روز جهانی آزادی مطبوعات و حکومت اسلامی

به این سناریو فکر کنید:

کسی به شما مجموعه‌یی از رهنمودهای لازم برای رستگاری عرضه می‌کند و می‌گوید: «اگر این رهنمودها را به‌کار بگیرید، خوشبخت و رستگار می‌شوید. اگر خوشبخت و رستگار نشدید، معلوم می‌شود که رهنمودها را به‌صورت درست اجرا نکرده‌اید.»

به بیانی دیگر: این رهنمودها وقتی تطبیق شوند، هیچ نتیجه‌ی دیگری جز خوشبختی و رستگاری به بار نمی‌آورند. همین که شما خوشبخت یا رستگار نشده‌اید، فقط یک معنا دارد: رهنمودها را درست به‌کار نبسته‌اید.

راه‌حل: هر بار که شکست می‌خورید، رهنمود داده‌شده را دوباره امتحان کنید.

چرا؟ برای این که رهنمود درست است. شما غلط اجرایش می‌کنید. به همین خاطر، کنار گذاشتن رهنمود راه‌حل نیست. راه‌حل این است که شما شیوه‌ی درست اجرا کردنش را یاد بگیرید. این‌که شما طریقه‌ی صحیح تطبیقش را بلد نیستید، چیز عجیبی نیست. ممکن است فرزندان‌تان هم به اندازه‌ی شما در تطبیق این مجموعه‌ی رهنمود اشتباه کنند. حتا نوادگان‌تان نیز شاید در تطبیق درست این رهنمود شکست بخورند. نتیجه به هر حال بد خواهد بود. انتظار نداشته باشید که بهترین رهنمود را به شکل غلط اجرا کنید و نتیجه‌ی خوبی بگیرید.

این‌که خواندید آخرین پاسخ مسلمانان به کسانی است که می‌گویند: «ما که بهترین و کامل‌ترین رهنمودها را در دست داریم، چرا این‌قدر سیه‌روزیم؟»

نقل است که سید جمال‌الدین افغانی پس از سیر و سفری در اروپا گفت که او در اروپا مسلمانی نمی‌بیند اما اسلام همه جا هست و در کشورهای اسلامی مسلمان همه جا هست و اسلام نیست. می‌گویند منظور آن سید عالیقدر این بوده که اروپایی‌ها روح اسلام را گرفتند (بدون اسمش) و آن همه پیشرفت کردند، اما مسلمانان روح اسلام را فروگذاشتند (و فقط اسمش را گرفتند) و این‌همه عقب ماندند.

اکنون سؤال این است: اگر یک جامعه بخواهد به بهترین و مفیدترین اطلاعات دست بیابد، به کجا مراجعه کند؟ پاسخ یک مسلمان به این سؤال نمی‌تواند این باشد: به مطبوعات یا رسانه‌ها. پاسخ یک مسلمان این است: به قرآن کریم و اقوال صحیح نقل‌شده از آن حضرت. چرا؟ برای این‌که هیچ سخن مفیدی نیست که در قرآن کریم نباشد و هیچ حکمتی نیست که در اقوال رسول اکرم بیان نشده باشد. کسی که به این دو منبع کامل خرد و حکمت دسترسی داشته باشد، چه نیازی دارد که به‌جاهای دیگر مراجعه کند؟

شاید کسی بگوید: «اگر من بخواهم بدانم که امروز راه سالنگ به شمال کشور باز است یا بسته، نمی‌توانم به قرآن یا حدیث رجوع کنم. شاید نیاز داشته باشم که به وب‌سایت هواشناسی سر بزنم یا از رسانه‌ها و مطبوعات در این مورد اطلاعات بدست بیاورم.»

این سخن غلطی است. اساسا شما چرا می‌خواهید بدانید که امروز راه سالنگ باز است یا بسته؟ به این سؤال پاسخ بدهید: آیا شما می‌توانید آن تقدیری را که خداوند برای شما نوشته تغییر بدهید؟ آیا اگر برای شما نوشته شده باشد که در یک کیلومتری تونل سالنگ جان‌تان را از دست بدهید، شما قدرت تغییر این تقدیر را دارید؟ آیا شما می‌توانید با پیدا کردن اطلاعات هواشناسی در مورد آب‌وهوای سالنگ از تقدیری که خداوند برای‌تان نوشته فرار کنید؟ حقیقت آن است که چه شما اطلاعات کامل داشته باشید و چه اطلاعات‌تان صفر باشد، آنچه بنا بر تقدیر خداوندی اتفاق بیفتد اتفاق خواهد افتاد. اگر قرار باشد که شما صحیح و سالم از سالنگ عبور کنید، همان خواهد شد (چه برف و توفان باشد و چه نباشد). اگر هم قرار باشد که در سالنگ بلایی به سرتان بیاید، حصول اطلاعات قبلی در مورد وضعیت سالنگ هیچ چیزی را برای شما تغییر نخواهد داد. مگر نه این است که خداوند تعیین می‌کند که در این جهان چه چیزهایی رخ بدهد و چه چیزهایی رخ ندهد؟

می‌بینیم که در چارچوب تفکر ناب اسلامی، دانستن و ندانستن چیزهای خارج از تعلیمات دینی مساوی است. بنابراین، به چیزی به‌نام «مطبوعات» (چنانچه این مطبوعات چیزهایی غیر از تعلیمات دینی پخش کنند) اساسا احتیاجی نیست. در این چارچوب، آزادی مطبوعات یعنی آزادی یک مشت کاغذ یاوه‌، یعنی آزادی اطلاعاتی که یک انسان مؤمن هیچ نیازی به آن‌ها ندارد. توکل به خدا یعنی این‌که به پوچ‌بودن اطلاعات بشری خود اعتراف کنی و اول و آخر امورت را به آن دانای مطلق بسپاری.

با این حساب، حکومت اسلامی که مأمور اجرای تعلیمات دینی در یک جامعه است هیچ نسبتی با مطبوعات بشری ندارد و اگر تکلیفی دارد تکلیفش همان بستن مطبوعات آزاد است. این دقیقا همان چیزی است که در کشورهای اسلامی جریان دارد. خالص‌ترین شکلش همین حکومت طالبان است.