وزارت مالیهی طالبان اعلام کرده که در سال ۱۴۰۱ خورشیدی حدودا ۱۹٤ میلیارد افغانی عواید جمعآوری کرده است. این عواید به حساب حکومت این گروه واریز شده اما وزارت مالیهی طالبان بخش دیگری از عواید طالبان را اصلا یادآوری نکرده است. اشکال ندارد، من در خدمت شما هستم.
یکی از منابع عایداتی که پول آن مستقیم به جیب طالبان میرود، دعویهای مردم بر سر زمین است. مردم افغانستان علاقهی شدیدی به دعوی روی مالکیت زمین دارند. از آنجایی که طرفین دعوی تحت هیچ شرایطی از دعوی دستبردار نیستند، دعوی را میبرند به محکمه. کوچکترین دعوی حداقل دو سال طول میکشد و تا این دو سال، پنجاه برابر ارزش زمین مورد دعوی از طرف جانبین به قاضی و قوماندانهایی که روی قاضی نفوذ دارند، پرداخت میشود. در منطقهی ما یک خدا زده است که با طالبان شریک است، حق و ناحق میرود دعوی راه میاندازد و تا خالیکردن جیب و خزانهی طرف دست از دعوی برنمیدارد. خدا نکند کسی به او بگوید بالای چشمت ابرو است، صبا ببینی با جلب طالب دم دروازه حاضر است.
منبع دوم عایداتی طالبان کوچیها است. البته طالبان از کوچیها پول نمیگیرد. از طریق کوچیها از مردم دیگر میگیرد. در منطقهی ما تا بهحال سیزده مورد کوچیها از مردم ادعای غرامت کردهاند. یکی از این کوچیها ادعا کرده که ۶۵ سال پیش پدربزرگش در این منطقه آمده بوده و هنگام چیدن سیب از یک باغ با صاحب باغ درگیر شده که در هنگام درگیری پایش لخشیده و سرش به سنگ خورده و خون شده بوده. حالا این نواسهاش میگوید پدربزرگش دو سال بعد از آن دعوا مریض شده و مرده است. حالا خون دعوی دارد. طالبان گفته مردم منطقه باید شش میلیون و ۵۰۰ هزار افغانی غرامت بدهد. مورد دیگر یک کوچی ادعا کرده که پدرش ۲۵ سال پیش هنگام چراندن رمه در منطقهی ما بهخواب رفته و وقتی هم بیدار شده دیده نصف رمه نیست. طالبان فیصله کردهاند که مردم منطقهی ما ۸۲ لک افغانی باید غرامت بپردازند. گرچند آن کوچی گفته که اینقدر هم نمیشود، اما طالبان گفته میشود و از مردم گرفتهاند.
منبع دیگر عایداتی طالبان صرافان منطقه است. طالبان برای هر صراف یک پروندهی جداگانه شکل میدهند و سپس او را متهم به فعالیت ضد «امارت اسلامی» میکنند. صراف بدبخت را بندی کرده و خانوادهاش را به «چوچهکش کردن» تهدید میکنند و در نهایت با پادرمیانی موسفیدان، در بدل مبلغ هنگفتی وی را آزاد میکنند.
البته اینطور نیست که هر نفر با یک کیس از شر طالبان نجات پیدا کند. همین که قوماندان یا ولسوال یا قاضی تبدیل شد، این کیسها از نو فعال میشود و مردم بدبخت دوباره مجبور به پرداخت پول میشوند.
موارد دیگری هم است که طالبان از مردم اخاذی میکنند. یکی را به جرم بلندگذاشتن مو برده اول خوب شلاق میزنند، سپس وی را در بدل پول و ضمانت آزاد میکنند. دیگری بهخاطر لباسش. یکی را مبایلش را تفتیش کرده چور میکند، دیگری را به گناه تراشیدن ریش. از بخت خوش طالبان، تعداد کثیری مردم نمیتوانند مثل مجاهدین با تیپ غارنشینی زندگی کنند و خیلی وقتها بهخاطر تمیز زندگیکردن مجبور اند به مجاهدین کرام باج بدهند.
موارد بسیار زیادی هستند که فعلا از قید قلم باقی مانده و امیدوارم «امارت اسلامی» مرا ببخشد که دانه دانه نتوانستم ذکر خیر شان را بکنم.