عکس: شبکه‌های اجتماعی

فروپاشی اجتماعی در افغانستان چگونه کلید خورد؟| گفت‌وگو با رییس دانشگاه کاتب

در ۲۴ اسد سال گذشته، در حالی‌که شهروندان کابل طبق روند معمول فعالیت‌های روزانه‌ی‌شان را با نگرانی از وضع امنیتی آغاز کرده بودند، آوازه‌ی سقوط کابل و فرار اشرف غنی همه را سراسیمه کرد. سرویس‌های اخبار تکراری رسانه‌ها و نبود معلومات کامل بیشتر از پیش به آشفتگی مردم افزوده بود. اما پایان روز سرویس خبری شبکه الجزیره با گزارش زنده به تمام دل‌نگرانی میلیون‌ها افغانستانی نقطه‌ی ‌پایان گذاشت. سقوط کابل بدست طالبان بدون درگیری و فرار تمامی مقامات حکومتی حقیقت داشت. این رسانه با پخش زنده از اتفاقات درون ارگ، خبر آغاز یک دوره‌ی جدید را اعلام کرد. سه روز بعد محمداشرف غنی، رییس‌جمهور فراری اعلام کرد که او به‌منظور جلوگیری از تخریب کابل، افغانستان را ترک کرده است. به همین ‌ترتیب حامد کرزی، رییس‌جمهور پیشین نیز در یک مصاحبه‌اش گفت که او به‌منظور جلوگیری از هرج‌و‌مرج و تخریب کابل طالبان را به داخل شهر دعوت کرده است تا امنیت شهر را بگیرند. او استدلال کرد که در روز ۲۴ اسد هیچ مقام حکومتی در کابل حضور نداشت که وضع را کنترل کند.

با آن‌که، همه این تغییر و تحویل حکومت بدست طالبان را راهکاری برای جلوگیری از تخریب عنوان می‌کنند، اما با گذشت یک‌ونیم سال، اوضاع افغانستان از تمام جهت دگرگون شده است. سیستم‌هایی که بیست سال جامعه‌ی جهانی و مردم برای ایجاد آن زحمت کشیده بودند، یا نابود شده یا در حال نابودی قرار دارند. یکی از این سیستم‌ها، سیستم تحصیلات عالی است. منابع از اتحادیه دانشگاه‌های خصوصی می‌گویند که سیستم تحصیلات عالی افغانستان، به‌ویژه بخش خصوصی در حال نابودی است.

با توجه به این معلومات ما خواستیم بدانیم که وضعیت دانشگاه‌ها چگونه است؟ به همین منظور سراغ یکی از دانشگاه‌های خصوصی رفتیم که عنوان دانشگاه معتبر دارد و پیشتاز شناخته می‌شود. ما گفت‌وگوی با رییس این دانشگاه (علی‌احمد یوسفی) انجام داده‌ایم.

پرسش: وضعیت دانشگاه‌های خصوصی چگونه است و با سقوط حکومت چه تغییراتی در دانشگاه‌ها، به‌ویژه در دانشگاه کاتب به میان آمده است؟

پاسخ: همان‌طوری که شاهد تغییرات گسترده هستید، سکتور تحصیلات عالی و به‌ویژه دانشگاه‌های خصوصی نیز به‌شدت متأثر شده‌اند. بخش اعظم دانشجویان و استادان‌شان را از دست داده‌اند و در مضیقه‌ی مالی قرار گرفته‌اند. افزون به این، اعمال تغییرات در قسمت جداسازی صنف‌ها مشکلات را زیادتر ساخته است. به همین ترتیب تا پیش از سقوط [حکومت]، دانشگاه‌های خصوصی در رقابت به هم برنامه‌ی آموزشی و روش‌های جدید و به‌روز را به‌کار می‌بردند، اما اکنون دانشگاه‌ها، به‌ویژه دانشگاه‌های خصوصی که استقلالیت‌شان را از دست داده‌اند، در قسمت نو‌آوری روش‌های جدید خبری نیست. باور ما این است که همه‌ی این تغییرات سبب ترک تحصیل دانشجویان شده است. ما در دانشگاه کاتب بیش از پنجاه درصد دانشجویان‌مان را از دست داده‌ایم و به همین ترتیب استادان را.

پرسش: آیا دانشگاه کاتب در نصاب درسی خود پس از آمدن طالبان تغییری آورده است؟

پاسخ: بلی، مطابق به حکم وزارت تحصیلات عالی طالبان، از سمستر بهاری ۱۴۰۱ نصاب تغییر کرد. ثقافت اسلامی از ۸ کریدیت به ۲۴ کریدیت افزایش یافته و سایر مضمون‌های اساسی و انتخابی کاسته شده است. به این معنا که ۱۶ کریدیت از مضامین کاربردی دیگر نظر به اولویت‌بندی کم شده است.

