از میان برداشت. دختران دانشآموز بیدفاع در حصار مهاجم قرار گرفتند. در انتحاری بر صنف کلان آموزشی مرکز کاج، دانشآموزان زیادی جان باختند.

از اینگونه حملات بارها طالبان و بهویژه شبکه مخوف حقانی برای رسیدن به اهدافشان در جنگ با نظام جمهوریت مورد حمایت غرب استفاده کرده بودند. طالبان و بهویژه شبکه حقانی از نیروهای انتحاریشان که آنان را «استشهادی» خطاب میکنند، همیشه بهعنوان نیروی کارآمد یاد میکنند و عملا تبلیغات گستردهی بهویژه در توییتر، پلتفرم مورد علاقهی طالبان برای تطهیر حملات انتحاری و مهاجمان انتحاریشان استفاده میکنند.
پس از رویداد خونین کاج بسیاریها بهخاطر دادخواهی برای قربانیان این رویداد حسابهای در توییتر برایشان ساختهاند و برخی آنان تعهد سپردهاند تا زمانی به رسمیت شناختن نسلکشی هزارهها، در توییتر خواهند ماند و دادخواهی خواهند کرد.
کشتهشدن بیش از ۵۰ نوجوان و جوان در حمله انتحاری باعث شد که بخشی از خاطرات زندگی و آرزوهایشان بازنشر شود، تا عمق این رویداد خونین و تلاش بیوقفه برای کسب دانش را بازتاب میدهد.
مرضیه، خاطرات و اهدافش را با عنوان «آرزوهای کوچک اما محبوب من» در یک دفترچه کوچک نوشته بود. او آٰرزو داشت نویسنده شود و یکی از بزرگترین آرمانهایش دیدار با الیف شافاک، نویسنده محبوبش بود.
آرزوهای کوچک اما محبوب، عنوان یکی از دفترچههای کوچک مرضیه، یکی از قربانیان انفجار کاج است. ملاقات با الیف شفاک [رمان نویس]، دیدن برج ایفل از نزدیک، خوردن پیتزا در یکی از رستورانتهای ایتالیا، بایسکلرانی و گوش دادن به موسیقی، قدم زدن از طرف شب در پارک، گیتار زدن و یاد گرفتن، بازدید از شش کشور زیبای دنیا و نوشتن یک رمان از آرزوها و اهداف مرضیه بود، اما انتحاری این آرزوها را نقش بر آب کرد.

حتا عکسهای از مراسم خاکسپاری مرضیه و هاجر به نشر رسیده که نشان میدهد بر سر قبرشان کتابهایشان به چشم میخورد، تا نشان دهند که در این انفجار دو دختر کتابخوان قربانی شدهاند.
اسدالله خرم، شبانهروزی با شرکت در صنوف آموزش کانکور به امید قبولی با نمره بلند در دانشگاه بود، اما با دفن شدن زیر خاک به این آرزویش نرسید. او قلمهایی که در طول دوران آمادگی کانکور تمام کرده بود را به رسم یادگاری پیش خود نگه داشته بود، تا هر زمان با مرور این قلمها، خاطرات کانکوری خود را مرور کند.

بیشتر قربانیان این رویداد، از خانوادههای نادار و متوسط جامعه بودهاند. روایتی است که هزارهها از نان خود کم میکنند و به آموزش کودکانشان مصرف میکنند تا آیندهیشان با کسب دانش روشن باشد.
شماری از هنرمندان و نویسندگان جهانی هم از اعتراضات اعلام حمایت کردهاند. پاسکال شاتلوس، کاریکتاتوریست فرانسوی با حمایت از زنان افغان به کارزار StopHazaraGenocide# پیوسته است. استفان ترتز، نقاش فرانسوی هم پرتره دانشآموزان کاج را نقاشی کرده است.

طراحی پاسکال شاتلوس، کاریکتاتوریست فرانسوی. منبع: شبکههای اجتماعی
ساکنان ولسوالی جاغوری غزنی به یاد قربانیان حمله بر مرکز کاج، بند آبِ بهنام کاج از بودجه شخصیشان میسازند.

روی پیراهن یکی از قربانیان کاج با گلدوزی کبوترها نوشته است: «تا وقتی کبوترها به این شهر میآیند، امید هست.» این جمله به یکی از موارد تأثیرگذار مبدل شده و بسیاری از کاربران شبکههای اجتماعی در کارزار «هزارهکشی را متوقف کنید» استفاده شده است.
پیام بسیاری از زخمیان انفجار خونین کاج حرکت به جلو برای کسب دانش با وجود تمام تهدیدات امنیتی است.