لباسهای مکتباش را اُتو کرده و در کودبند اتاق آویزان کرده است. وسایل مکتباش را مرتب کرده و میبیند که هنوز تعدادی از کتابهای درسی را کمبود دارد. با وجودی که از آغاز سال تعلیمی دو هفته میگذرد، اما رخشانه هنوز امیدوار است و میگوید: «پارسال طالبان مکاتب را در سوم حمل آغاز کردند، امسال [درنگ میکند] خُب، امیدوارم هنوز.» او با تمام شوروشوق برای شروع مکتب آمادگی دارد. مادر رخشانه چهار دختر و یک پسر دارد. طوری که خودش داستان زندگیاش را تعریف میکند، دو دخترش ازدواج کردهاند. دو دختر دیگرش دانشآموز مکتب دولتی و تنها پسرش دانشآموز مکتب خصوصی است. مادر رخشانه میگوید که شوهرش در معادن زغالسنگ دره صوف کار میکند که به سختی میتواند از عهدهی مخارج روزمره و کرایهی خانه برآید. او میگوید: «خودم هم دستدوزی میکنم تا فیس مکتب پسرم را پرداخت کنم.» رخشانه میگوید: «از مادرم خواستم برایم لباس نوروزی جور نکند و بهجایش کتاب بخرد تا بتوانم خوبتر درس بخوانم.»
رخشانه، دانشآموز لیسه باختر در بلخ میگوید: «پارسال مکتب میرفتیم. هر روز برای ما قانونهای سختگیرانهی از طرف طالبان وضع میشد که خفهکننده بود ولی یکبهیک رعایت میکردیم چون مدیر و آموزگاران به ما میگفتند که اگر رعایت نکنیم مکتب بهروی ما بسته خواهد شد. سرمعلم یکبار مرا در جریان درس بلند کرد و گفت از صنف بیرون شوم و همینطور مرا بهخانه فرستاد، چون روبند نداشتم. من هرچه اصرار کردم که فقط امروز را ببخشد و از فردا میپوشم، قبول نکرد. ولی از اینکه دروازهی مکتب بهروی ما باز بود خوشحال بودیم. ای کاش امسال میتوانستیم مکتب برویم، حتا با همان سختگیریها.»
سوم حمل بهنام روز «زنگ مکتب» نامگذاری و در تقویم ثبت شده است. در طی دودههی اخیر، در روز سوم حمل وزارت معارف کشور طی یک محفل و با حضورداشت رییسجمهور کشور و دیگر مقامات بلندپایه حکومتی زنگ مکتب را به صدا در میآورد که به معنای آغاز رسمی مکاتب بود و این کار به تمام آموزگاران و دانشآموزان کشور شوروهیجان ایجاد نموده و باعث تشویق شان میگردید.
از وقتی طالبان در تاریخ ۲۴ اسد ۱۴۰۰ برای بار دوم قدرت افغانستان را بدست گرفتند، تمام مکاتب خصوصی و دولتی و مراکز آموزشی بهخاطر ویروس کرونا تعطیل بودند. طالبان در ۲۶ سنبلهی همان سال، طی اعلامیهای شروع درسها را اعلام کردند. در بخشی از این اعلامیه آمده بود که «به سلسلهی آغاز تدریجی روند تعلیمی، اینک به اطلاع تمامی مکاتب ابتداییه، لیسه و مدارس رسمی طبقهی ذکور رسانیده میشود تا روند آموزشی خویش را سر از تاریخ ۲۷ سنبله ۱۴۰۰ آغاز نمایند.»
اما در این اعلامیه به آغاز درسهای مکاتب دخترانه و فعالیت آموزگاران زن چیزی اشاره نشده بود. بعد از این اقدام طالبان، اعتراضات زنان بهخاطر منع دختران از مکتب در اکثر ولایتها شدت گرفت و جامعهی جهانی نیز واکنشهای گستردهی منفی نشان دادند. در پی آن طالبان وعدهی بازگشایی دروازههای مکاتب بهروی دختران را دادند. چنانچه ذبیحالله مجاهد، سخنگوی طالبان به خبرگزاری اسوشیتدپرس گفته بود که وزارت معارف طالبان در نظر دارد با شروع سال جدید هجری شمسی درهای تمام مکاتب را بهروی دختران در سراسر افغانستان باز کند. همچنان مجاهد اضافه کرده بود که مشکل اصلی نداشتن «ظرفیت کافی» است، زیرا دختران و پسران باید در مکاتب کاملا از هم جدا شوند.