پرسش: با این حساب، ثقافت اسلامی از دید شما چه اندازه کاربردی است و کم‌شدن ساعات مضامین اساسی چه تأثیری روی کیفیت آموزش‌های عالی می‌گذارد؟

پاسخ: اگر واقعیت را بگویم، به گنجانیدن ثقافت اسلامی در نصاب تمامی دانشکده‌ها هیچ نیازی نیست؛ زیرا افغانستان کشور اسلامی است. ضمن این‌که کودکان در محیط اسلامی بزرگ می‌شوند، بدون استثنا ۱۲ سال علوم دینی و قرآن می‌آموزند تا به دانشگاه راه یابند. علوم دینی بحث اعتقادی است. به‌باور من، نیازی نیست که در نصاب تحصیلات عالی و برای همه‌ی دانشکده‌ها این علم تبدیل به یک مضمون اصلی شود. زیرا دانشجویان توانایی این را دارند که خود نظر به علاقه ثقافت اسلامی را مطالعه کنند. می‌باید به‌جای ثقافت اسلامی مضامین کاربردی جایگزین شوند تا دانشجویان بعد از فراغت توانایی رفع نیازمندی‌های بازار کار را داشته باشند.

یادآوری: آمار وزارت تحصلاتی عالی تا پیش از سقوط حکومت نشان می‌دهد که سالانه از دانشگاه‌های افغانستان ۴۰۰ هزار جوان فارغ‌التحصیل می‌شدند که از این میان تنها یک سوم شغل می‌یافتند.

پرسش: با تغییر نظام، تعداد استادان و دانشجویان شما چگونه تغییر یافته است و دلیل چه بوده است؟

پاسخ: همان طوری که در اول گفتم، تغییر نظام و سقوط، تغییراتی گسترده‌ی را به میان آورده است. یکی از این تغییرات ترک تحصیل دانشجویان است. اکنون تعداد دانشجویان بیش از ۵۰ درصد کاهش داشته و به همین ترتیب تعداد استادان نیز کاهش پیدا کرده است. از دست دادن دانشجو و استاد آسیبی جبران‌ناپذیری به نیروی انسانی می‌رساند و به معنای این است که در آینده افراد متخصص کم‌تری داریم. آن‌هایی که افغانستان را ترک کرده‌اند نیز سال‌ها روی ظرفیت‌سازی‌شان سرمایه‌گذاری و تلاش شده بود.

پرسش: محدودیت‌ها چه نقشی روی این میزان کاهش داشته و آیا استادان زن تدریس می‌کنند؟ اگر این استادان تدریس نکنند چه پیامدی روی دانشگاه‌ها دارد؟

پاسخ: ما نمی‌توانیم از تأثیر محدودیت‌ها انکار کنیم و نمی‌توانیم آن را به‌عنوان عامل اصلی بر شماریم. اما بهتر است بگویم که فروپاشی نظام سبب شد که شمار زیادی شهروندان افغانستان را ترک کنند. در میان مهاجرین کادر علمی و دانشجویان نیز حضور دارند. به‌طور نمونه، کسانی که ماستری می‌خواندند اکثرا کارمندان نهادهای خارجی بودند که همه اکنون مهاجر شده یا مصلحت نمی‌بینند که به دانشگاه حاضر شوند.

دوم این‌که تغییر نظام و گسترش فقر و بیکاری نیز سبب شد که شماری دیگر نتوانند از پس هزینه‌های تحصیلی برآیند و دانشگاه‌ها را ترک کنند. فقر بیشتر از همه دانشجویان دختر را متأثر کرده است. زیرا دانشجویان بخش شبانه که روزانه کار و شبانه درس می‌خوانند، مشاغل‌شان را از دست دادند و در بیکاری نتوانستند ادامه بدهند و آنانی که می‌توانستند به‌دلیل محدودیت‌ها باز مانده‌اند.

و سوم، تغییر نظام و روی‌ کار شدن «امارت اسلامی» سبب شده است که انگیزه‌ی تحصیلات عالی در بین دانشجویان دوره‌ی لیسانس کاهش یابد. ما بیشتر دانشجویان را از صنف‌های دوم و سوم دوره‌ی لیسانس از دست داده‌ایم.

