شهروندان افغانستان حوادث چند ماه اخیر ایران را دنبال میکنند. اکنون که دور دیگری از زندگی در حاکمیت خودکامهی مذهبی در افغانستان آغاز شده است، بسیاری از شهروندان افغانستان دوست دارند که اعتراضهای مردم ایران به نتیجه برسد و حکومت جمهوری اسلامی ایران از میان برود. هنوز معلوم نیست که این اعتراضها کجا میرسند. در میان کشورهای جهان، حداقل یک کشور به صراحت از اعتراض ایرانیان حمایت کرده است و آن امریکا است. رییسجمهور بایدن گفته است: «ایران بهزودی آزاد میشود».
اعتراضهای گستردهی مردمی در ایران نشان دادند که پایگاه اجتماعی حکومت جمهوری اسلامی ایران بیشتر از پیش سست شده است. به بیانی دیگر، اگر نارضایتی گستردهی مردمی نشانهیی از نشانههای زوال یک حکومت باشد، اینبار آشکار شد که این نشانه در ایران بسیار چشمگیر است. همین نشانهی چشمگیر برای بازیگران مختلف بینالمللی معناهای متفاوتی دارد. معنای آن برای قدرتمندترین دشمن ایران، یعنی امریکا، این است: رخنه باز شده است و حکومت جمهوری اسلامی میتواند از هم بپاشد.
اگر امیدواری امریکا به فروپاشیدن حکومت در ایران قوی باشد (سخن بایدن چنان چیزی را نشان میدهد)، در آن صورت میتوان تصور کرد که امریکا بیشترین فشار ممکن خود را در همین ایام بر دولت ایران وارد کند. یکی از این فشارها میتواند خراب کردن رابطهی ایران با طالبان افغانستان باشد. طالبان به هر حال دوست ایران نیستند و نخواهند بود. همکاری تاکتیکی ایران و طالبان در زمان حضور امریکا در افغانستان به معنای پایان یافتن خصومت ایدئولوژیک میان طالبان و ایران نبود و نیست. در آن زمان هم ایران میخواست امریکا و غرب را در افغانستان زمینگیر کند و هم طالبان برای دریافت سلاح و آموزش نظامی خود را نیازمند ایران میدیدند. امروز وضع در حال وارونه شدن است. اینبار امریکا و طالبان میتوانند بر ضد ایران همدست شوند. امریکا و طالبان دوست ندارند که یک حکومت خودکامهی مقتدر در ایران فرمانروا باشد. هر کدام از این دو دلایل خود را برای خصومت با ایران دارد؛ اما هر دو در اشتیاق به واژگون شدن حکومت جمهوری اسلامی ایران به یک نقطه میرسند. حاصل این اشتیاق مشترک یک چیز است: نزدیک شدن امریکا و طالبان.
ممکن است امریکا و طالبان اختلافات عمیقی با هم داشته باشند. اما حالا فرصتی فراهم شده است که این اختلافات را به تعویق بیندازند. یکی از جنجالهای اصلی طالبان و امریکا مسألهی به رسمیت شناخته شدن حکومت طالبان است. طالبان میدانند که امریکا مانع اصلی بر سر راه به رسمیت شناخته شدن کشورشان در نظام بینالمللی است. اما در حال حاضر، نه امریکا میتواند فورا طالبان را به رسمیت بشناسد و نه طالبان میتوانند سر این قضیه با امریکا خیرهسری کنند. امریکا اجازه داده است که طالبان کمکهای «بشردوستانه» دریافت کنند (تا حالا این رقم نزدیک به یک میلیارد دالر رسیده است) و طالبان هم حتما حاضر خواهند بود در برابر دریافت کمکهای بشردوستانه نیاز امریکا به سقوط حکومت جمهوری اسلامی ایران را به رسمیت بشناسند و احترام کنند.
نزدیکی امریکا و طالبان برای مردم افغانستان چه معنا دارد؟ اولین پیآمد نزدیک شدن این دو دشوارتر شدن مقاومت برای نیروهای ضدطالبان در داخل و خارج از افغانستان است. به نظر میرسد امریکا اولا با آنکه قدرت اصلی را در افغانستان در دست دارد (طالبان) کار خواهد کرد و ثانیا با مخالفان طالبان که بهصورت سنتی متهم به نزدیکی با ایران و روسیه هستند همراه نخواهد شد. ظاهرا طالع طالبان گل کرده و بخت مخالفان هنوز خفته است.