زنگ مکتب ۱۴۰۱
در سوم حمل سال ۱۴۰۱ اما زنگ مکتب نواخته شد ولی دختران از جلو دروازههای مکاتب با گریه به خانههایشان برگشتند. این در حالی بود که دو روز قبل از این، وعدهی بازگشایی مکاتب دخترانه از سوی حکومت طالبان داده شده بود. مقامات طالبان ابراز امیدواری کرده بودند که تمام مکاتب دخترانه را در ماه حمل در سراسر کشور باز کنند.
بعد از تسلط طالبان در نزدیک به ۳۰ ولایت افغانستان مکاتب بهروی دختران بالاتر از صنف هفتم بسته مانده بود و با آغاز سال تعلیمی جدید، دختران انتظار داشتند که طالبان به وعدههایی که قبلا دادهاند عمل کنند. دختران با تمام اشتیاق و امیدواری روانهی مکاتب شدند ولی با دروازههای بسته و تعدادی از افراد طالبان که مانع ورود دختران میشدند، روبهرو شدند.
وزارت معارف طالبان در اطلاعیهی خود گفته بود: «مکاتب پس از تصمیمگیری در مورد لباس دانشآموزان دختر و آموزگاران مطابق با قوانین شرعی و سنتی افغانی بازگشایی خواهند شد.»
انعامالله سمنگانی، معاون سخنگوی طالبان به خبرگزاری فرانسه «ایافپی» گفت که گزارشها در مورد پسفرستادهشدن دختران درست است. وی دربارهی دلایل آن اظهار نظر نکرد. این زمانی است که عزیزاحمد ریان، سخنگوی وزارت معارف طالبان نیز گفت: «ما اجازه نداریم در اینباره اظهار نظر کنیم.»
واکنشها
این اقدام طالبان واکنشهای جهانی و منطقوی زیادی را در قبال داشت. ملالی یوسفزی، جوانترین برندهی جایزهی صلح نوبل و فعال آموزش دختران که خود از سوی اعضای طالبان پاکستانی هدف قرار گرفت و بهشدت زخمی شد، نوشت: «من برای امروز یک امید داشتم، اینکه دختران افغانی که پیاده به مکتب میروند به خانه بازگردانده نشوند.»
خانم یوسفزی افزود: «اما طالبان به وعدهیشان عمل نکردند. آنان بهدنبال بهانهای برای جلوگیری از آموزش دختران خواهند بود، زیرا از دختران تحصیلکرده و زنان توانمند میترسند.»
سهیل شاهین، نمایندهی معرفیشده از سوی طالبان به سازمان ملل اما این تصمیم را «موقتی» خوانده و به بیبیسی گفت: «در قسمت ممنوعیت دختران از مکاتب مسألهی وجود ندارد، بلکه فقط یک موضوع فنی دربارهی تصمیمگیری در مورد نوعیت لباس مکتب است و این دلیلی به تعویقافتادن آن است. امیدواریم هرچه زودتر این موضوع حل و نهایی شود.»
«هبوط در ظلمات»
علی امیری، نویسنده و استاد دانشگاه در واکنش به بستن مکاتب بهروی دختران در صفحهی فیسبوک خود نوشت: «بیشتر از نیمی از دانشآموزان از امروز دیگر به مکتب نمیروند. خبر شوکهکنندهای نبود و در صدر اخبار قرار نگرفت: اما سرآغاز هبوط تدریجی در قعر ظلمت است.»
این نویسندهی افغانستانی افزوده است: «تازه بادهای تغییر شروع به وزیدن کرده و لابد تغییراتی بیشتری در راه است. قحط و شقا و خشونت و بیسوادی عناصری اند که آیندهی ما را میسازند. چه دشوار است گامبرداشتن به طرف چنین آیندهای!»
او همچنان نوشت: «به تدریج در قعر ظلمات هبوط گموگور میشویم. هیچ پژواکی از رنج و عذاب این سقوط تدریجی گوش کسی را نخواهد آزرد. همهچیز با کمال دقت و در کمال سکوت به فرجام خواهد رسید.»
