بالاخره به كابل رسيدم. آمدن من به باور عدهاي، حماقت و به باور بعضي ديگر، ارزش است. اما براي من، كابل شهر تعلقات دلناكندني است. اين تعلقات ميتواند لبخند پرستو باشد، يا بودن مادرم يا دلبستگي به خانم صفاكاري كه در ادارهیمان كار ميكند. شايد هم شنيدن كلمهی «شار رو» همكار رانندهی مليبسها. اما من آمدم و از اينكه دوباره امروز خود را در آغوش كابل ديدم، مسرورم.
Munera Yousufzada
·