در مورد بخش آخر هم باید بگویم که برای ساخت یک سیستم وقت و تلاش زیادی نیاز است که ساخته شود و ما سال‌ها برای ساخت این سیستم زحمت کشیدیم. بدون شک از دست‌دادن هر استاد به این سیستم آسیب می‌رساند و این فرقی نمی‌کند که استاد زن باشد یا مرد؛ زیرا این استادان براساس ظرفیت‌شان شامل سیستم شدند. در دانشگاه کاتب استادان خانم داشتیم که همه براساس اصول تعریف‌شده‌ی وزارت تحصیلات عالی فعالیت داشتند.

اما با توجه به این‌که سمستر خزانی ختم شده است و در حال برگزاری آزمون پایان سمستر هستیم، صدور فرمان منع ورود زنان به نهادهای تحصیلات عالی، امکان حضور استادان خانم در سمسترهای آینده را غیرممکن می‌سازد و این مایه‌ی تأسف برای جامعه‌ی علمی و همه‌ی مردم است.

یاد‌آوری: به‌تازگی طالبان به اعمال محدودیت‌ها در برابر زنان شدت بیشتر بخشیده‌اند. براساس تصمیم تازه‌ی این گروه، اکنون در تمام مقاطع دختران و زنان حق درس‌خواندن را ندارند. افزون به این، اکنون زنان به استثنای سکتور صحت، حق کار در بیرون از خانه را در دیگر بخش‌ها ندارند. در پی ممنوعیت کار زنان، بیش از ۱۱ هزار و ۴۰۰ زن که کارمندان نهادهای خارجی بودند، خانه‌نشین و همچنین زنان از کارگاه‌های خیاطی و دیگر صنایع نیز اخراج شده‌اند.

اعمال این محدودیت‌ها با واکنش شدید جامعه‌ی جهانی و مردم افغانستان به همراه شده است. چنانچه در شماری از نهادهای تحصیلات عالی، دانشجویان پسر نیز در اعتراض به اعمال محدودیت آموزشی به زنان ترک تحصیل کرده‌اند. شماری زیادی از استادان دانشگاه نیز استعفا داده‌اند. تعدادی نیز مدارک تحصیلی‌شان را یا سوزانده یا پاره کرده‌اند.

با این وجود، تا اکنون این اعتراض‌ها راه به جایی نبرده است و شماری از دانشگاه‌ها و دانشجویان اخطار دریافت کرده‌اند که از اشتراک در این اعتراض‌ها خودداری کنند و در غیر آن مورد پیگرد قرار می‌گیرند.

پرسش: با این وجود، میزان دخالت مأموران یا مقامات طالبان در امور دانشگاه در چه حد است؟ 

پاسخ: به غیر از وزارت تحصیلات عالی، صرفا نمایندگان وزارت امر به معروف و نهی از منکر به‌صورت منظم از دانشگاه بازدید می‌کنند. هرچند همواره قناعت خویش را از رعایت پوشش و حجاب اسلامی ابراز کرده‌اند، اما می‌بینید که ممنوعیت تحصیل را عملی می‌کنند. افزون به این، مشکل اصلی و اساسی این است که سقوط نظام استقلال نهادهای تحصیلی خصوصی را تحت‌الشعاع قرار داده است و مانع اعمال نوآوری در بخش آموزش می‌شود.

بحث دیگر نوع تعامل وزارت تحصیلات عالی با این نهادها است. این وزارت با نهادهای تحصیلات عالی رفتار آمرانه و تحقیرآمیز دارد. در صلاحیت‌های رهبری نهادهای تحصیلی خصوصی مداخله می‌کند. افزون به این، فیصله‌های شتاب‌زده و ناعادلانه در غیاب نمایندگان این نهادها افزایش چشم‌گیری داشته است و این همه در حالی صورت می‌گیرد که نهادهای تحصیلی خصوصی به‌منظور بقا، امکان ادامه‌ی فعالیت یا برای بهبود وضع درسی حمایت معناداری از سوی وزارت تحصیلات عالی دریافت نکرده‌اند.

پرسش: از نظر پوشش، لباس و ظاهر در دانشگاه تغییراتی آمده است؟

پاسخ: نوع پوشش افراد در دانشگاه همان پوششی است که در کشور رعایت می‌شود و به آن اجازه داده شده است. اگر به‌صورت خاص منظور بانوان باشد باید بگویم در طول سالیانی که مفتخر به خدمت در این جامعه بوده‌ام، زنان افغانستان را باوقارترین، با شخصیت‌ترین و متعهد‌ترین در میان زنان جوامع اسلامی می‌دانم.

یاد‌آوری: ندامحمد ندیم، سرپرست وزارت تحصیلات عالی طالبان اخیرا گفته است که زنان به‌دلیل رعایت‌نکردن پوشش اسلامی از تحصیل منع شده‌اند. این در حالی است که دانش‌آموزان دوره ابتداییه و دانشجویان براساس رهنمود نهادهای آموزشی طالبان پوشش‌شان را عیار کرده بودند و همه سیاه‌پوش با حجاب عربی گشاد که تنها چشمان‌شان نمایان اند، در این نهادها شرکت می‌کردند.

