بازماندگان قربانیان سیوک-شیبر دایکندی: طالبان اجساد دو کودک قربانی را نیز تیرباران کردند

نخستین روایت تصویری که از حادثه‌ی روستای سیوک- شبیر ولایت دایکندی به‌دست اطلاعات روز رسیده است، نشان می‌دهد که طالبان بر پیکر دو کودک مجدداً گلوله‌باری کرده‌اند. این حمله بامداد سوم قوس امسال با هجوم طالبان به خانه‌های فرزندان هاشم‌خان و پسران محمدداد جعفری رخ داده است.

در این حمله هشت تن کشته شده‌اند. در میان کشته شده‌ها، سه کودک دانش‌آموز مکتب نیز شامل اند. شواهد رسیده نشان می‌دهد که بر پیکر دو کودک، پس از جان باختن آنان مجدداً شلیک شده است.

«پسرم را به زور بردند و پیش چشمانم کشتند»

مدینه، یکی از بازمانده‌های این کشتار است. او می‌گوید: «صبح به نماز خیستم که بالای ما شلیک شده بود. من با مهدی (پسرش) بیرون شده بودم، پدرش بیرون نشده بود. باز دویدم طرف بچه‌ی خود. بچه‌ام دوید طرف خانه، گفت: مادر از کجا می‌زنه؟ گفتم: بچیم نمی‌دانم از کجا می‌زنه نمی‌زنه. در بین مرمی هردوی ما سر خود را پایین گرفته به خانه آمدیم.»

مدینه در این رویداد مهدی «پسرش» و محمد اعلم «همسرش» را از دست داده است.

مدینه می‌گوید طالبان ابتدا همسرش را کشتند. او نفس را در سینه‌اش حبس می‌کند و با چشمان پریشان و ناتوان می‌گوید: «زیر خانه را کندم که بچه‌ی خود را پنهان کنم. کندم زیرخانه را بچه را پت کنم. بچه را همان جا گذاشتم رویش پارچه و لباس انداختم. بالای مهدی حمله کرد گفت این چیست؟ گفتم بچه‌ام است چیزی دیگری نی.»

مهدی، کودک قربانی حمله‌ی طالبان در سیوک-شیبر دایکندی.

او می‌افزاید که تلاش داشت اجازه ندهد طالبان پسرش را از آن‌جا بیروند کنند اما طالبان او را تهدید کردند. مدینه می‌گوید: «تفنگ را طرفم گرفت و گفت به دهنت ضربه می‌کنم. گفتم‌اش بزن از این‌که بچه پیش رویم پاره پاره شود، بهتر است خودم را بکشی. از پیشم گرفت دَ دان دروازه برد و بالایش شلیک کرد. خود را روی جنازه انداختم گفتم یک مرمی زدی، بس است خلاص می‌شود. شب تا صبح در یک کنج بیرون ماندم با جسد خونی پسرم.»

لباس خونین مهدی، کودک قربانی حمله‌ی طالبان در سیوک-شیبر دایکندی.

طالبان کشتن کودکان را در این حمله رد کرده‌اند. آن‌ها کشته‌گان را باغی و افراد مسلح وابسته به جبهه‌ی مقاومت خوانده‌اند. مدینه اما لباس‌های کوچک و خونین پسرش مهدی را نشان داده می‌گوید زمانی‌که یک گلوله به پسرش زدند، خود را روی جسد او انداخت و هر قدر به او لگد زدند، اجازه نداد دوباره شلیک کنند. مدینه کُرتی زمستانی مهدی را نشان می‌دهد، ناگهان دستش به جیب او می‌کند که مشتی گندم از او می‌ریزد و فریاد کنان می‌گوید: «این کی بود؟ جبهه‌ای بود؟ همین قدر لباس داشت؟ آدم کلان همین قدر لباس دارد؟ همین قدر لباس می‌داشته باشد؟ همی جبهه‌ای همین قدر لباس دارد؟ کسی که از جبهه باشد، همین‌قدر لباس می‌پوشد؟ چطور جبهه‌ای بوده می‌توانند؟ چطور با این سن سلاح را می‌گرفت؟ از برای خدا! چطور سلاح می‌گرفت؟ نگاه کن! این کرتی شه، این کرتی‌اش را نگاه کن! از برای خدا، جیب‌اش را ببین. گندم را در جیب خود انداخته شب تا صبح صدقه می‌انداخت، روز تا شب تا که این دشمن‌های خونخوار دنبال‌اش را رها کنند. از برای خدا مسلمانی همین طور است؟ ای خدا! مسلمانی همین طوره؟ کار این‌هاست. کدام بشر این کار را می‌کند؟»