بعد از ۲۸۰ سال هنوز «یک مسأله»
عبدالطیف پدرام، عضو پیشین مجلس نمایندگان و رهبر حزب کنگره ملی نیز در واکنش مبنی بر وضع محدودیت طالبان بر دختران بالاتر از صنف هفتم گفته است که «بعد از ۲۸۰ سال هنوز مسألهی پشتونها این است که دختران مکتب بروند یا نه؟»
پدرام در صفحهاش نوشت: «پشتونها هنوز مسألهیشان این است که زنان حقی دارند یا ندارند، درس بخوانند یا نخوانند، موسیقی باشد یا نباشد… با اینها چگونه میتوانیم یکجا زندگی کنیم؟»
او در ادامه با اشاره به کتاب «ترس و آزادی» از یک دانشمند غربی گفته است که «یکی از مباحث مهم این بود که یک عده مردم یا اقوام یا طبقات اجتماعی از اینکه آزاد باشند میترسیدند، از آزادی میترسیدند. چرا که آزادزیستن مسئولیت میخواهد. خودت باید بار غمهایت را بر دوشات بگذاری.»
تحریم توسط دانشآموزان پسر
صمیم نوابی، دانشآموز میگوید: «دین اسلام آموختن علم را به هر مرد و زن فرض کرده است؛ پس طالبان نباید خلاف شریعت اسلامی عمل کند.»
دانشآموزان زیادی با نوشتن پیامهای جداگانه نظیر «من بدون خواهرم به مکتب نمیروم»، «دختران مانند پسران حق اسلامی و قانونی دارند که به درس و تعلیمشان ادامه بدهند و آیندهی خود را روشن کنند» و صدها پیام دیگر در حمایت از دختران، به این حرکت پیوستند.
آنان در پیامهایشان از طالبان خواستند اجازه ندهند افغانستان دوباره به روزهای سیاه و تاریک گذشته برگردد.
حمیرا قادری، فعال حقوق زن، نویسنده و استاد دانشگاه نیز در صفحهاش نوشت: «برای حمایت از دختران دانشآموز، پسران دانشآموز مکاتب را تحریم کنند.» او افزوده است: «باید صدای همیاری دانشآموزان پسر با دانشآموزان دختر به گوش جهان بیانصاف برسد. صدای همدیگر شویم.»
واکنش والدین
مژگان ۴۴ ساله سه فرزند دارد. او در صحبت با روزنامه اطلاعات روز از اقدام طالبان مبنی بر اجازهندادن به دختران دورههای متوسطه و لیسه سخت انتقاد میکند. او از اینکه طالبان به دخترش در کابل اجازهی رفتن به مکتب را ندادهاند، ناراحت است.
خدیجه امیری، باشندهی ولایت کابل چهار فرزند دختر دارد. او در صحبت با روزنامه اطلاعات روز میگوید: «باسوادشدن دخترانم تنها آرزوی من برای آینده بود و است. خودم مشکلات و رنجهای زیادی را از بیسوادیام کشیدم، به همین دلیل هیچ وقت دوست نداشتم دخترانم مثل من باشند. ولی حالا که میبینم نمیتوانند مکتب بروند، ناامید میشوم. دختر بزرگترم که امسال قرار بود صنف دوازده شود، حالت روحیاش تغییر کرده و گوشهگیر شده است. حیران ماندهام که برای دخترانم چه مصروفیتی پیدا کنم که حداقل افسردگی نگیرند.»
زنگ مکتب ۱۴۰۲
سال تعلیمی ۱۴۰۲ در روز اول حمل از سوی وزارت معارف طالبان تحت شعار «معارف باکیفیت، آیندهی روشن»، با به صدا درآوردن زنگ مکتب آغاز گردید. این برنامه در لیسه امانی در حالی برگزار شد که نیمی از دانشجویان اجازهی رفتن به مکتب را ندارند.
براساس گزارشها، در سال ۱۴۰۱ ولایتهای بلخ، فاریاب، قندوز، جوزجان، سرپل و دایکندی شاهد مکتبرفتن تمامی دختران دورهی متوسطه و لیسه بودند.
رخسار اکبری (مستعار)، مدیر یکی از مکاتب دخترانه در مزار شریف در گفتوگو با روزنامه اطلاعات روز میگوید: «ریاست معارف بلخ و امر به معروف طالبان بارها به ادارهی من آمده و به ما هشدارهای جدی در رابطه به پوشش و اونیفورم دختران دادهاند؛ از پوشیدن لباس بلند و گشاد گرفته تا جوراب ضخیم و روبند. من روزانه شخصا جلو دروازهی ورودی مکتب ایستاد شده و پوشش تک تک دختران را از سرتاپا به دقت چک میکردم. احساس میکنم که ما از وظیفهی اصلی و اساسی خود که توجه به کیفیت درسی و تربیوی است فاصله گرفتیم و به موضوعات حاشیوی چسپیدهایم. ولی حتا یکبار اعتراض نکردیم چون تحت هرگونه شرایطی فقط میخواستیم مکتب از ما و دانشآموزان ما گرفته نشود که متأسفانه آنگونه نشد. امسال ما دانشآموزان بالاتر از صنف هفتم بخش دختران را نداریم و برای این موضوع خیلی متأسفم. من مطمئن هستم که تمامی دختران محدودیتها را رعایت میکند. البته اگر مشکل طالبان حجاب ما باشد و چیز دیگری نباشد.»