پرسش: وضعیت مالی دانشگاه‌ها چطور است؟ 

پاسخ: با کاهش قابل توجه تعداد دانشجویان، تمامی نهادهای تحصیلی خصوصی شرایط مالی دشواری را تجربه می‌کنند. به‌منظور امکان ادامه‌ی فعالیت، به ناچار بسیاری از برنامه‌های توسعه‌ای را متوقف کرده یا به تأخیر انداخته‌اند.

پرسش: تغییر برنامه‌ها به چه اندازه کیفیت آموزش را متأثر می‌سازد و چرا؟

پاسخ: دنیای امروز در حال تغییر و پیشرفت است و نیاز دارد که برای هماهنگ‌شدن با آن هر روز روش‌ها و ابزار‌های مؤثر جایگزین شود، اما در حال حاضر نه تنها این ممکن نیست بلکه نبود بودجه سبب شده است که دانشگاه‌های خصوصی برنامه‌های توسعه‌ای را متوقف یا به تأخیر بی‌اندازند.

پرسش: برنامه‌های غیردرسی دانشگاه (سمینار، کنفرانس و…) هنوز برگزار می‌شوند یا نه؟

پاسخ: بلی، امسال برنامه‌های غیردرسی از قبیل همایش‌های علمی، فرهنگی، ورزشی و دوره‌های آموزشی کوتاه‌مدت را طبق روال و مطابق پلان کاری بخش‌های مربوط اجرا کرده‌ایم، اما کافی نیست.

پرسش: در انتخاب رشته‌ها تغییری در میان دانشجویان احساس می‌شود؟

پاسخ: بلی، کاهش متقاضیان تحصیل در عموم وجود داشته است. در این میان تقاضای تحصیل در رشته‌های علوم انسانی به‌طور قابل توجهی کاهش یافته است. به‌طور نمونه، تقاضا برای رشته‌ی حقوق و علوم سیاسی در دانشگاه کاتب کاهش قابل توجه یافته است.

پرسش: دلیل تغییر در انتخاب رشته‌ها چه می‌تواند باشد؟

پاسخ: شاید دلیل این باشد که دیگر جوانان خودشان را در نظام نمی‌بینند و نمی‌توانند تصور کنند؛ زیرا فرصتی برای آنان داده نمی‌شود. بخشی از افرادی که حقوق می‌خواندند، امیدوار بودند که روزی در سیستم عدلی و قضایی یا در نهادهای دیگر کار کنند. اما اکنون آن‌ها برای‌شان آینده‌ی کاری تصور نمی‌توانند.

پرسش: چشم‌انداز آینده را چگونه می‌بینید؟ 

پاسخ: به نظر من فروپاشی اجتماعی به مراتب مخرب‌تر و ویران‌کننده‌تر از فروپاشی سیاسی سال گذشته است. این فروپاشی شروع شده و همچنین جریان دارد. محروم‌شدن نیمی از جامعه از حق تعلیم و تحصیل، مهاجرت تحصیل‌کردگان و متخصصان، افزایش شدید فقر و بیکاری و عدم مشارکت‌دهی صاحب‌نظران در تصمیم‌گیری و سیاست‌گذاری‌های کلان کشور به خلق بحران‌های جدی‌تر در آینده خواهد انجامید. متأسفانه چشم‌انداز روشنی قابل تصور نخواهد بود. در یک کلام، اگر از تاریخ نیاموزیم، ملزم به تکرار آن هستیم.

پرسش: پیام و خواست شما چه است؟

پاسخ: من باید بپرسم که پیام برای چه کسی و خواست از چه کسی؟ با این وجود پیام من به افرادی که اکنون تمام امور افغانستان را بدست دارند، این است که آموزش را سیاسی نکنند. به همه فرصت بروز توانایی‌های‌شان را بدهند؛ زیرا جامعه به مشارکت افراد تحصیل‌کرده نیاز دارد و در افغانستان افراد تحصیل‌کرده کم نیستند.

حرف دیگر این است که زنان نیمی از جامعه است. باید به زنان حق آموزش داده شود؛ زیرا کلید توسعه‌ی آموزش و پرورش است و افغانستان به آن بسیار نیاز دارد. گروه حاکم باید به تعهداتش در قبال زنان پابند باشد. از جامعه‌ی جهانی نیز می‌خواهم که مردم افغانستان را تنها نگذارد و کمک کند که افغانستان از این مقطع حساس تاریخی عبور نماید.

– ممنونم که وقت گذاشتید!