لباس مهدی که نشان می‌دهد گندم در جیب آن بوده است.

«یک مرمی به قلب‌اش زدی خلاص شد، چرا دوباره شلیک کردی؟»

تمام کودکان کشته شده دانش‌آموز صنف‌های هفت‌وهشت مکتب بوده‌اند. این لباس‌های محمد است. او چهارده سال سن داشت. برای بار نخست به قلب‌اش شلیک شده است و به نقل از خانواده‌اش، پس از جان دادن به دست و بغل‌اش دوباره شلیک شده است.

لباس محمد ۱۴ ساله، کودک قربانی حمله‌ی طالبان در دایکندی.

«همین که یک دانه به قلب‌اش زده بودی خلاص شد، چرا دوباره شلیک کردی؟ این‌ها همه درحالت مردگی این‌ها زده شده است. زنده نبوده است. این دست‌اش است خو از این بغل‌اش در مردگی‌اش زده شده است. یک تیر که به قلب‌اش خورده، وقتی است که زنده بوده و دیگرانش درحالت مردگی زده شده است. وحشیانه به او شلیک کردند.»

عنایت ۱۷ سال داشت. لباس‌های خونین او روایت تلخ از کشتار این کودک دارد. مدینه می‌گوید: «در کجای این تیر خورده است؟ ببین که می‌گویند این‌ها را ما نزدیم، کی این‌ها را زده است؟»

او با شلیک به قلبش کشته شده است. به نقل از منابع، پس از آن‌که افتاده است، درحالی که کلاه پشمی‌اش بر سرش بوده، چند مرمی به سرش شلیک شده است. در زمان خاکسپاری وقتی خانواده کلاه‌اش را کشیده‌اند، قسمتی از موی سرش که با گلوله به کلاه چسپیده بود، کَنده شده است.

لباس عنایت ۱۷ ساله، کودک قربانی حمله‌ی طالبان در دایکندی

مدینه در این باره می‌گوید: «نگاه کن در کجایش خورده است. این پیراهن‌اش است. این کرتی‌اش است، نگاه کن. نگاه کن سرش را، موی سرش را ببین. وقتی به سرش زده است، چه کار کرده است؟ سرش را ببین، نگاه کن کلایش را. این‌ها را که در سرش زده، در مردگی‌اش زده‌اند. در زندگی در بغل‌اش خورده است. دو تا در بغل خورده است، ببین!»

«بدنش پر از مرمی بود و گردنش را بریده بودند»

مژگان که در این رویداد همسرش ابراهیم را از دست داده است، می‌گوید طالبان امین‌الله مالی کاکایش را تیرباران کرده و سپس گردن‌اش را بریده بودند. شواهدی که به اطلاعات روز رسیده است، بدن سوراخ سوراخ مالی را نشان می‌دهد. براساس گفته‌های منابع، امین‌الله مالی و از متنفذان محلی برای وساطت رفته بود که از سوی طالبان کشته شد.

مژگان در حمله‌ی طالبان در سیوک-شیبر دایکندی پسر و کاکایش را از دست داده است.

در این رویداد یک زن زخمی شده است و چهار تن دیگر تاهنوز در بند طالبان اند. یک نفر دیگر هم مفقود است و هنوز از او خبری در دست نیست. بستگان این قربانیان خواهان عدالت اند و نهادهای حقوق بشری، از جمله گزارشگر ویژه سازمان ملل برای افغانستان خواهان تحقیق مستقل درباره‌ی این رویداد شده‌اند.