اکبری که بهگفتهی خودش پنج سال میشود مدیر این مکتب دخترانه است، اضافه میکند: «دختران بیسواد امروز، مادران بیسواد برای نسل آینده میشود که این خودش خطر جدی برای نسل بعدی است.»
بربنیاد آمارهایی که رسانهها منتشر کردهاند، بیش از ۶۰۰ مکتب در بلخ فعالیت دارند که در این مکاتب ۶۰۰ هزار دانشآموز پسر و دختر مشغول آموزش هستند. از این میان، ۵۰ درصد آن را دختران تشکیل میدهند.
ذکیه مبارز (مستعار) ۳۱ ساله، آموزگار در یکی از مکاتب دخترانهی بلخ در گفتوگو با اطلاعات روز میگوید: «چهار سال در یکی از لیسههای بلخ آموزگار بودم که امسال بهدلیل نبود دانشآموزانم از کار بیکار شدم. مکتبنرفتن دختران در کنار اینکه برای آیندهی خودشان و جامعه ریسک بزرگ است، برای ما آموزگاران نیز به معنای خانهنشینی و ازدستدادن شغل میباشد.»
مبارز همچنان ادامه میدهد: «طالبان همهی فرصتها را از زنان گرفتهاند. نمیدانم بدون شغل و بدون درس و تحصیل، آینده چه خواهد شد؟» این آموزگار اضافه میکند: «وقتی زنان شغل داشته باشند برای اقتصاد خانواده نیز خوب است.»
سهیلا، دانشآموز صنف یازدهم در مکتب فاطمه بلخی ولایت بلخ در مصاحبه با روزنامه اطلاعات روز میگوید: «از اینکه امسال مکتب ما بسته شده خیلی ناراحتم. احساس میکنم هیچ کاری برای انجامدادن ندارم. میخواستم خبرنگار شوم. ولی شرایط فعلی چیزی به جز ناامیدی برای ما ندارد.»
سهیلا میافزاید: «ما تمام محدودیتها و سختگیریهای طالبان را رعایت میکردیم، بهخاطری که نشود مکتب را بسته کنند.»
سازمان آموزشی، علمی و فرهنگی سازمان ملل متحد (یونسکو) آموزش را حق جهانی بشری خوانده و گفته است که هیچ کشوری در جهان وجود ندارد که مانع آموزش زنان و دختران باشد. این نهاد سازمان ملل تأکید کرده است که جامعه بینالمللی مسئولیت دارد تا اعادهی بیدرنگ دسترسی زنان و دختران افغانستان به آموزش را تضمین کند.
براساس آمار سازمان ملل، ۸۰ درصد زن و دختر افغانستانی که در سن مکتبرفتن قرار دارند، بهخاطر ممنوعیت طالبان بر آموزش دختران از رفتن به مکتب محروم هستند.
آمار یونسکو نشان میدهد که در سال ۲۰۰۱ هیچ دختری در افغانستان مکتب نمیرفت اما در سال ۲۰۲۱ شمار دختران دانشآموز به ۲.۵ میلیون نفر رسیده بود. حضور دانشجویان دختر در مؤسسات تحصیلات عالی ۲۰ برابر شده بود که در سال ۲۰۲۱ به ۱۰۳ هزار و ۸۵۴ نفر میرسید. به همین ترتیب، براساس آمار یونسکو، ۱۷ درصد زنان افغانستان در سال ۲۰۰۱ قادر به خواندن و نوشتن بودند، در حالیکه در سال ۲۰۲۱ این رقم به ۳۰ درصد افزایش یافته بود.
ممنوعیت و محرومیت آموزش دختران از سوی طالبان واکنشها و محکومیتهای گستردهای جهانی را در پی داشته است، هرچند مقامهای این گروه میگویند مخالف آموزش و تحصیل دختران و زنان نیستند و در «شرایط مساعد» به آنان اجازهی ازسرگیری درسهایشان را خواهند داد.