بمب‌گذار انتحاری چگونه خودش را به دفتر فرمانده پولیس کابل رساند؟

شهریار فرهمند

روز گذشته یک بمب‌گذار انتحاری خودش را با مواد انفجاری همراهش به دفتر فرمانده پولیس کابل رساند و با انفجار مواد همراهش، مدیر دفتر فرمانده پولیس کابل را شهید و شماری دیگر را مجروح ساخت. لحظاتی بعد از وقوع این حمله، ذبیح‌الله مجاهد، سخنگوی طالبان مسئولیت این رویداد را به عهده گرفت.

هرچند بمب‌گذار انتحاری به هدفش (فرمانده پولیس کابل) نرسید؛ اما رسیدن وی تا پشت دروازه‌ی فرمانده پولیس کابل با مواد انفجاری همراهش، مایه‌ی تعجب همگان شده و پرسش‌های زیادی را خلق کرده است. این‌که بمب‌گذار انتحاری چگونه با مواد انفجاری همراهش از محل‌های تلاشی و بازرسی‌های سخت و پیچیده‌ی دفتر فرماندهی پولیس کابل گذشته و خودش را در قلب هدفش رسانده است؟ آیا بازرسی‌ها و تدابیر امنیتی در قلب ارگان امنیتی کابل این قدر ضعیف و ناکارامد اند که بمب‌گذار انتحاری با مواد انفجاری همراهش را تشخیص نمی‌تواند؟ یا این‌که حلقاتی از داخل این مرکز در راه دادن این تروریست به داخل فرماندهی پولیس و رساندنش‌ تا پشت دروازه‌ی جنرال ظاهر دست داشته‌اند؟ وضعیت دیگر نهادهای دولتی چگونه خواهد بود؟ آیا امنیت دیگر نهادها نیز همین‌گونه شکننده و غیرقابل اعتماد است؟ فرماندهی پولیس کابل، در حقیقت قلب ارگان‌های امنیتی در کابل است و این نهاد، یکی از کلیدی‌ترین بخش در ساختار دولت افغانستان است. این مرکز از چهارسو به‌شدت از سوی نیروهای امنیتی افغانستان مراقبت می‌شود و تا رسیدن به منزل سوم فرماندهی پولیس کابل و دفتر جنرال ظاهر، باید از بازرسی‌های برقی و انسانی متعددی گذشت. کسانی که داخل صحن فرماندهی پولیس می‌شوند، در چندین جای مورد تلاشی بدنی قرار می‌گیرند و برای داخل شدن به داخل تعمیر فرماندهی پولیس و دهلیز‌های آن، نه تنها که از چندین تلاشی بدنی برقی و دستی باید گذشت، که باید از دفتری که در آن مراجعه می‌کنی، هدف، کار و دوسیه‌ات نیز به مأموران معلومات بدهی تا برای ورود به داخل تعمیر اجازه بدهند. برای مردم عادی رفتن به دفتر فرمانده پولیس کابل بدون هماهنگی با دفتر و تا زمانی که محافظان دستور ورود افراد را از داخل دفتر نگیرند، مشکل است. با توجه به این واقعیت‌ها، رسیدن بمب‌گذار انتحاری تا دفتر فرمانده پولیس کابل، معمای پیچیده و پرسش‌های جدی را خلق می‌کند. نمی‌توان قبول کرد که بمب‌گذار انتحاری با استفاده از اغفال مأموران پولیس یا فریب بازرسان، خود و مواد انفجار همراهش را به دفتر جنرال ظاهر رسانده است. به هیچ عنوان یک نفر نمی‌تواند با چندین کیلو مواد انفجاری از بازرسی‌های برقی و دستی متعدد عبور کند.

دست داشتن عناصری از داخل فرماندهی پولیس در انتقال بمب‌گذار انتحاری و رساندن وی تا دفتر فرمانده، یکی از قوی‌ترین فرضیه‌ها است. به احتمال زیاد، عناصری از داخل این نهاد، به بمب‌گذار انتحاری کمک کرده تا خودش را به داخل فرماندهی پولیس برساند و شاید هم مواد انفجاری را با استفاده از وسایط فرماندهی به داخل این نهاد برده باشد. آقای ظاهر نیز گفته است کسانی که وارد فرماندهی پولیس می‌شوند، به‌دقت مورد بازرسی قرار می‌گیرند و بمب‌گذار انتحاری از این طریق وارد فرماندهی پولیس کابل نشده است. وی گفته است که این فرد با یک برنامه‌ی پیچیده و با موتر وارد این نهاد شده است.

همکاری عناصری از درون با عوامل انتحاری و تروریست، امری تازه نیست. پیش از این نیز بارها و در جاهای مختلف این پدیده تکرار شده است. سه سال پیش، یک بمب‌گذار انتحاری در سناریوی مشابه، خودش را تا پشت دروازه‌ی دفتر وزیر دفاع ملی رساند و کمربند انتحاری‌اش را منفجر کرد. در این رویداد نیز گفته می‌شد که بمب‌گذار انتحاری همراه با مواد انفجاری با موتر یکی از مقام‌های بلندپایه‌ی وزارت دفاع ملی خودش را به دفتر وزیر رسانده بود. حمله بر شفاخانه‌ی سردار داوود خان نیز با استفاده از همین شگرد انجام شد. بنابراین، این یک تاکتیک کهنه‌ی طالبان است و دولت باید زمینه‌ها و عوامل این امر را شناسایی کند. این تاکتیک یکی از خطرناک‌ترین تاکتیک‌های تروریستان است و دولت نباید به زمینه‌ها و عوامل وقوع این نوع رویداد‌ها بی‌توجهی کند.